سابقه بازی در لیگ برتر انگلیس هواداران را امیدوار کرد که آقای گل امسال یک آبیپوش فرانسوی خواهد بود. اتفاقی که رخ نداد و ژستد با زدن ۳ گل در ۲۳ بازی به کارش در استقلال پایان داد و آنطورکه از باشگاه شنیده میشود آنها به بازیکن فرانسوی اعلام کردند برای فصل بعد به او نیازی ندارند. ژستد هم بعد از جشن قهرمانی با اولین پرواز به کشورش بازگشته است. بازیکنی که از مقطعی به بعد تبدیل به نیمکتنشین شده بود.
حالا که استقلال قهرمان شده و یکی از سه گل ژستند هم در دربی به ثمر رسیده کسی نمیگوید فرهاد مجیدی میتوانست با رقم بسیار کمتری یک بازیکن ایرانی به خدمت بگیرد و همان کارکرد را از او بکشد. هیچکس با قدرت، مدعی نمیشود مجیدی در تشخیص بازیکن باکیفیت دچار اشتباه شده و ارز مملکت را هدر داده… اما امان از روزی که مجیدی نمیتوانست چنین نتایجی را رقم بزند.
آن وقت سرمربی استقلال احتمالا علاوه بر نداشتن دانش کافی به دلالی هم متهم میشد. دلیل چنین رویکردهایی همان تفکر نتیجهگرا و ناآشنا با فوتبال است. همان تفکری که مدام همهچیز را با نتیجه میسنجد. انگار که فوتبال نه ۹۰ دقیقه و یک فصل کامل که یک خبر دو خطی از نتیجه یک مسابقه است.
اگر نتیجه به دست آمده خوب بود همه تصمیمات سرمربی درست بوده و اگر نتیجه بد شد همه تصمیمات سرمربی حتی لباس پوشیدنش هم مشکل دارد. اما ژستد و قهرمانی استقلال مثال نقض خوبی برای چنین تفکری است.
قرار نیست هر بازیکنی به هر تیمی میرود با بهترین عملکرد جواب بدهد و این الزاما ربطی به کمبود دانش سرمربی هم ندارد. این فوتبال است…