یاداشت تسنیم – مصطفی فاخرزاد خودکفایی و قطع وابستگی به دیگر کشورها در حوزه «کالاهای استراتژیک» از اهمیت بالایی برخوردار است. خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، بهویژه گندم، به عنوان یکی از ارکان اساسی استقلال کشور شناخته میشود و در عین حال، این موضوع بهعنوان یکی از چالشهای جدی برای کشورهای در حال توسعه مطرح […]
یاداشت تسنیم – مصطفی فاخرزاد
خودکفایی و قطع وابستگی به دیگر کشورها در حوزه «کالاهای استراتژیک» از اهمیت بالایی برخوردار است. خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، بهویژه گندم، به عنوان یکی از ارکان اساسی استقلال کشور شناخته میشود و در عین حال، این موضوع بهعنوان یکی از چالشهای جدی برای کشورهای در حال توسعه مطرح است. افزایش جمعیت جهانی و رشد تقاضا برای گندم، چالشهای قابل توجهی را برای دولتها به وجود آورده است.
تولید محصولات استراتژیک، بهویژه محصولات زراعی، میتواند کشورها را از خطرات ناشی از نوسانات قیمت جهانی و قطع واردات در شرایط بحرانی محافظت کند. این محصولات بهطور مستقیم بر امنیت غذایی کشور تأثیرگذار هستند. در میان کالاهای استراتژیک، گندم از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا این ماده اولیه اصلی تولید نان، ماکارونی، بیسکویت، کیک و بسیاری دیگر از محصولات غذایی به شمار میرود. گندم بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد و معیشت بخش قابلتوجهی از جامعه تأثیر میگذارد و به همین دلیل، توجه به تولید و خودکفایی در این حوزه میتواند به تقویت بنیانهای اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کند.
* سیاست خودکفایی تولید گندم در ایران
سیاست خودکفایی در تولید محصولات اساسی، بهویژه گندم، به برنامه اول توسعه پس از انقلاب اسلامی بازمیگردد. در این برنامه، تأکید خاصی بر دستیابی به خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی از طریق سیاستهای خرید تضمینی، افزایش تولید در واحد سطح، بهبود قیمتهای نسبی و ایجاد تعادل و هماهنگی میان بخشهای مختلف با بخش کشاورزی صورت گرفت.
از جمله نتایج این سیاستها میتوان به تصویب قانون خرید تضمینی در سال ۱۳۶۸ و افزایش تولید گندم از ۸ میلیون تن به ۱۰ میلیون تن اشاره کرد. همچنین، در سیاستهای کلی نظام در بخش کشاورزی، تأمین امنیت غذایی با تکیه بر تولید از منابع داخلی و دستیابی به خودکفایی در محصولات اساسی بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی مطرح شده است.
در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، بر افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی، بهویژه در اقلام وارداتی، تأکید شده و اولویت به تولید محصولات و خدمات راهبردی و تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص داده شده است.
در برنامه هفتم توسعه، برای تأمین امنیت غذایی پایدار و ارائه غذای سالم و با کیفیت به آحاد جامعه، ضریب خودکفایی ۹۰ درصدی برای محصولات اساسی کشاورزی، از جمله گندم، تعیین شده است. این رویکرد نشاندهنده عزم جدی کشور در جهت تقویت زیرساختهای کشاورزی و ارتقاء سطح تولیدات کشاورزی و همچنین تحقق اهداف امنیت غذایی است.
* چالشهای تولید گندم در ایران
با توجه به اینکه خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی بهویژه گندم، از اهداف اولویتدار در اسناد بالادستی و برنامههای دولتی محسوب میشود، اما متأسفانه کشور هنوز نتوانسته است بهطور پایدار به این هدف دست یابد. هرچند در برخی سالها موفق به دستیابی به خودکفایی شدهایم، اما پس از مدت کوتاهی به دلیل نوسانات و کسری در تولید داخل و افزایش تقاضای گندم، بار دیگر به واردات متوسل شدهایم. این ناپایداری در خودکفایی، نشاندهنده چالشهای ساختاری و نیاز به برنامهریزی دقیقتر و اقدامات مؤثر در حوزه کشاورزی است تا بتوان به یک وضعیت پایدار و مستقل در تولید گندم دست یافت.
چالشهای تولید گندم را میتوان در دو مورد تقسیمبندی کرد:
- منابع مالی خرید تضمینی گندم
برای سال زراعی ۱۴۰۴-۱۴۰۳، خرید تضمینی گندم با افزایش ۱۷درصدی قیمت، به ازای هر کیلوگرم ۲۰ هزار و ۵۰۰ تومان تعیین شد. براساس گزارش سامانه شرکت بازرگانی دولتی ایران، تا ۲۴ شهریور ماه، ۱۱ میلیون و ۹۴۲ هزار تن گندم از کشاورزان به ارزش ۲۱۰.۴ هزار میلیارد تومان خرید تضمینی شده است.
در شرایط کنونی، برای دستیابی به خودکفایی در تولید گندم و بهویژه برای تضمین پایداری این تولید، ضروری است که منابع اختصاص یافته به خرید گندم بهطور متناسب در بودجه سالانه افزایش یابد. اگر نرخ تضمینی خرید پایینتر از هزینههای واقعی تولید باشد و همچنین تأخیر در پرداخت مطالبات کشاورزان وجود داشته باشد، این عوامل میتوانند تأثیر منفی بر انگیزه تولیدکنندگان داشته باشند و در نهایت به کاهش تولید گندم منجر شوند. لذا توجه به این موارد میتواند به تقویت بخش کشاورزی و افزایش امنیت غذایی کشور کمک کند.
- تغییر اقلیم و بهرهوری پایین آب
نزدیک به ۶۰ درصد از مساحت کشور در مناطق خشک واقع شده و میانگین بارندگی در ایران نیز کمتر از میانگین جهانی است. بهعلاوه، در سالهای اخیر، میزان بارشها کاهش قابل توجهی داشته و ۸۵ درصد از مناطق کشور با مشکل خشکسالی مواجه شدهاند. حجم آب موجود در سدها نیز بهطور چشمگیری کاهش یافته است. در این شرایط، ارتقاء بهرهوری آب در بخش کشاورزی، بهویژه در تولید گندم، امری ضروری به نظر میرسد.
مطالعات نشان میدهد که بهرهوری آب در تولید گندم در ایران در مقایسه با ارقام جهانی در سطح متوسطی قرار دارد و وضعیت آن نسبت به میانگین جهانی چندان نامساعد نیست. با این حال، فاصله بهرهوری آب گندم در ایران با کشورهای پیشرفته در این زمینه، بهویژه در بهرهوری بالا، نسبتاً زیاد است.
همچنین، تفاوتهای قابل توجهی در بهرهوری آب گندم در مناطق مختلف کشور وجود دارد که این موضوع نشاندهنده نیاز به برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری مناسب برای افزایش بهرهوری و کاهش این فاصله است. بهمنظور دستیابی به اهداف خودکفایی و پایداری در تولید گندم، لازم است که راهکارهای نوآورانه و مؤثری در مدیریت منابع آب و بهینهسازی فرآیندهای کشاورزی اتخاذ شود. این راهکارها میتوانند شامل چندین جنبه کلیدی باشند:
- مدیریت منابع آبی کشور که شامل ارزیابی منابع آبی موجود، پیشبینی نیازهای آبی و برنامههای ذخیرهسازی و توزیع بهینه آب و آموزش کشاورزان در زمینه تکینکهای مدیریت آب باشد و بهرهگیری از فناوریهایی مانند سیستمهای آبیاری قطرهای و بارانی که به افزایش بهرهوری آب کمک میکند.
- مدیریت بهینه خاک: بهبود کیفیت خاک و مدیریت صحیح آن از طریق استفاده از کودهای آلی و شیمیایی، میتواند به افزایش توانایی ذخیره آب در خاک کمک کند.
- تحقیق و توسعه: سرمایهگذاری در تحقیقات علمی و پژوهشهای کاربردی در زمینه بهبود فرآیندهای کشاورزی و مدیریت منابع آب ضروری است. این تحقیقات میتوانند به شناسایی روشهای جدید و بهینه برای افزایش تولید و کاهش مصرف آب کمک کنند.
با اتخاذ این راهکارها و ایجاد یک چارچوب جامع برای مدیریت و بهینهسازی منابع آب و کشاورزی، میتوان به اهداف خودکفایی و پایداری در تولید گندم دست یافت و از چالشهای ناشی از تغییرات اقلیمی و کمبود منابع آبی به بهترین شکل ممکن عبور کرد.
آنچه مشخص است؛ تولید گندم به عنوان یک ضرورت استراتژیک، نقشی حیاتی در تأمین امنیت غذایی و توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکند. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به مواد غذایی، بهبود تولید گندم باید در اولویت قرار گیرد. برای نیل به این هدف، ضروری است که چالشهای پیشروی این بخش مورد بررسی قرار گیرد.
مهمتر از آن تولید محصولات کشاورزی، به ویژه گندم، در چارچوب توسعه پایدار است. تولید پایدار به معنای استفاده از روشها و تکنیکهای سازگار با محیط زیست است که ضمن افزایش بهرهوری، به حفظ و نگهداری منابع طبیعی نیز کمک میکند. این رویکرد نه تنها به بهبود کیفیت خاک و آب کمک میکند، بلکه به حفظ تنوع زیستی و کاهش اثرات منفی تغییرات اقلیمی نیز میانجامد.
علاوه بر این، توسعه صنایع غذایی و تکمیلی مرتبط با گندم از اهمیت ویژهای برخوردار است. این صنایع میتوانند به افزایش ارزش افزوده گندم و ایجاد اشتغال پایدار کمک کنند. با توسعه این صنایع، امکان تنوع بخشی به سبد غذایی و بهبود امنیت غذایی کشور فراهم میشود. به عنوان مثال، تولید آرد با کیفیت بالا و دیگر محصولات غذایی میتواند به بهبود تغذیه جامعه و کاهش وابستگی به واردات کمک کند.
انتهای پیام/