حمله اتمی آمریکا به ژاپن تبعات بسیار ویرانگری را بر جای گذاشت که همچنان ادامه دارند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در آگوست ۱۹۴۵، ۷۸ سال پیش، بمبافکن آمریکایی «B-۲۹ Superfortress» که به دستور «هری ترومن»، رئیس جمهور آمریکا، مأموریت خود را انجام داد، یک بمب اتمی با نام مستعار «پسر کوچک» را بر روی شهر هیروشیما ژاپن پرتاب کرد.
موزه ملی جنگ جهانی دوم گفته است که این بمب شهر را در یک برق کور کننده از گرما و نور غرق کرد.
دمای سطح زمین در کمتر از یک ثانیه به ۷ هزار درجه فارنهایت رسید، بمب مردم را در فاصله نیم مایلی از زمین صفر تبخیر کرد، این بمب ۷۰ درصد از ساختمانهای هیروشیما را ویران کرد و برآورد میشود که تا پایان سال ۱۹۴۵ حدود ۱۴۰ هزار نفر جان خود را از دست داده و بازماندگان از افزایش نرخ سرطان و بیماریهای مزمن رنج میبردند.
موزه ملی علوم و تاریخ هستهای توضیح میدهد: آنهایی که «نزدیک به کانون انفجار بودند، به سادگی با شدت گرما تبخیر شدند».
۳ روز بعد، قبل از اینکه مقامهای ژاپنی حتی فرصتی برای ارزیابی وضعیت داشته باشند، «ترومن» اجازه داد تا دومین بمب کمی بزرگتر به نام «مرد چاق» در شهر ناکازاکی منفجر شود.
برآورد میشود که ۴۰ تا ۷۰ هزار نفر بلافاصله پس از این انفجار اتمی جان باختند، در حالی که ۶۰ هزار نفر دیگر مجروح شدند.
مجموع تلفات تا پایان سال ۱۹۴۵ ممکن است به ۸۰ هزار نفر رسیده باشد. (موزه ملی علوم و تاریخ هسته ای) حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر در این ۲ شهر مستقیما در اثر اقدام آمریکا جان خود را از دست دادند و تعداد بیشماری دیگر در سالهای بعد.
وحشتناکترین جنایات جنگی بدون توجیه
به گزارش پایگاه WSWS، این بمبگذاریها یکی از وحشتناکترین جنایات جنگی است که تاکنون انجام شده است؛ تا به امروز، تنها دولت و ارتش آمریکا، هدایتگر خودخوانده «جهان آزاد» از سلاحهای هستهای استفاده کردهاند.
همانطور که هر ناظری اشاره کرده است، هیچ ضرورت نظامی، نابودی هیروشیما و ناکازاکی و جمعیت آنها را توجیه نمیکرد.
ژاپن در آن زمان یک دشمن شکست خورده بود؛ حتی ژنرال «داگلاس مک آرتور»، جنگافروز، بعدها به «نورمن کازینز»، روزنامهنگار و نویسنده توضیح داد که «هیچ توجیه نظامی برای پرتاب بمب وجود نداشت.»
«دوایت دی. آیزنهاور» در خاطرات خود درباره «تردیدهای شدید» خود نوشت؛ ژاپن قبلاً شکست خورده بود و انداختن بمب کاملاً غیرضروری بود فکر میکردم که کشور ما باید از استفاده از سلاحی که استفاده از آن دیگر به عنوان اقدامی برای نجات جان آمریکاییها اجباری نیست، اجتناب کند.
ادعایی مضحک و انگیزههای عمیقتر
ادعای اخیر، اینکه «بمباران جان آمریکاییها را نجات داده است»، که رسانههای آمریکا هنوز آن را منتشر میکنند، یک داستان تخیلی بود که برای توجیه این اقدام وحشتناک و خونین ساخته شده بود.
انگیزههای عمیقتر پشت بمبگذاریها شامل هدف امپریالیسم آمریکا برای ایجاد وحشت در اتحاد جماهیر شوروی به عنوان بخشی از جنگ سرد بود.
«ترینیتی»، نام رمز نخستین آزمایش یک سلاح هستهای، برای ۱۶ جولای ۱۹۴۵ برنامهریزی شده بود؛ هنگامی که این بمب به عنوان بخشی از پروژه منهتن ساخته شد، دولت ترومن تصور کرد که انحصار هستهای فرضی آن نقش هژمونیک آمریکا را برای سالهای آینده تضمین میکند، اما این تصور از سوی دانشمندان نادرست تلقی میشد و آنها میفهمیدند که این فقط یک مسئله زمان است.
عامل اصلی تعیین کننده عدم استفاده از بمبهای هستهای از سوی آمریکا پس از بمباران آگوست ۱۹۴۵، ترس از انتقامگیری بود، اگرچه چهرههایی برای حملات «پیشگیرانه» استدلال میکردند.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما