گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: برنامهسازان حوزه کودک در دهه ۶۰ باقی ماندهاند و امروزه تولید برنامههای کودک با کاهش چشمگیری مواجه شده و حجم تکرار برنامهها افزایش یافته است. این امر دلزدگی مخاطب از تلویزیون را درپی دارد و از سوی دیگر از اعتماد مخاطب به تلویزیون میکاهد. در این باره با […]
گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: برنامهسازان حوزه کودک در دهه ۶۰ باقی ماندهاند و امروزه تولید برنامههای کودک با کاهش چشمگیری مواجه شده و حجم تکرار برنامهها افزایش یافته است. این امر دلزدگی مخاطب از تلویزیون را درپی دارد و از سوی دیگر از اعتماد مخاطب به تلویزیون میکاهد. در این باره با محمود سلامیان، تهیه کننده و برنامهساز حوزه کودک، به گفتوگو پرداختیم.
برنامهسازی در حوزه کودک این روزها با رضایت نداشتن مخاطبان همراه است و افت کیفی برنامههای کودک را شاهد هستیم. میتوان گفت تکرار الگوهای موفق گذشته دلیلی برای این امر است؟
امروز به روند تکرار برنامهها در این حوزه اعتقاد ندارم؛ چراکه مشکل اساسی تلویزیون در برنامهسازی کودک این است که این رسانه مسیر خود را گم کرده است و با توجه به طرح تحولی که اعلام شد باید اتفاقات جدید و تحولی رخ دهد، متاسفانه اما به زعم من کسانی وارد عرصه برنامهسازی میشوند که عملا و علنا تجربه برنامهسازی ندارند یا در حوزه کودک فعالیت نکردهاند.
در گذشته که بودجه صداوسیما و تعداد مجریان در این حوزه کمتر بود، برنامههای ماندگاری ساخته و منتشر میشد؛ امروز اما تعداد برنامهها به صورت چشمگیری کاهش یافته است؛ ضعف برنامهسازی حوزه کودک در عصر امروز را در چه میبینید؟
با این تصور که برنامهسازی کودک بسیار ساده است و با ساخت دکور رنگی و بهرهگیری از چند عروسک در کار فکر میکنند برنامه جذابی خواهند ساخت و به حوزه برنامهسازی در حوزه کودک ورود میکنند که امری اشتباه است. بخش اعظمی از کسانی که برنامهساز جدید تلویزیون در حوزه کودک هستند این روند را دنبال میکنند و بعضا هیچ رزومهای در راستای فعالیت در حوزه کودک ندارند؛ حتی اگر جزو مربیان تربیتی، نویسندگان حوزه کودک، اجراکنندگان نمایش تئاتر و …باشند نیز میتوان مسیرشان را پذیرفت اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
همچنین متاسفانه در حوزه برنامهسازی کودک رقابتی وجود ندارد و فضای رقابتی از بین رفته است. گروههای کودک و نوجوان برخی از شبکهها همچون شبکه یک از بین رفته است، گروه کودک و نوجوان شبکه دو نیز مدتها است مدیر ندارد و بخش کودک نوجوان این شبکه با تکرار برنامه قدیمی عموپورنگ، تحت عنوان «محله گل و بلبل» روی آنتن رفته است و عملا هیچ برنامهای در این حوزه تولید نمیشود.
بسیاری از پیشکسوتان برنامهسازی در حوزه کودک از این عرصه فاصله گرفتهاند؛ چه عواملی منجر به چنین مسالهای شده است؟
امروز هرکس تصمیم به برنامهسازی در حوزه کودک و نوجوان بگیرد، باید مشخصا سمت یک شبکه برود و اگر سیاستهای آن شبکه با سلیقه افراد یکسان نباشد، آن برنامهساز کنار گذاشته میشود و در این میان افراد اگر با سلیقه مدیران شبکه همخوانی داشته باشند، میتوانند دست به ساخت برنامههای بسیاری بزنند. زمانی که در برنامهسازی رقابت از بین رفت، نمیتوانیم انتظار کیفیت مطلوب را داشته باشیم؛ چراکه از مدیر یک شبکه بودجه کلان دریافت و نسبت به تولید یک برنامه اقدام میکنند و داشتن و نداشتن مخاطب دیگر مطرح نیست؛ چراکه بودجه و آنتن در اختیار برنامهساز قرار گرفته است.
این در حالی است که پیش از این گروه و برنامهسازان تمامی شبکهها در سطوح مختلف با یکدیگر رقابت داشتند و تنوع سلیقه برنامهسازی را نیز شاهد بودیم که از کیفیت و تکنیکهای مختلف برخوردار بود. مدیران شبکهها در راستای افزایش کیفیت برنامهها با یکدیگر مذاکره داشتند و امروزه چنین رخدادی وجود ندارد.
بر اساس نظرسنجیهایی و برمبنای آمارهایی که به صورت رسمی اعلام شده است، درصد بسیار بالایی از کودکان مخاطبان برنامههای تلویزیونی بودند، در این باره چه نظری دارید؟
متاسفانه امروزه به اعلام آمارهای عجیب و غریب و ساختگی روی آوردهاند و مدیران ارشد صدا و سیما نیز به این آمار اکتفا کردهاند و مشخص نیست مدیران ارشد صداوسیما آمارهایی که هیچ سند و مدرکی ندارد را چگونه تهیه کردهاند. اعدادی که در خصوص آمارهای بازدید از شبکههایی همچون نرمافزار “شاد” اعلام میشود تعجب برانگیز است و بلاگرها در فضای مجازی نیز چنین آماری را تجربه نکردهاند که این معضلی است که گریبانگیر حوزه کودک شده است.
یکی از افتخارات برخی از برنامهسازان این حوزه تعداد دنبال کنندگانشان در کانال سامانه شاد است و برخی از کانالها در شاد نسبت به جذب دنبال کنندگان اقدام میکنند و کودکان را به واسطه حضورشان برای بحث آموزشی در سامانه شاد، ناخواسته به گروههای تلویزیونی اضافه میکنند و شگردهای افزایش مخاطب و دنبال کننده را رقم میزنند.
علت حذف برنامههای پرمخاطب و قدیمی را در چه میدانید؟
متاسفانه برنامه فیتیلهایها حذف شده است، برنامههایی همچون خاله شادونه و عموپورنگ را هم به واسطه نبود برنامهریزی صحیح نابود کردهاند. مشخص نیست این برنامهها به چه علتی از بین رفتند و نبود مدیریت برندها را در این فضا شاهد هستیم. وقتی چنین مدیریتی وجود نداشته باشد، اولین اقدام حذف کردن است که در دستور کار قرار میگیرد و کاراکترها را ضعیف میکنند تا کاراکترهای جدید را ارائه دهند. در حالی که با تخریب کاراکترهای قدیمی، برند جدید ساخته و دیده نمیشود.
در این میان نمیتوان افراد را به سبب خوش خلق بودن و برقراری ارتباط مناسب با کودکان به عنوان برنامهساز و فعال حوزه کودک برگزید و این امر نتایج خوبی را درپی ندارد.
در حوزه ساخت برنامه کودک چه مشکلات دیگری پیش روی سازنده است؟
کاراکتر عروسکی ساخته شده و بیش از سه بار بازسازی شده است، درحالی که برنامه روی آنتن بود و این مساله نشان میدهد برنامهسازی در حوزه کودک گاه بدون فکر صورت میگیرد و کاراکتر شناسنامه ندارد. بهجای حذف کردن شرافتمندانه به تخریب برنامهسازان و برنامههای قدیمی روی میآورند، بودجه و آنتن منظم را در اختیار فرد نمیگذارند و اعلام میکنند مخاطب این برنامه افت کرده است.
در حال حاضر مشغول به ساخت چه برنامهای هستید؟
قریب به یکسال و نیم است که درگیر تعیین تکلیف برنامه «ململ» هستم و سالهاست زمان، فکر و ایده خود را اختصاصا برای این برنامه گذاشتهام؛ اما این برنامه در این بازه زمانی دچار فراز و نشیب شده است و تکلیف آن مشخص نیست. این سرمایه صدا و سیما است و برنامهای با این حجم از مخاطب را نادیده میگیرد؛ در اجراهای عمومی «ململ» شاهد حضور چندهزارنفری افراد هستیم، صرفا به آمار فضای مجازی بسنده نمیکنیم و جمعیت و بازتاب را به عنوان سند قرار میدهیم.
اگر روزی لازم باشد، از زمان تولید برنامه ململ در تلویزیون تا کنون آمار و ارقام مالی این پروژه را منتشر خواهم کرد و از این امر واهمهای ندارم. سال گذشته بودجه تولید یک برنامه ۲۱ قسمتی چهار برابر پروژه یکساله «ململ» بود که تعجببرانگیز است.
در حوزه کودک نباید تبلیغات صورت گیرد، با این حال اما گفتند از اسپانسر استفاده کنیم و برنامهساز را مجبور میکنند برای برنامه «ململ» به دنبال اسپانسر چیپس، پفک و شکلات بگردد تا کاراکتری که ۱۳ سال روی آنتن بود، از بین نرود.
غزال ساری اصلان