به گزارش ادراک خبر به نقل از تسنیم؛ ترافیکهای سنگین، خیابانهای قفل شده، نبود حتی یک وعده غذای گرم، شلوغی طاقتفرسای اماکن تاریخی و گردشگری و خیابانها، عدم ارائه خدمات باکیفیت اماکن اقامتی به مسافران و برخورد نامناسب و غیرحرفهای کارکنان آن با مسافران و حتی کمبود شدید آب معدنی، همگی گوشهای از خاطرات به جای […]
به گزارش ادراک خبر به نقل از تسنیم؛ ترافیکهای سنگین، خیابانهای قفل شده، نبود حتی یک وعده غذای گرم، شلوغی طاقتفرسای اماکن تاریخی و گردشگری و خیابانها، عدم ارائه خدمات باکیفیت اماکن اقامتی به مسافران و برخورد نامناسب و غیرحرفهای کارکنان آن با مسافران و حتی کمبود شدید آب معدنی، همگی گوشهای از خاطرات به جای مانده از تعطیلات عید فطر در ذهن کسانی است که شهر کاشان، سرآمد شهرهای تاریخی و گردشگری ایران را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کرده بودند!یکی از مسافران از تجربه سفر خود به کاشان و قمصر به خبرنگار تسنیم این گونه میگوید: «پس از حرکت از مبدأ و بعد از گذر از ترافیک سنگین و عبور از شلوغی طاقتفرسای ورودی شهر کاشان، به زحمت از چند مکان تاریخی و گردشگری این شهر که مملو از جمعیت بود، دیدن کردیم.هنگام ظهر و موقع سرو ناهار، تلاش ما برای پیدا کردن وعده غذایی از مراکز فروش و توزیع غذا، کبابیها و حتی دو یا سه رستوران معروف این شهر بینتیجه ماند!! این درحالی بود که سایر مسافران نیز در وضعیتی مشابه، خسته و گرسنه دست خالی برمیگشتند؛ در نهایت و بعد از گذشت چندین ساعت، موفق به تهیه یک پرس غذا از یک مرکز فروش غذا در یکی از خیایانهای فرعی البته به دو تا سه برابر قیمت واقعی غذا شدیم!»وی در ادامه صحبتهای خود وضعیت شهرستان قمصر را به مراتب وخیمتر از کاشان توصیف کرد و گفت: «به دلیل ترافیک فوق سنگین ورودی این شهرستان مجبور به پارک خودرو در مبادی ورودی و طی مابقی مسیر طولانی بهصورت پیاده شدیم.در سایه عدم نظارت مسئولان مربوطه، قیمت محصولات سنتی این شهرستان نظیر گلاب نیز بسیار بالاتر و فراتر از حد معمول و انتظار بود؛ به طوریکه هر لیتر گلاب نامرغوب و بیکیفیت حتی تا ۱۰۰ هراز تومان نیز به مسافران عرضه میشد!در ادامه سفر خود نیز متأسفانه به دلیل اینکه نتوانستیم جای خواب و حتی غذایی برای وعده شام پیدا کنیم، ناچاراً سفر را نیمهتمام رها کرده و مجبور به مراجعت و عزیمت به سمت شهر و منزل خود شدیم!»مطابق بررسیهای صورت گرفته؛ دیگر مسافران نیز در فضای مجازی، گلایهها و صحبتهایی مشابه موارد بیان شده داشتند و به نوعی درد دل و تجربه ناخوشایند خود را از سفر به این شهر در تعطیلات چند روزه عید فطر به اشتراک گذاشته بودند.به عنوان نمونه کاربری که خود در کسوت راهنمای تور، مسئول برگزاری تورهای گردشگری به مقصد کاشان است، اینگونه روایت کرده:«من سیزدهم در این شهر تور داشتم، بقدری شلوغ بود که تابحال و در این چند سال چنین وضعی رو ندیده بودم؛ شما میگی ناهار! من میگم حتی آب و بستنی که به جهت گرم بودن هوا میخواستم برای مسافران تهیه کنم، مقدور نبود و در نهایت خارج شهر تونستم گیر بیارم؛ شلوغی در آبشار نیاسر به حدی بود که تنه میزد به زیارت حرم امام رضا! هر پنج ثانیه یک متر جابهجا میشدیم! به عنوان یک راهنمای تور حتی امکان توضیح مناسب در سایت رو نداشتم و مجبور شدم توضیحات تکمیلی رو در اتوبوس به همسفران ارائه بدم؛ از سیستم بلیط باغ فین گرفته تا عدم نظارت که شاید به نوعی شروعی برای آسیب، حداقل به منظر فرهنگی این سایت بود. به شدت رنجش آور بود. جویهای آب که قرار بود در باغ ایرانی صدای موسیقی رو یادآور بشه شده بود محل شنای کودکان و فرار از گرمای بزرگسالان شده بود. بس که دور جویها بودن و پاها داخل آب و یا بچهها که داخل همون حوض در حال شنا بودن!وقتی مسئولیت و مدیریت یک جایی رو به عهده میگیرند باید به چالشها، آسیبشناسی، ارزیابیهای مختلف و… پیش از وقوع هر اتفاقی فکر کنن! امسال گذشت، امید به اینکه دیگه چنین صحنهای رو در کاشان نبینیم!»اکثر قریب به اتفاق مسافرانی که در تعطیلات عید فطر در این شهر حضور داشتند از گرانی سرسامآور غذا، قیمت بالای هتلها و مراکز اقامتی، ترافیک سنگین و قفلشده خیابانها، وضعیت نامناسب سرویسهای بهداشتی، هجوم گردشگران به اماکن تاریخی و مذهبی که مانع از بازدید و تماشای مناسب میشد، ایفای نقش پلیس به عنوان یک تماشاچی و نه عنصر فعال، عدم اطلاعرسانی و نصب هرگونه بنر در ابتدای ورودی شهر به جهت اطلاعرسانی و ممانعت از ورود حجم بیشتر از آستانه پذیرش این شهر، گلایه و انتقاد میکردند.اوج این کاستیها، نواقص و به تعبیر دقیقتر سوءمدیریت در روزهای اول و دوم تعطیلات در کاشان و شهرهای اطراف از جمله قمصر به وضوح قابل مشاهده بود؛ به طوریکه بنا به گفته شاهدان عینی تقریباً بخش عمدهای از گردشگران و مسافران سرگردان در گوشه و کنار خیابانها و پارکها کاشان به دلیل عدم پیدا کردن غذای گرم، وعده شام یا بعضاً ناهار خود را با آب میوه و یا غذای سرد گذرانده بودند.سهم نابسامانیها در دیگر شهرهای توریستی کمتر از کاشان نبودوضعیت وخیم پذیرش گردشگران در کاشان در عید فطر امسال، مصداق بارز مدیریت یله و رها شده گردشگری و عملکرد بسیار ضعیف وزارت میراث فرهنگی در کشور است که علیرغم مصادف بودن این ایام با فصل گلابگیری در کاشان و قمصر که به راحتی قابل پیشبینی بود که چه حجم بالایی از مسافران وارد این شهر خواهند شد، هیچگونه مدیریت صحیح شهری و گردشگری در راستای ساماندهی این سفرها انجام نگرفت! از سوی دیگر جدای از نارضایتیهای ایجاد شد در بین مسافران، تعداد زیاد بازدیدکنندگان از اماکن تاریخی و مذهبی این شهر که در واقع قلب تپنده گردشگری کاشان محسوب میشود، قاعدتاً تهدیدی بسیار جدی برای نگاهداشت آن به شمار میرود که برای مقابله با آن تهدید نیز هیچ تدبیری اتخاذ نشده بود.سهم دیگر شهرهای توریستی کشور نیز از این حجم از بینظمی و مدیریت غیرصحیح سفرهای پساکرونایی نیز کمتر از کاشان نبوده و در شهرهایی مانند اصفهان، شیراز و حتی گرگان هم اوضاع دست کمی از کاشان نداشته و تقریبا اوضاع به همین منوال بوده است.ایجاد مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی در سایه عدم برنامهریزی برای سفرهای پساکرونا مطابق گزارشها؛ به ویژه در روز اول تعطیلات عید فطر امسال، اغلب مسافران شهرهای توریستی از عدم امکان تهیه غذا در بیشتر مراکز توزیع غذا، صفهای طویل برای دریافت خدمات و گرانی و کمبود مراکز اقامتی گلایهمند بودهاند.هر چند پیشتر و قبل از شروع تعطیلات عید نوروز به دلیل کاهش پیک کرونا و رفع بسیاری از محدودیتها، امکان ایجاد سونامی سفر و به تبع آن عارض شدن مشکلاتی از این دست به کرات توسط کارشناسان و صاحبنظران حوزه گردشگری پیشبینی و هشدار شده بود اما متأسفانه در سایه عدم مدیریت صحیح و کنترل سفرهای افسار گریخته توسط مدیران حوزه گردشگری و شهری، تعطیلات عید نوروز و به دنبال آن تعطیلات عید فطر امسال به بدترین نحو ممکن سپری شد که در این میان متولیان و مدیران مربوطه تنها به ارائه آمار و تعریف و تمجید از عملکرد مدیریتی خود پرداختند!این در حالی است که این انتظار به حق وجود داشت که در طول دوران شیوع کرونا و رکود سفرها، مدیران و متصدیان صنعت گردشگری ضمن پایش و ارزیابی چگونگی وضعیت زیرساختهای گردشگری در کشور، درصدد تقویت، اعتلا و همچنین رفع کردن مشکلات و کمبودهای احتمالی اماکن و زیرساختهای مرتبط با حوزه خدماترسانی برمیآمدند و حداقل با انجام مطالعات و اقتباس و گرتهبرداری از برنامهریزی متقن سایر کشورهای پیشرو برای مدیریت سفرهای داخلی در دوران پسا کرونا، دستکم از وقوع چنین بینظمیها و بحرانهایی که قاعدتاً نتیجهای جز تلخ شدن کام مسافران و نارضایتی آنان، ایجاد آسیبهای اجتماعی، نابودی و وارد کردن خسارات جبرانناپذیر زیستمحیطی و صدمه به فضای اماکن تاریخی در برندارد، جلوگیری میکردند.