به گزارش سرویس بین الملل ادراک خبر؛ روزنامه «البناء» لبنان در یادداشتی به قلم «ناصر قندیل» تحلیلگر مشهور لبنانی با عنوان «مطالبه مردمی از حزب الله برای تصدی دو کرسی وزارت کار و نیرو» نوشت، این جنبش مقاومت در لبنان است که میتواند در دو حوزه انرژی و حمل و نقل اقتصاد لبنان را نجات […]
به گزارش سرویس بین الملل ادراک خبر؛ روزنامه «البناء» لبنان در یادداشتی به قلم «ناصر قندیل» تحلیلگر مشهور لبنانی با عنوان «مطالبه مردمی از حزب الله برای تصدی دو کرسی وزارت کار و نیرو» نوشت، این جنبش مقاومت در لبنان است که میتواند در دو حوزه انرژی و حمل و نقل اقتصاد لبنان را نجات دهد.
در این یادداشت آمده است: حزب الله لبنان میداند اگر می خواهد ماموریت اصلی کار سیاسی خود در حفاظت از مقاومت را تقویت کند باید در وظایف پارلمانی و دولتی مشارکت بیشتری دارشته باشد، فراتر از پیشنهادهایی که در پارلمان یا کابینه ارائه میدهد و مشارکت فعالی که در رایزنیهای حکومتی دارد.
البناء افزود: به دنبال انتخابات لبنان، معادله همکاری برای تشکیل دولت آتی مطرح میشود و حزب الله هم با هر تعداد رأی که کسب کرده باشد شروط خود را برای تشکیل کابینه اعمال خواهد کرد.
به عقیده نویسنده، پیگیری سخنرانیهای «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله، به شما این امکان را میدهد که متوجه بشوید این جنبش به چه حوزه هایی از کار در دولت آتی بیش از سایر حوزهها علاقهمند است و آن را مقدمهای برای ایجاد تحولات کیفی و منحصر به فرد در واقعیت عملکرد دولت و نهادهای آن در قبال اقشار مختلف مردم میبیند و معتقد است که از این طریق قواعد جدید برای عملکرد اقتصادی و مالی دولت ترسیم میشود.
باسیل ادامه داد: پی بردن به جایگاه محوری بخش انرژی در ایدهها، پیشنهادها و ابتکارات سید نصرالله، حتی در قالب پرسش، برای هیچ یک از کسانی که پیگیر این سخنرانیهای سید هستند کار دشواری نیست؛ علاوه بر آنچه او در مورد نفت و گاز بیان کرده است که عملا در صلاحیت وزارت نیرو قرار میگیرد.
به گفته نویسنده، سید حسن نصرالله مکرراً، سؤالات سنجیدهای میپرسد که فقط یک فرد پیگیر و مشرف به جزئیات یک موضوع آن را مطرح میکند ، مانند سؤال در مورد پیشنهادات شرکتهای روسی برای تأسیس یک پالایشگاه در الزهرانی که تمام نیازهای لبنان به مشتقات نفت و گاز مورد نیاز را تأمین میکند که با لیره لبنان به دولت و بازار مصرف فروخته می شود بدون اینکه دولت بخواهد هزینهای برای آن بدهد و بدین طریق لبنان از یک وارد کننده به صادر کننده مشتقات نفتی تبدیل میشود.
در ادامه این یادداشت آمده است: سید در مورد سرنوشت پیشنهادهای روسیه، ایران و چین برای ایجاد نیروگاههایی که نیاز لبنان به تولید برق را تامین کند و در مورد امکان بهرهبرداری از خط لوله نفت کرکوک – طرابلس سوال میکند و مجموع این پروژه ها برای شکل گیری برنامه کاری کامل وزارت نیرو در کابینه آتی کافی است.
به باور نویسنده، اینها پروژههایی هستند که تغییر ساختاری در زندگی لبنانیها و تراز درآمدها و اقتصاد آنها در کنار یکدیگر ایجاد میکند، اگرچه تصمیم نهایی در مورد آن به هیات دولت واگذار میشود اما باز اگر وزیر با صلاحیتی در این زمینه منصوب نشود، دولت هم فرصت واقعی برای مطالعه و ارزیابی این پروژه ها پیدا نمیکند بخصوص که دولت لبنان تحت فشارهای آمریکا برای ممانعت از اجرای چنین پروژههایی قرار دارد و وزرا هم تهدید به مجازات و تحریم میشوند تا بالاخره از چنین پروژه هایی صرف نظر کنند.
البناء افزود: در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا اگر وزیر نیرو سهم حزب الله نباشد این پروژهها پیش خواهد رفت بخصوص که متحدان لبنان هم در محاسبات خود برای خشمگین نکردن آمریکا توفیر زیادی با دشمنان نمی کنند… .
نویسنده آورده است: نصرالله در بخش حملونقل ابتدا از پیشنهادهای سرمایهگذاری چین، از جمله ساخت راهآهن مواصلاتی لبنان به منطقه و شهرهای لبنان به یکدیگر پرسید و سپس در سخنرانی سه روز پیش خود بر توجه به تسریع در اجرای تونل بیروت- البقاع تاکید کرد که شامل یک بزرگراه و یک خط ریلی است و این دو پروژه به لحاظ اینکه به رشد اقتصاد لبنان در سطح داخلی و منطقهای کمک می کند به وزیری نیاز دارند که نه برای منافع مالی شخصی و حزبی و نه بر اساس محاسبات کشورها و مواضع آنها کار کند و بتواند فشارها و تهدیدها و بخصوص تحریمها را تحمل کند.
باسیل گفت: رای دهندگانی که حزب الله از آنها خواسته است به لیستهای مقاومت و متحدانش رای بدهند میدانند که چالش سیاسی که رقبا با ادعاهای ساختگی درباره مقاومت ایجاد کردهاند آنها را برای شرکت در انتخابات و پاسخ به این چالشها بیش از پیش ترغیب کرده است و میخواهند که حزب الله سرپرستی دو وزارتخانه نیرو و حمل و نقل لبنان را برعهده بگیرد تا پروژههایی که تا پیش از این خوابیده و معطل مانده بود به محوری برای رقابت بین کشورها و شرکتها قرار گیرد.
نویسنده در پایان تصریح گکد: لزومی ندارد که اجرای پروژهها منوط به سرمایهگذاری صرفا شرقیها در لبنان باشد بخصوص زمانی که غرب احساس کند با تهدید و تحریم نمیتواند در اراده لبنانیها خللی ایجاد کند؛ از همین رو برای به دست آوردن این پروژهها به رقابت با شرقیها خواهد رفت.