همسر یک سلبریتی بودن از جمله سخت ترین کارها است به خصوص که آن سلبریتی فیروز کریمی باشد.خانم دکتر فرزانه سهیل با روی باز پذیرای سوالات ما در مورد زندگی مشترک با فیروز کریمی شدند. سرکار خانم دکتر «فرزانه سهیل» همسر آقای فیروزکریمی با روی باز پذیرفتند پاسخگوی سؤالات ما باشند:
قبل از ازدواج چقدر از آقای کریمی شناخت داشتید؟
شناخت تقریباً ۶۰، ۷۰ درصدی داشتم. میدانستم از برجستهترین مربیان فوتبال ما هستند و اخلاق و منش ایشان هم از مصاحبههایشان معلوم بود! دوستان مشترک ما نیز از جزئیات شخصیتی ایشان به من گفته بودند.
اساساً چقدر به ورزش علاقهمند هستید؟ چقدر فوتبالیها و مشاهیر این رشته را میشناسید؟
خیلی زیاد، ورزش جزء لاینفک روح و جسم من است. از راهنمایی عضو تیم والیبال و تنیس مدرسه بودم و از دانشگاه تا الان یوگا، پلاتس و سوارکاری را هم به طور مرتب ادامه دادهام. همیشه جدول لیگ دستم بود و همه میدانستند که خیلی زیاد فوتبالی هستم. تقریباً همه مشاهیر این رشته را نیز میشناسم.
رابطهتان با خانواده آقای کریمی چطور است؟
من اصولاً با هر کس که نزاکت را رعایت میکند- حتی با وجود اختلاف سلیقه در گفتار و پوشش و اعتقادات- با احترام رفتار میکنم و هیچ مشکلی ندارم. آدم اهل درگیری و چالش هم نیستم ولی اگر انسانی خارج از دایره منطق و نزاکت و احترام رفتار کند با خونسردی کامل موجودیتش برای من حذف میشود. وقتی بزرگ خانواده آقای کریمی باشد، طبیعی است که تمام اعضای آن خانواده بسیار مؤدب و بانزاکت باشند و همه حرمتها را رعایت کنند.
آیا تا به حال شده به خاطر اخلاق مخصوص و شهرت آقافیروز به دردسر بیفتید؟
انصافاً نه، حتی یک مورد هم نبوده…
آخرین دعوایتان با آقافیروز بر سر چه بود؟
صادقانه بگویم در منزل ما دعوا وجود ندارد. ما با همین تن صدای پایین با هم بحث میکنیم، آرام و منطقی با هم صحبت میکنیم. آخرین اختلاف ما که البته نمیتوان نامش را دعوا گذاشت نیز بر سر یک پروژه اقتصادی بود. من میخواستم انجام بدهیم و با منطق آقافیروز جور درنمیآمد!
سرانجامش چه شد؟
مثل همیشه ختم شد به نظر من! من این هنر را دارم که میتوانم آقافیروز را قانع کنم…
طرفدار تیم یا بازیکن خاصی هم هستید؟
اصالت من ترک است و به تراکتور تعصب دارم. چون پسرم عاشق کریس رونالدو است و به خاطر پست دروازهبانی بازیهای نویر را هم دنبال میکند، من نیز به خاطر او این دو بازیکن را دنبال میکنم.
علی هم فوتبال بازی میکند؟
بله و من تمریناتش را مرتب دنبال میکنم. با آن میزان شناختی که من از فوتبال دارم، پسرم علی نوید روزهای خوبی را میدهد. علی فرزندی است که بدون اغراق داشتن مثل او را برای همه آرزو میکنم و هر روز در دعای روزانهام شکرگزار خداوندم هستم.
علی به همان اندازه که به فوتبال علاقه دارد به تحصیل هم علاقهمند است؟
من رسالتم در مورد علی این بوده که در درجه اول تن و روح سلامت و بانشاطی داشته باشد، منظورم از تن سلامت همان مراقبت غذایی و بهداشتی و امثال این است. سلامت و نشاط روان یعنی تلاشم در این بوده علی با مشغول شدن در بازی و ورزش و موسیقی و حیوانات و گل و گیاه از جریاناتی که روح را آلوده میکند دور بماند اما در مورد تحصیلش؛ علی با کسب افتخارات تحصیلی فراوان باعث فخر و مباهات تمام خانواده و دوستانش است. علاوه بر کسب کارنامههای ممتاز که برای ما دیگر عادی شده، در همین سن مسلط به زبان انگلیسی و ترکی استانبولی است و آموزش زبان آلمانی را هم شروع کرده است. در المپیاد ریاضی برای چندمین بار پیاپی موفق به کسب مقامهای عالی شده و در مسابقات زبان انگلیسی کمبریج که سطحی بسیار بالا دارد، امسال موفق به کسب دیپلم شد. رسالت من و پدرش برنامهریزی و حمایت تا ورود علی به یکی از دانشگاههای مورد نظرمان در رشته پزشکی است که خودش هم بسیار علاقهمند است.
با کدام یک از همکاران یا شاگردان آقافیروز یا چهرههای مشهور رفتوآمد خانوادگی دارید؟
با اکثر دوستان ایشان رفتوآمد داریم که میترسم اسم ببرم و کسی جا بماند.
در مهمانیهای خانوادگی آقافیروز بحث فوتبالی میکند؟ تا به حال شده از این بابت عصبانی شوید و از ایشان بخواهید بس کنند؟
اصلاً در تمام مهمانیهای ما فقط حرف فوتبال است و بس! خود من هم ترجیح میدهم بحث فوتبال باشد تا چیزهای دیگر!
آقافیروز در منزل چقدر اهل کمک به شما هستند؟
نظر شخصی من این است که مرد نباید در خانه کار کند. البته خانمها از دست من ناراحت نشوند و این صرفاً نظر من است و قرار نیست این نسخه را برای همه تجویز کنم! حالا اگر آقای منزل سالادی درست کند یا در چیدن میز کنارتان باشد، این بیشتر برای صمیمیت خانواده است ولی اینکه مرد خانه بیاید و جاروبرقی بکشد یا ظرف بشوید را من نمیپسندم.
در مدیریت منزل چقدر دخالت میکنند؟
ایشان هیچ دخالتی ندارند اما کل کارهای فیزیکی در تغییر دکوراسیون با ایشان است! من نظر میدهم و ایشان وسایل منزل را جابهجا میکند. در مورد وسایل سنگین که خودشان قدغن کردهاند ما دست نزنیم. موقع خرید هم هرگز کیسه دست ما نیست و ایشان خود برمیدارند. در یک کلام در خانواده ما تقسیم مدیریت داریم، کارهای اقتصادی و معیشت خانواده با ایشان و کارهای منزل، از خرید و مهمانی و تحصیل گرفته تا تدارک سفر و بلیت و… با من است. ایشان فقط ساک را که ما بستهایم برمیدارند و مقصد را میپرسند!
با حضور آقافیروز در کدام برنامه مخالف بودید؟
من چون خودم شغل حقوقی دارم مشاور تمام امور ایشان هستم. وقتی پیشنهادی میرسد همه جوانب را بررسی میکنیم و پس از تأیید من، ایشان میپذیرند. برای من هم استاندارد کیفی برنامه مهم است و تنها یک مورد خلاف این روال اتفاق افتاد که من خارج از کشور بودم و دسترسی نداشتند و ضربالاجل باید به استودیو ضبط میرفتند. یک برنامه اینترنتی بود که اسم نبریم بهتر است!
فیروز کریمی در منزل هم همان فیروزکریمی طناز و نکتهسنجی است که میشناسیم؟
بله شاید به مراتب بیشتر! ایشان از صبح که بلند میشوند مدام دنبال سوژه هستند تا سر به سر من بگذارند و البته من نیز به این چالشهای ایشان بسیار علاقه دارم و عادت کردم!
آقافیروز پدر بهتری است یا شوهر بهتری؟
واقعاً هر دو، برترین پدر و بهترین همسر.
اگر با یک خواسته شما مخالف باشند کوتاه میآیید؟
زن باید هنر جلب نظر همسرش را داشته باشد! در خانه ما که پس از این سالها ایشان به صداقت من باور داشته و با تمام وجود درک میکند. به طور کلی من اهل کوتاه آمدن نیستم! ولی ایشان را قانع میکنم!
زندگی با یک مربی مشهور فوتبال خیلی سخت است. شما چطور با این مشکلات کنار میآیید؟
ما همه برنامههایمان را با آقافیروز هماهنگ میکنیم. من جوری برنامهریزی میکنم که با بازی، سفر و تمرینات ایشان تداخل نداشته باشد. انصافاً ایشان هم بسیار به برنامهریزی من اهمیت میدهند و همیشه کنارمان هستند.
اگر جایی شما را بشناسند معمولاً مردم چه میگویند؟ انتقادات از آقافیروز بیشتر است یا تعریف؟
آنها که مرا میشناسند میدانند که چقدر روی عزیزانم تعصب دارم، در نتیجه پیش من همیشه تعریف بوده و نهایت انتقادات در همین حد که چرا فلان تعویض را انجام داد! جرأت بیشتر از این را ندارند!
تا به حال از شهرت همسرتان سوءاستفاده کردهاید؟ مثلاً در یک مکان عمومی مثل بانک؟
به هیچ عنوان، هرگز. من آگاهانه رشته حقوق را انتخاب کردم و پروپوزال ارشد من عدالت اجتماعی بود. عدالت بسیار برایم مهم است و در حرفه خودم نیز معیارم برای انتخاب هر پرونده ابتدا طرف حق است و بعد مسائل مالی یا مزایای دیگر. من هرگز انتظار نداشتم با ماسوای دیگران برخورد شود اما همسر یک سلبریتی بودن در کنار مشکلات مزایایی هم دارد. خیلی مواقع- مثل همین بانک که مثال زدید- مردم خودشان میشناسند و لطف میکنند و سریع کار ما را انجام میدهند. این لطف مردم ماست اما من توقعی ندارم که همیشگی و همه جا باشد.
میدانید بزرگترین آرزوی همسرتان چیست؟
بله، بعد از سلامتی و سعادت برای همه ایرانیها در سراسر جهان، آرزوی مشترک ما قبولی علی در رشته پزشکی است و اگر عمری باقی باشد میخواهیم کلینیکی راه بیندازیم که علی در آنجا برای افراد کمبضاعت جامعه طبابت کند و بخش اعظم درآمد آن هم صرف کارهای خیریه شود.