گروه سینما خبرگزاری هنر ایران: فعالیت در عرصه فیلمسازی علاوه بر چالش ها، موانع و سختی هایی که به همراه دارد در کنار آن می تواند برای برخی سخت تر و با محدودیت بیشتری همراه باشد، آنهایی که علاوه بر تحمل تمام این سختیها با چالش دیگری به نام زن بودن مواجهاند. اگر از نگاه […]
گروه سینما خبرگزاری هنر ایران: فعالیت در عرصه فیلمسازی علاوه بر چالش ها، موانع و سختی هایی که به همراه دارد در کنار آن می تواند برای برخی سخت تر و با محدودیت بیشتری همراه باشد، آنهایی که علاوه بر تحمل تمام این سختیها با چالش دیگری به نام زن بودن مواجهاند. اگر از نگاه عدالتخواهانه و به دور از قضاوتهای فمنیستی به این محدودیتها نگاه کنیم. باید دید، مدیران و مسئولان و ارگانها و تمامی آنهایی که دستی بر آتش دارند، در انتخابهای خود نگاهشان به این تفاوت چگونه است و جنسیت تا چه اندازه بر انتخاب هایشان اثرگذار است. برای بررسی بیشتر وضعیت فیلمسازی زنان با اعظم مرادی که کارگردانی فیلمهای کوتاه و مستندی مثل احمد و دوئل را در کارنامه دارد به گفتوگو نشستیم. مرادی در این گفتوگو از چالش های موجود بر سر راه فیلمسازی زنان می گوید.
دوئل فیلم کوتاهی که از منظر و نگاه منتقدان یک اثر جسور مردانه است که توسط یک فیلمساز زن ساختهشده است، این نگاه را چقدر درست می دانید؟
دوئل آخرین فیلم داستانی من است، پیش از این فیلم نیز من کارهایی با موضوع محیطزیست داشتهام که در قالب فیلم مستند مسائل محیط زیستی را به نقد و چالش کشاندهام. از طرف دیگر من با شغل محیطبانی از قبل آشنایی داشتم و نسبت به شرایط سخت کاری آنها و خطراتی که با آن مواجه اند، آگاهی داشتم و در نهایت تمام این دغدغه ها را در فیلم کوتاه دوئل به تصویر کشیدم. دوئل به لحاظ لوکیشن و منطقه جغرافیایی در شرایط دشواری فیلمبرداری شد، درعینحال که عوامل فیلم بسیار در این کار همراه من بودند و توانستیم فیلمبرداری کل کار را در سه روز به اتمام برسانیم.
یک فیلم ساز برای رسیدن به فیلمبرداری مقرونبهصرفه نیازمند چه ملزوماتی است؟
پیشتولید بخش مهمی از کار محسوب میشود که برخی این مرحله را در انتخاب بازیگر و لوکیشن محدود میکنند درحالیکه بخش اعظمی از تمرینات ما قبل از شروع فیلمبرداری کلید زده می شود و تقریباً من قبل از شروع فیلمبرداری همه جزئیات کار را مشخص می کنم. در دوئل پیش از اجرا هنرمندان تمرینات زیادی را پشت سر گذاشتند که بخشی از آن تعامل با محیط بانان و دیدن نحوه مواجه و درگیری آن ها در مقاطع حساس بود تا بازیگران بهتر به نقش خود نزدیک شوند و به عبارتی بازیشان تصنعی نباشد.
آیا فیلم کوتاه بازده اقتصادی دارد و یا به عبارت بهتر، چگونه میتوان این مدیوم را بهصرفه اقتصادی نزدیکتر کرد؟
بهطورکلی در کار ساخت فیلم مستند و فیلم کوتاه اصلاً به بازگشت سرمایه فکر نمیکنم چرا که احتمال اینکه بتوانید از این مدیومها به بازدهی اقتصادی برسید بسیار کم است. چون فضایی برای اکران و فروش بلیت وجود ندارد و تنها راه کسب درآمد جشنوارهها هستند که باید از میان چند جشنواره محدود برای دیده شدن با بسیاری از فیلمسازان رقابت کنیم.
چگونه میتوان فضای اکران فیلم کوتاه و حتی مستند را بسط و گسترش داد و از قبل آن به فروش بلیت و کسب درآمد رسید؟
در دورهای مدیران برای دیده شدن آثار ایده مجموعهسازی را ارائه کردند و فیلمهایی با مضامین مشترک در قالب یک مجموعه در سینماها به نمایش گذاشته میشد که همین اکران علاوه بر فروش بلیت و کسب درآمد اهمیت فیلم کوتاه را در افکار عمومی موردتوجه قرار میداد. در عین حال این عدم بازدهی اقتصادی سبب میشود تا تهیهکنندگان و اسپانسرهای رغبتی برای ورود به این عرصه نداشته باشند و همین محدودیتها این چالش را به همراه دارد که از میان چند ارگان محدودی که وجود دارد تعداد زیادی متقاضی مدام در رقابت برای جلب حمایت سالها از ساخت فیلم محروم بمانند.
این عدم توجه به فیلم کوتاه بهعنوان یک مدیوم مستقل و این نگاه که فیلم کوتاه پلی برای رسیدن به فیلم بلند است سبب میشود تا سرمایهگذاران آن را یک فضای آماتور ببینند و بااحتیاط بیشتری به این عرصه ورود کنند، چقدر به این نوع نگاه قائلید؟
فیلم کوتاه چارچوب و قوانین خاص خودش را دارد، چهبسا در داستانپردازی و پرداخت کاراکتر فیلمساز مسیر سختتری را نسب به فیلم بلند پیش رو دارد اما با این حال این مدیوم به دلیل ریسک مالی کمتر بیشتر مورد توجه فیلمسازان آماتور قرار میگیرد اما این به این معنا نیست که تنها ظرفیت فیلم کوتاه کسب تجربه برای فیلم بلند است. این مدیوم علاوه بر جایگاه مستقلی که دارد با توجه به رونق فضای مجازی، خواهان و مخاطبان خاص خود را دارند. بنابراین فیلم کوتاه از این نظر که در کوتاهترین زمان میتوانند اثرگذارتر از یک فیلم بلند باشند، بسیار قابلتوجه است در عین حال آمارها در یوتیوب و سایر درگاههای فضای مجازی نشان می دهد، فیلم های کوتاه در این درگاه ها مخاطبان میلیونی دارند و حتی میتوان از این درگاهها بهعنوان فضایی برای دیده شدن آثار و فروش آن ها بهره برد.
با این حساب پلتفرمهای فعال در حوزه نمایش فیلم در توسعه بازدیدها و فروش فیلم کوتاه نقش میتوانند داشته باشند؟
امروزه برخی پلتفرمها در زمینه تبلیغ و اکران فیلم کوتاه فعالند اما در بحث تبلیغ آنچنانکه برای فیلمهای بلند هزینه و برنامه دارند، برای فیلمهای کوتاه اهمیت قائل نیستند و حمایت و نمایش آنها در حد آپلود باقی میماند و آنچنانکه باید، بر دیده شدن آثار ، نقشی ندارند.
آیا اکران تنها راه کسب درآمد برای فیلم کوتاه است یا چه ظرفیتهای دیگری را میتوان برای دیده شدن فیلمهای کوتاه به کار گرفت؟
ارگانها در کنار فعالیتهای حمایتی خود باید میان فیلمسازان و پخشکنندگان نقش واسطهگری داشته باشند، چرا که اغلب مذاکراتی که فیلمسازان با پخشکنندگان دارند، به نتیجه نمیرسد، درعینحال در زمینه بازارهای فروش در عرصه بینالمللی نیز ارگان ها به عنوان حامی باید نقش فعالتری داشته باشند، تا آثار فیلمسازان بهتر دیده شود.
آیا مدیران به نگاه جنسیتی در قبال فیلمسازان قائل هستند، یا این نوع مواجه اساساً در میان مدیران منتفی است؟
من سالهاست که در عرصه فیلم کوتاه و مستند فعالیت دارم و این سابقه به دهه هشتاد بازمیگردد و از آن سال تا امروز حضور فعالی در این زمینه داشتهام اما همچنان در پذیرش طرحهای خود در مرکز گسترش با محدودیت مواجه میشوم، این محدودیتها تا آنجا که با توجه به رزومه کاری و دمویی که از کار ارائه میدهم باز هم مدیران در اعتماد کردن به زنان فیلمساز با تردید وارد میشوند. در میان ارگانها شاید انجمن فیلمسازان جوان تا امروز حمایت خوبی از فیلمسازان جوان کرده است اما بهطور کلی شرایط رقابت برای زنان نسبت به مردان بسیار سختتر است و اعتماد به مردان بیشتر است در این شرایط نابرابر من بعد از این همهسال ساخت فیلم همچنان برای جلب اعتماد مدیران باید راف کات ارائه دهم. درنهایت این سختگیریها من دوئل را با هزینه شخصی خودم ساختم و مستند احمد هم کار مستقل من است.
شاید یکی از ظرفیتها و نکاتی که در نگاه جنسیتی میتوان به آن توجه کرد نگاه ریزبینانِ و جزئینگر زنان است و حتی نگاهی که با عواطف بیشتری نیز همراه است و این ظرفیت میتواند بهعنوان یک نقطه قوت، حتی ترازوی انتخاب فیلمسازان زن را سنگینتر کند!
اتفاقاً، در فیلم دوئل چون فیلم از منظر نگاه یک مرد روایت میشد، حساس بودم که این نگاه زنانه من به فیلم و داستان وارد نشود چرا که بالاخره نگاه ما به اطراف نسبت به مردان متفاوتتر و احساسی است و اتفاقاً تلاش داشتم در این فیلم نشان دهم که جنسیت میتواند در ساخت فیلم تأثیر نداشته باشد، بنابراین نمیتوان اینگونه برداشت کرد که یک زن به دلیل نگاه زنانهای که دارد، نمیتواند به موضوعاتی و سوژههای مردانه ورود کند و شاهد این مدعا همانکه در ابتدا گفتید بعد از اتمام فیلم هیچ کس باور نمیکرد، کارگردان فیلم دوئل یک زن باشد. درعینحال مزیت نگاه زنانه به داستان و روایت احساسی و ایجاد همذات پنداری بیشتر خود ظرفیتی است که میتواند بهعنوان یک نکته مثبت در انتخابهای مدیران اثر گذار باشد.
خبرنگار: هانیه شجاعی زند
بیشتر بخوانید: