جمعه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-09-20
تبلیغات
تبلیغات
کد خبر: 253097 |
تاریخ انتشار : ۲۱ تیر ۱۴۰۳ - ۰:۰۲ |
11 بازدید
۰
1
ارسال به دوستان
پ

گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: در دومین روز از نشست‌های «سینما رو به آینده» امیر قادری در پایان گفت‌وگو از حاضران خواست تا از بزرگترین تهدید و امید در سینمای ایران صحبت کنند. در ادامه نظرات بابک خواجه‌پاشا، سید محمد حسینی، منوچهر شاهسواری و مهدی جوادی را در این خصوص آورده‌ایم.   بابک خواجه‌پاشا در […]

گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: در دومین روز از نشست‌های «سینما رو به آینده» امیر قادری در پایان گفت‌وگو از حاضران خواست تا از بزرگترین تهدید و امید در سینمای ایران صحبت کنند. در ادامه نظرات بابک خواجه‌پاشا، سید محمد حسینی، منوچهر شاهسواری و مهدی جوادی را در این خصوص آورده‌ایم.

 

بابک خواجه‌پاشا در پاسخ به این پرسش توضیح داد: مهم‌ترین تهدید سینمای ما وجود یاس است. هم در فیلمنامه و هم در خاستگاه فیلمسازان ناامیدی وجود دارد و این مساله به زیست ما برمی‌گردد. چیزی که من به آن امیدوارم این است که ایرانیان همیشه در سختی‌ها می‌درخشند. برمی‌گردم به این موضوع که پرسیدید مردم می‌توانند سانسور کنند؟‌ این یک نوع بی‌ادبی است و انگار ما به این بی‌ادبی عادت کرده‌ایم.

امیر قادری گفت: اکنون حاکمیت همین کار را انجام می‌دهد. آیا این یک گام به جلو نیست که این روند از طریق یک اجتماعی از گروه‌های مختلف مردم انجام شود؟

بابک خواجه پاشا پاسخ داد: ما به جای سانسور می‌توانیم از چیزی مانند شعور اجتماعی صحبت کنیم. خانواده‌های ایرانی شعور دارند و هویت ما نمی‌گذارد که به سمت چیز بدی گرایش پیدا کنیم. اکنون هم به همین دلیل است که مخاطبان کمی به سینما می‌آیند. این حجم از سیاهی، روابط مثلثی، خشم، خشونت و… در پلتفرم‌های هیچ‌کجای دنیا دیده نمی‌شود. جالب است بدانید که ۹۰ درصد مردم ترکیه سریال‌های ترکی تماشا نمی‌کنند اما الگوی بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های ما فیلم ترکیه‌ای است. این آثار فرهنگی را به کشور ما صادر می‌کنند. متاسفانه پلتفرم‌های ما هم‌ چنین فرهنگی را در کشورمان ترویج می‌کنند. پلتفرم‌های ما ناخودآگاه هیجاناتی مانند ارتباط نامشروع، ترس از فرزند‌آوری، ازدواج و… را ترویج می‌کنند. ما اسطوره، الگوها و شاخصه‌های نمایشی زیادی در ایران داریم اما از سریال‌های ترکیه‌ای و آمریکای جنوبی الگوبرداری می‌کنیم. این آسیب بسیار مهمی است.

سینما رو به آینده 22222

سیدمحمد حسینی در بخش دیگری از این جلسه مطرح کرد: وقتی از سانسور حرف می‌زنیم، ذهن همه ما سراغ این می‌رود که حاکمیت اجازه نمی‌دهد فلان سکانس‌ پخش شود. درحالی که بزرگترین سانسورچی کشور جریان شبه روشنفکری است. معتقدم که سانسورچی فقط دولت نیست اما خطای بزرگتر برای جریان شبه روشنفکری است.

منوچهر شاهسواری توضیح داد: اینکه نظام روشنفکری در تاریخ ایران مساله دارد، درست است اما اینکه بگوییم این جریان مقابل دولت‌ها سانسورچی اعظم است، یک قضاوت غیرمنصفانه است و فکر می‌کنم همه‌چیز به همین سادگی نیست.

سیدمحمد حسینی در جواب به سوال «بزرگ‌ترین تهدیدها و امیدهای سینمای ایران در آینده چیست؟» توضیح داد: نبودن امید بزرگ‌ترین تهدید سینما است. در دنیا فیلم کودک و نوجوان نمی‌تواند به تراژدی ختم بشود اما در ایران فیلم کودک و نوجوان می‌سازیم و انتهای آن به تراژدی می‌رسد. این مساله خیلی نادرست است. از سوی دیگر امید را رجعت مجدد سینما به متن کهن می‌دانم. دوست دارم وقتی بچه های سینما پیش من می‌آیند و من را به چالش می‌کشند در فهم مثنوی‌ و دانستن اسطوره‌ها. ما باید به گذشته‌‌مان احترام بگذاریم‌. اینکه بچه‌های سینما گاهی آرام آرام حساس می‌شوند که شاهنامه بخرند و بخوانند خودش جای امیدواری دارد.

سینما رو به آینده 22

منوچهر شاهسواری نیز با بیان اینکه هیچ تهدیدی را بر سر راه نسل جوان ایران نمی‌بیند، گفت: انس من با اساطیر و افسانه و ادبیات ایران انسی جدی است اما مانع اصلی این قضیه سیاستی است که در حداقل  در ۲۰۰ سال گذشته بر نظام مدیریت کشور حاکم بوده است. هروقت که شما آمدید و ماقبل خودتان را نفی و انکار کردید، بدانید که نفر بعدی نیز با شما همین کار را می‌کند. وقتی ما به همه داشته‌های پیش از انقلابمان با قاعده پیش از انقلابی نگاه کنیم، طبیعتا هیچ چیز درستی از آن درنمی‌آید. آنچه که اهمیت دارد این است که بچه‌های نسل جدید ایران از نظر من به دلیل باورمندی به حقوق فردی‌شان و اتکای به خلاقیتشان از ما که هیچ حتی از بزرگ‌تر از ما هم عبور می‌کنند. اتفاقا این نسل به دلیل باور به حقوق‌های فردی با احترام از روی ما رد می‌شوند.

سینما رو به آینده 222

امیر قادری مطرح کرد: ما به چیزی که در ۴۰ سال گذشته ما را برپا داشته است و پیش‌تر از آن احترام نگذاشتیم. اتفاقا مدرنیته ما را به انزوایی برد که از تاریخ خودمان قطع شدیم.

منوچهر شاهسواری در پاسخ به قادری گفت: می‌توانم نمونه‌هایی برایتان بگویم که نظام روشنفکری مقابل این انقطاع ایستاده است. آقای شاهرخ مسکوب می‌گوید که سرزمین ما مصیبت‌های زیادی دیده است و خواهد دید اما همه این مصیبت‌ها به ذات و ادب زبان فارسی می‌ارزد. وقتی درباره زبان فارسی صحبت می‌کنیم از توانمندی هویتمان حرف می‌زنیم‌. زبان فقط یک ابزار گفتگو بین من و شما نیست بلکه تفکر و اندیشه است. یک چیز دیگری که ما را در این سال‌ها آزار داده، این است که فکر می‌کنیم ترک‌ها و غرب و… فیلم می‌سازند تا زندگی خانوادگی ما را ازهم بپاشند درحالی که اصلا اینگونه نیست و این قاعده تجارت است. بابک جان ما چاره‌ای نداریم و من به شخصه باید پلی باشم بین شکاف امثال تو و نسل جدید تا با افتخار از روی من رد شوی.

بابک خواجه‌پاشا نیز مطرح کرد: ما یک بحثی داریم به نام توهم توطئه که من هم با آن مشکل دارم. من زیاد تدریس می‌کنم و نصف نوجوانان دوست دارند که در آنتالیا زندگی کنند. شما نمی‌دانید که در استانبول چه اوضاعی است. یکی از دلایل عمده مهاجرت هنرمندان به کشور ترکیه تاثیر همین برنامه‌ها است. من می‌گویم وقتی این کشور چنین برنامه‌های تاثیرگذاری دارد ما نیز باید در مقابل کاری کنیم و مدیریت اوضاع را برعهده بگیریم.

منوچهر شاهسواری بیان کرد: رفتار منفعلانه از سوی حاکمیت ایران نسبت به حوزه فرهنگ باعث شده است که آن‌ها کاری کنند و ما دنبال جواب دادن به آن‌ها باشیم. ما باید رفتار فاعلانه داشته باشیم که مبتنی بر ایدئولوژی نباشد.

سینما رو به آینده 2222

بابک خواجه‌پاشا با اشاره به سریال معروف ترکیه‌ای گفت: ترکیه سریالی داشت به نام «حریم سلطان» که دیدیم چگونه در ایران معروف شد. خود من بسیار دوست داشتم درباره شاه اسماعیل فیلم بسازم زیرا زندگی بسیار دراماتیکی داشته اما برای چه کسی مهم است؟ واقعا ما در ایران کمبود قهرمان داریم.

مهدی جوادی در پایان این جلسه خاطرنشان کرد: من با این حرف موافق نیستم که فیلمسازان ما ناامید هستند زیرا در همان بحبوحه سال ۱۴۰۱ که ما برای فیلم‌اولی‌ها فراخوان دادریم، حدود ۵۰۰ نفر ثبت نام کردند. چیزی که فیلمسازان را ناامید می‌کند، سیاست مدیران است. من‌ بزرگترین تهدید سینما را شکاف بیش از حد سیاست‌گذاران با چیزی که واقعا در جامعه اتفاق می‌افتد، می‌دانم. آن‌ها برای خودشان پشت درهای بسته گزارش‌سازی می‌کنند و در کف سینما اتفاقات دیگری رقم می‌خورد. ما در ایران قهرمان و اسطوره کم نداریم. سال‌های سال است فیلمنامه شاه اسماعیل نوشته شده است اما ساخته نمی‌شود. زیرا در ساختار مدیریتی‌مان با واقعیت‌ها مواجه نمی‌شویم. حقوق منفعت طلبانه جای خود را به حقوق فضیلت‌طلبانه داده است و پول، حرف اول را می‌زند. اگر شما بخواهید یک کار تاریخی ساده بسازید، حداقل ۱۰۰ میلیارد بودجه می‌خواد. کدام سازمانی چنین بودجه‌ای خرج می‌کند؟ این عدم قطعیت‌ها در سینمای ما باید تغییر کند و ساختارش به صنعت تبدیل شود. اگر همه این‌ها درست شد شما می‌توانید امید داشته باشید که تکلیف آدم‌ها با حاکمیت معلوم است.

 

سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» تا چهرشنبه ۲۰ تیر ساعت ۱۷ در سالن شهر هنر سینما آزادی برگزار می‌شود.

 

 

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ادراك خبر در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید