گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران – دهۀ نخست ماه محرم برای ما شیعیان اهمیت ویژهای دارد. همۀ علاقمندان و محبین حضرت امام حسین علیهالسلام در این دهه با برپایی مجالس عزا و اطعام و پوشیدن رخت ماتم، ارادتشان به ایشان را اعلام و ابراز مینمایند. این سنت ریشه در فرهنگ ایران داشته و میراث معنوی […]
گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران – دهۀ نخست ماه محرم برای ما شیعیان اهمیت ویژهای دارد. همۀ علاقمندان و محبین حضرت امام حسین علیهالسلام در این دهه با برپایی مجالس عزا و اطعام و پوشیدن رخت ماتم، ارادتشان به ایشان را اعلام و ابراز مینمایند. این سنت ریشه در فرهنگ ایران داشته و میراث معنوی سرزمینمان محسوب میشود.
ارادت و توجه به حضرت سیدالشهداء علیهالسلام جایگاه مهم و موثری در کتابهای شیعیان دارد تا جاییکه به جرأت میتوان گفت هزاران هزار کتاب در اینباره نوشته شده است. کتابهایی که هر کدام از یک منظر به کربلا و عاشورا و وقایع قبل و بعد آن پرداختهاند.
در همین رابطه و باتوجه به فرارسیدن دهۀ نخست ماه محرم سری زدیم به کتاب «رحمت واسعه». در این اثر ارزشمند، اشارات فقیه عارف، آیتالله محمدتقی بهجت در باب بیان خصایص رحمت واسعۀ خدا، حضرت سیدالشهداء علیهالسلام گردآوری شده است.
مستحبی که هزار واجب در آن است
میگوییم به واجبات میپردازیم مستحبات شد شد، نشد نشد!
بابا! این مستحبات است که انسان را به جایی میرساند! برای همین سباع و بهایم رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند.
مأموریت رضاخان پهلوی این بود که دستگاه روحانیت و روضه خوانی را تقریباً تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمهالله علیه گفته شد: روضه خوانی امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. ایشان در جواب فرمودند: بله، مستحب است، اما هزار واجب در آن است.
زیرا مجلس روضه فقط روضهخوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام و معارف و عقاید و ترویج مذهب است.
خدا میداند که چقدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین علیهمالسلام در مقدمه روضه نقل میشود که سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است!
به اندازه ترس از یک پاسبان
در زمان پهلوی که تشکیل مجالس روضهخوانی و همۀ اجتماعات دینی و مذهبی ممنوع بود، مردم در مسجدی اجتماع کرده بودند و شخص بزرگواری در بالای منبر مشغول سخنرانی بود. از قضا، پاسبانی از پنجره مسجد سری به مسجد کشید تا اوضاع مسجد را مشاهده کند، مردم همه، وحشتناک به سوی او نگاه میکردند، در این حال آن آقا که بر بالای منبر بود، فرمود: اگر به اندازه ترس از یک پاسبان، از خدا میترسیدیم کار ما امروز به اینجا نمیکشید!
ما هم به مرگ نزدیکیم
از گذشتگان عبرت بگیریم که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم. چهار روز باقی مانده عمر را گمان نکنیم که چهارصد هزار سال خواهد بود. مگر معاویه میدانست که بعد از آن همه ظلم، کم عمر میکند؟!
هشامبنعبدالملک با حضرت زیدبنعلیبنحسین علیهالسلام و منصور با بنی فاطمه و سادات بنی هاشم چه کردند؟ و الآن کجا هستند؟ آیا نباید عبرت گرفت؟!
منصور، عبداللهبنحسن رحمهالله علیه که بزرگ خاندان بنی هاشم بود و حضرت صادق علیه السلام به او احترام میکرد و در بالادست خود می نشاند، و دیگر علویین را در زندان تاریک برد به گونهای که وقت نماز را با تلاوت قرآن تشخیص میدادند، و همه را کشت. و تا به حال هم معلوم نیست که آنها را در کدام چاه انداخت یا آن چاه در کجاست؟!
تاریخ تکرار میشود
انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن و سنت برود، روز به روز تنزل میکند و تاریخ از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن، مانند واقعه طف، هر روز تکرار میشود؛ زیرا هر روز حقی غصب یا احقاق میشود و همیشه حق و باطل مثل حسین و یزید وجود دارد و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا دررکاب امام حسین علیهالسلام است.
بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است یا باطل و پیرو آن.
مفت از دست ندهیم!
خدا کند این توجه و ارادت و محبت نسبت به اهل بیت علیهمالسلام در ما باقی بماند! اهل مکه و مدینه هم نعمت ولایت و اهل بیت علیهم السلام را داشتند، ولی در روایت آمده است که آنها از نعمت ولایت قدردانی نکردند؛ لذا به اعاجم منتقل گردید. خدا کند ما عجم هم نعمت مفت به دست آمده را مفت از دست ندهیم!