به گزارش ادراک خبر به نقل از هنر آنلاین: حالیا بازینامه «آتمن» اثر دیگری از بهزاد صدیقی را بر مصطبه نقد و نظر مینشانیم و امیدوارانه آینده او را نشانه میگیریم. «آتمن» اثری است که با جادوهای هندوها، بودیسم و حال و هوای شرق مدرن قرابتهایی دارد که در کل سببساز نگارش این نمایشنامه شده […]
به گزارش ادراک خبر به نقل از هنر آنلاین: حالیا بازینامه «آتمن» اثر دیگری از بهزاد صدیقی را بر مصطبه نقد و نظر مینشانیم و امیدوارانه آینده او را نشانه میگیریم. «آتمن» اثری است که با جادوهای هندوها، بودیسم و حال و هوای شرق مدرن قرابتهایی دارد که در کل سببساز نگارش این نمایشنامه شده است. متن را که خواندم یاد آثار هرمان هسه افتادم: نرگس و زریندهن (نارسیس و گلد موند)، امیل سینکلر، درد میان، اشتیپن ولف یا گرگ بیابان به ویژه حال و هوای مدرنیتهای که از شرق میآید و در هند مادر شکل میگیرد. بهزاد خود نیز در اثرش میگوید که کارش اقتباسی است از داستان فرنی نوشته سالینجر. اما برای من آنچه مهم است درهمآمیزی ماهرانه شرق و غرب در این اثر است که با قلم درامنویس ما بافتار و ساختاری زیبا یافته است. حتی رستورانی هم که بازیگران مجموعهای از کارهایشان را آنجا بازی میکنند، چیزی است برگرفته از نوعی بودیسم شرقی.
هرمان هسه نیز به ویژه در نرگس و زریندهن همین حال و هواها را بر ذهن متبادر میکند. در هر حال این بازینامه کوچک سی صفحهای، دست من خواننده را در دست میگیرد و تا دورترین اقصای جهان میبرد. من بر آنم که صدیقی نام اقتباس را جهلالوصول بر اثرش نهاده است، وگرنه خود کار کاملا متکی به خود، با ساختاری محکم و متین است و به خوبی میتواند اثرش را بازگویی کند:
«خدا رو میبینی. چیزی در غیرمادیترین قسمت قلبت. یعنی همون جایی که هندوها میگن آتمن قرار داره، به وجود میآد و خدا رو میبینی. البته اگه واحد معارف گذرونده باشی… فقط تو رو خدا از من نپرس خدا کی یا چی هس. من حتا نمیدونم اون وجود داره یا نه. بچه که بودم فکر میکردم…»
بازینامههای بهزاد صدیقی متون اجرا هستند. از همین رو هنگام بازخوانی دریچه ذهن را به روی صحنه باز میکنند و ماحصل آنچه دیده و شنیده میشود، تئاتریکالیته است و صحنه. خود او میگفت خوانندگانش گفتهاند آثار وی چقدر دراماتیکاند، یعنی قابلیت و ظرفیت اجرایی دارند و صدیقی این مهم را از نقدنویسی دوران رفته و رفتار گذشتهاش دارد. در هر حال متنی است جمع و جور، از لحاظ حجم کم و اندک اما به معنی بسیار.
باری، کم گوی و گزیده گوی چون در، تا ز اندک تو جهان شود پر و صدیقی به خوبی مفهوم این تکبیت را میرساند. مشتاقانه در انتظار راه رفته صدیقی مینشینم و امیدوارم تشویقها و تاییدها بدون نقض غرض یا تغریظ باشد و به گونهای که راه را برای او روشن کند، راهی که حتما رفتنش سخت پرثمر است و سودمند.