سوم خرداد در تقویم ملی ایران تنها یک روز نیست، بلکه یادآور یکی از باشکوهترین لحظات تاریخ معاصر کشور است؛ روزی که خرمشهر، این شهر خونین اما پرافتخار، پس از ۵۷۸ روز اشغال، به آغوش میهن بازگشت. از آن روز تا امروز، بیش از سه دهه گذشته است. اما آیا خرمشهر امروز به اندازه ارزشهای […]
خرمشهر در سالهای پس از جنگ، به مثابه شهری ویران، نیازمند بازسازی همه جانبه بود. اگر چه برخی زیرساختها مرمت شد و چهره شهر از ویرانی کامل فاصله گرفت، اما حقیقت آن است که توسعه پایدار در این منطقه هنوز با چالشهای جدی مواجه است؛ چالشهایی که در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی قابل مشاهده است.
بحران بیکاری، مهاجرت جوانان، کمبود خدمات درمانی، ضعف زیرساختهای آموزشی و فرسودگی بافت شهری، تنها بخشی از واقعیت امروز خرمشهر است. شهری که روزگاری یکی از قطبهای تجاری و بندری جنوب ایران به شمار میرفت، اکنون چشم انتظار توجهی تازه از سوی تصمیمگیران کلان است.
خرمشهر فقط یک جغرافیا نیست؛ میراثی است که نسلهای بعد نیز در آن سهیماند. جوانان امروز این شهر، فرزندان همان پدران و مادرانی هستند که در سختترین شرایط مقاومت کردند. آنها اکنون از مسئولان کشور توقع دارند که با سرمایهگذاری در فرصتهای محلی، احیای بندر و تقویت ارتباطات مرزی، زمینه بازگشت امید را فراهم کنند.
احیای خرمشهر، تنها یک وظیفه عمرانی نیست؛ مسئولیتی تاریخی است. سالروز آزادسازی خرمشهر باید فرصتی باشد برای بازاندیشی در عدالت توسعهای و جبران عقب ماندگیهای مناطق جنگزده. تنها در این صورت است که میتوان گفت؛ خرمشهر را خدا آزاد کرد و مردم ایران، آن را دوباره ساختند.
خرمشهر؛ حافظهای زنده در دل تاریخ و آیندهای در انتظار
خرمشهر نماد مقاومت یک ملت است، اما تنها در خاطرات دفاع مقدس باقی نمانده؛ این شهر هنوز در نبض فرهنگ و هویت ایرانی جاری است. از کتابها و فیلمها تا سخنرانیها و مراسم سالگردها، نام خرمشهر همیشه با غرور، اشک و افتخار همراه بوده است. اما پرسشی اساسی اینجاست، آیا این حضور پررنگ در حافظه جمعی، با حضور پررنگ در سیاستگذاریها و منابع توسعه نیز همراه بوده است؟
تجربه خرمشهر نشان میدهد که حافظه ملی، اگر با سیاستهای عدالت محور پیوند نخورد، به مرور از معنای خود تهی میشود. حفظ و تقویت جایگاه خرمشهر، نیازمند آن است که این شهر در اولویت طرحهای ملی، به ویژه در جنوب کشور، قرار گیرد.
جوانان خرمشهر امروز تنها خواهان یادآوری نیستند؛ آنان خواهان مشارکتاند، خواهان دیده شدناند و خواهان ساختن آینده.
از سوی دیگر، ظرفیتهای فرهنگی خرمشهر، از زبان و موسیقی تا آداب و رسوم محلی، میتواند به عنوان منبعی زنده برای گردشگری فرهنگی و تعاملات بین فرهنگی بهرهبرداری شود. مرز مشترک با عراق، اگر هوشمندانه مدیریت شود، فرصتی برای توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی است، نه تهدید. در واقع، نگاه به خرمشهر باید از حالت «نماد صرف» خارج شود و به «پروژهای فعال برای توسعه ملی» تبدیل شود.
بازخوانی سوم خرداد، بازخوانی درسهای ایثار، مشارکت جمعی و غلبه بر بحرانهاست. اما آزمون امروز ما، نه در میدان جنگ، بلکه در میدان بازسازی، عدالت و توسعه متوازن است.
خرمشهر هنوز هم میتواند پیشانی افتخار ایران باشد؛ اگر بار دیگر، با همان جدیتِ روزهای جنگ، برای آبادانی آن وارد میدان شویم.