شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | 2024-11-23
تبلیغات
تبلیغات
کد خبر: 244000 |
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۵:۲۰ |
22 بازدید
۰
3
ارسال به دوستان
پ

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محسن ردادی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و جامعه‌شناس علوم سیاسی طی یادداشتی به تشییع میلیونی پیکر شهید آیت‌الله رئیسی و حضور انبوه مردم در این مراسمات، پرداخته است: تشییع پرشکوه آیت‌الله رئیسی نشان از ارتباط قلبی مردم با مسئولان دارد؛ آن چیزی که در سرمایه […]

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محسن ردادی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و جامعه‌شناس علوم سیاسی طی یادداشتی به تشییع میلیونی پیکر شهید آیت‌الله رئیسی و حضور انبوه مردم در این مراسمات، پرداخته است:

تشییع پرشکوه آیت‌الله رئیسی نشان از ارتباط قلبی مردم با مسئولان دارد؛ آن چیزی که در سرمایه اجتماعی بیش از هر چیزی نشانه‌ی وجود این سرمایه است، ارتباط قلبی بین اشخاص است. یعنی حکومتی که بتواند ارتباط قوی با مردم و شهروندانش برقرار کند گفته می‌شود که سرمایه اجتماعی دارد. تشییع شهید رئیسی دقیقاً همین عنوان را به‌همراه دارد و نشان‌دهنده ارتباط قوی، عمیق و اعتمادآمیز بین مردم و ایشان بود و هم‌چنین نشان‌دهنده سرمایه اجتماعی.

سوال مهم این است که درخصوص شهید رئیسی چطور این ارتباط برقرار شد و سرمایه اجتماعی در این حد افزایش پیدا کرد؟ اول اینکه مردم دنبال صداقت هستند. یعنی اعتماد و سرمایه اجتماعی بین مردم و حاکمیت زمانی شکل می‌گیرد که مردم احساس کنند که رفتارهای یک فرد صادقانه است، یعنی فرد و شخص حاکم و آن شخص مسئول و کارگزار، صادقانه و بدون هیچ‌گونه زد و بندی، بدون هیچ‌گونه پنهانی‌کاری، چاپلوسی و ریاکاری، واقعا مشغول خدمت به مردم است. اگر این صداقت تشخیص داده شده و این همدلی برقرار شود، ارتباط سرمایه اجتماعی شکل می‌گیرد.

یکی از تعریف‌های سرمایه اجتماعی این است که سمپاتی (به معنای همدلی بین اشخاص) شکل بگیرد و این سمپاتی به هیچ عنوان جز از طریق درک صداقت طرفین شکل نمی‌گیرد. مردم احساس کردند آیت‌الله رئیسی، صادقانه خدمت می‌کند و خیلی از افرادی که در این موضوع شک داشتند و تحت تاثیر رسانه‌های بیگانه بعد از شهادت ایشان متوجه شدند که خون ایشان گواه این صداقت است. ایشان می‌توانست در دفترش در تهران بنشیند اما اینکه برای خدمت به مردم تا اقصی‌نقاط، جاهایی که گروه‌های حرفه‌ای و پهپاد و … چند ساعت طول می‌کشد تا به آنجاها دسترسی پیدا کنند، دور از دسترس و صعب‌العبور رفتند و به در آنجاها هم به شهادت رسیدند. این نشان‌دهنده صداقت ایشان است.

به نوعی شاید یادآور آن جمله شهید آوینی باشد که در عالم رازهایی است که جز به بهای خون فاش نمی‌شود. اتفاقی هم که برای شهید رئیسی افتاد این بود کسانی که تردید داشته و تحت تاثیر رسانه‌های بیگانه قرار داشتند، به بهای خون شهید رئیسی متوجه این صداقت شدند و آن همدلی پیوند دلی بین افراد برقرار شد.

این مسئله برای رئیس جمهور بعدی و کارگزاران جمهوری اسلامی خیلی مهم است که تا زمانی که این همدلی پدید نیاید، مردم صداقت را درک نکنند، سرمایه اجتماعی شکل نمی‌گیرد. الزاماً باید همدلی شکل بگیرد و مردم از ته دید احساس کنند که این فرد، نشانه‌هایی دارد نشانه‌هایی که شهید رئیسی بین مردم بود و تلاش بی‌وقفه‌ای که مردم می‌دیدند، این همدلی را ایجاد می‌کرد و باعث می‌شد مردم این صداقت را درک کنند.

مسئولان دیگر هم باید به شیوه خودشان با گفتگوی بیشتر با مردم و هر روشی که می‌تواند دل مردم را با آنها صاف کند، بتوانند ارتباط خوبی برقرار کنند تا سرمایه اجتماعی دولت و حکومت افزایش پیدا کند.

نکته دیگر این است آن‌هایی که بیش از همه برای شهید رئیسی قیام کردند، به‌پا خواستند و در تشییع جنازه‌اش شرکت کردند، افراد طبقه‌ی متوسط و پایینِ جامعه بودند. این نشان می‌دهد آن خطی که از ابتدای انقلاب ترسیم شد و تا به امروز کشیده شده که حامی و صاحب انقلاب پابرهنه‌ها، قشر ضعیف جامعه، مستضعفین و طبقات پایین جامعه هستند، همچنان ادامه دارد.

نکته بعدی که باز هم از سیره شهید رئیسی می‌توان دریافت کرد و یکی از رازهای حضور میلیونی مردم در تشییع پیکر ایشان بود، مسئله‌ی ارتباط ایشان با مردم است. روسای جمهوری کم و بیش با مردم ارتباط داشتند، بعضی‌هایشان بیشتر و بعضی‌هایشان کمتر. شهید رئیسی جزو روسای جمهوری بود که بیشترین ارتباط را با مردم داشت. این قانون باز هم برای رئیس جمهور، نماینده مجلس، مدیر و همه افراد صادق هست که هر چقدر شما بیشتر با مردم در ارتباط باشید، احتمال اینکه رضایت مردم جلب بشود و مردم با شما همراهی کنند خیلی بیشتر است.

اگر فردی در دفتر کارش بنشیند و برفرض هم درد مردم را بداند که این خیلی فرض بعیدی است و با تمام وجود هم برای رفع مشکلات مردم تلاش کند، باز هم قادر نیست رضایت مردم را جلب کند. در تمام دنیا، روسای جمهور و مقامات سیاسی که علاقه‌مندند ارتباط‌شان را با مردم بهتر کنند، بیش از همه روی ارتباط مستقیم، دیدار، گفتگو، گفت و شنود با مردم تاکید دارند و تکیه می‌کنند.

بنابراین هر رئیس‌جمهور، نماینده مجلس و هر مسئولی که بخواهد سرمایه اجتماعی بالایی کسب کند، بتواند دل مردم را ببرد، لاجرم لازم است که با مردم بیش از هر زمان دیگری در ارتباط باشد. گفتگوی با مردم، وقت تلف کردن نیست؛ این‌گونه تصور نشود من به‌جای اینکه این کار را انجام بدهم، بهتر است مثلا بروم مذاکرات بین‌المللی انجام بدهم، بهتر است در مدیریت وقت بگذارم،‌ آن‌ها هم به جای خودش. اما ارتباط با مردم موضوعی است که هیچ‌چیزی نمی‌تواند جای آن را پر کند و تاثیری که این موضوع بر سرمایه اجتماعی و افزایش اعتماد مردم خواهد داشت، بیش از هر چیز دیگر است.

شهید رئیسی برای مردم وقت می‌گذاشت،‌ ارتباط می‌گرفت و با جامعه گفت‌وگو می‌کرد و البته خیلی از فیلم‌هایی که بیرون می‌آمد، مورد تمسخر هم قرار می‌گرفت که رئیس‌جمهورِ کشور با چنین افرادی نشسته و این جمله و آن جمله را گفته، اما در نهایت دیدیم که علیرغم این همه‌ی نیش زبان‌ها، تمسخرها، گفتگوها و کنایه‌ها، در نهایت شهید رئیسی توانست به‌خوبی این ارتباط چهره به چره را برقرار کند و بر سرمایه اجتماعی نظام اثر بگذارد و حاصل آن هم همین تشییع و حضور میلیونی مردم بود.

در مورد فعالیت رسانه‌های معاند که به‌دنبال وارونه‌نمایی و تقلیل و نمایش کم حضور مردم هست، واقعیت این است که ما در جامعه‌ برساخته زندگی می‌کنیم. برساخته یعنی واقعیت‌هایی که از رسانه‌ها دریافت می‌کنیم لزوماً منطبق با حقیقت نیست. یعنی افراد واقعیت را بر اساس آنچه رسانه‌ها به آنها ارائه و عرضه می‌کنند در ذهن‌شان می‌سازد. کاملاً حقایق و واقعیت‌ها تبدیل به یک چیز ذهنی و برساخته شده است.

بنابراین، رسانه‌ها روی این موضوع حساب باز کردند که خیلی از افراد اصولاً در میدان شرکت نکردند، در میدان حضور ندارند و متوجه نیستند که هر کسی در این تشییع پیکر حضور داشته باشد، با واقعیت در تماس است و هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند این واقعیت را ابطال بکند. می‌فهمد که این جمعیت و این انبوه جمعیت را با تمام وجودش حس کرده است.

اما کسی که شرکت نکرده، متاسفانه خیلی از افراد و شهروندانی که مخالف هستند و ضد جمهوری اسلامی هستند، در میدان حاضر نیستند و واقعیت را بر اساس آن داده‌ها و اطلاعاتی که رسانه‌ها به آنها می‌دهند و تغذیه‌شان می‌کنند، در ذهن‌شان می‌سازند.

رسانه‌های بیگانه روی این موضوع حساب کرده و می‌دانند که هر چیزی و هر دروغی را که به مخاطبان خودشان بدهند، هر چقدر هم احمقانه و دور از واقعیت باشد، در ذهن مخاطبان پذیرفته می‌شوند و تصورشان این هست که واقعیت آن چیزی است که این رسانه‌ها می‌گویند. پس چرا رسانه‌های ضدانقلاب و معاند تلاش می‌کنند میزان حضور مردم را کمرنگ نشان دهند؟ این حقیقت به‌قدری بزرگ است که واقعاً نمی‌توانند اصل موضوع را انکار کنند. اما تا جایی که می‌توانند و دستشان رو نشود، سعی می‌کنند که حضور جمعیت را بی‌اهمیت و کم‌اهمیت جلوه بدهند.

چرا این کار را انجام می‌دهند؟ به این دلیل که می‌خواهند ذهنیت مخاطب‌شان را بسازند و باطل‌السحر این موضوع و این برساخت واقعیت‌های اجتماعی این هست که افراد را هرچه بیشتر را در صحنه واقعی جامعه درگیر کنند و از یک طرف هم رسانه‌ها حضور داشته باشند و از طرف دیگر، رسانه است که واقعیت را می‌سازد، رسانه‌های مختلف، از جمله شهروند خبرنگاران؛ از جمله کسانی که در این تشییع جنازه شرکت کردند و صاحب صفحه مجازی هستند، در شبکه‌های مجازی فعال هستند و عکس‌ها را منتشر کردند.

وقتی مخاطب به‌نوعی در معرض این عکس‌ها از منابع مختلف قرار بگیرد، تا حد زیادی بی‌بی‌سی، اینترنشنال،‌ رادیو فردا و سایر شبکه‌های معاند به‌صورت کلی در مقابل این حقیقت رنگ می‌بازند. اما لازمه‌اش این است که فعالیت بسیار متراکم و انبوهی توسط کاربران فضای مجازی صورت بگیرد و این کاربران عکس‌هایی که خودشان تهیه کردند و در قالب شهروند خبرنگار و یک فعال فضای مجازی منتشر و در اختیار بقیه کاربران قرار می‌دهند، اینها را به شبکه مجازی عرضه و افراد از این طریق هم تغذیه بشوند.

در این صورت است که می‌شود امیدوار بود که واقعیت به نوعی منتقل بشود و درکی از آنچه در صحنه رخ داده برای مخاطبان شکل بگیرد و الّا رسانه‌های افسونگر به‌راحتی واقعیت را قلب می‌کنند و این توان را دارند که مخاطب کم‌سواد، محصور شده، چشم و گوش بسته را جادو و در اختیار خودشان قرار بدهند و تا حد ممکن اینها را باز از واقعیت‌ها دور کنند.

رسانه‌ها می‌دانند اگر واقعیت حضور میلیونی مردم در تشییع شهید رئیسی منتقل و دریافت شود، در این صورت مردم متوجه می‌شوند برخلاف این تبلیغات چندین و چند ساله، رابطه مردم با حاکمیت قطع نشده و سرمایه‌ی اجتماعی نظام هم دچار افول نشده است. بلکه همچنان عده زیادی از مردم، بلکه اغلب مردم با انقلاب و مسئولان انقلابی همراه هستند.

این واقعیت برای رسانه‌های بیگانه و البته مخاطبان و هواداران این اندیشه و برای براندازها، کُشنده است. این واقعیت به‌معنای نابودی تمام فعالیت‌ها و تفکر اینهاست. چون تمام تفکرشان این است که جمهوری اسلامی هیچ هوادار جدی پای‌کاری ندارد و تعداد اندکی افراد هستند که همچنان وفادار هستند ولی اغلب و توده‌ی مردم از جمهوری اسلامی جدا شدند.

اگر این پیش‌فرض را از براندازها و معاندین بگیریم، کل تبلیغات و کل آنچه دارند و بر اساس آن در دنیا،‌ سطح بین‌المللی و شبکه‌های مجازی فعالیت می‌کنند، به‌صورت کلی نابود می‌شود و این نقطه‌، نقطه‌ای است که اتفاقاً باید رسانه‌های ما باید فعالیت زیادی کنند. باید این واقعیت مرتب بیان و تکرار شود و در اذهان مرور شود، در این‌صورت است که این مارپیچ سکوت شکسته می‌شود و تصور ضدانقلاب بر وجود جماعت یکدست در مقابل جمهوری اسلامی، شکسته می‌شود و افرادی خاکستری افرادی که در وسط ایستادند، واقعیت را درک می‌کنند و برای دشمن و برای براندازها، دیگر نقش پیاده‌نظام را بازی نخواهند کرد.

انتهای پیام/

لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ادراك خبر در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید