مهسا مژدهی: دانشجویان اعتراضات خود را علیه حملات اسراییل به غزه از دانشگاه کلمبیا شروع کردند. خیلی زود، این اعتراضات به دیگر دانشگاههای ایالات متحده گسترش پیدا کرد و در فاصله چند روز مرزها را در نوردید و موجش به اغلب کشورهای مهم اروپایی رسید. در نهایت، اعتراضات به دانشجویان محدود نماند. اساتید دانشگاهها که از زمان هفت اکتبر به این سو، به سکوت دعوت میشدند کموبیش به میدان اعتراض آمدند. در مقابل پلیس در ایالات متحده هم ساکت نماند. تصاویری از خشونت آنها علیه دانشجویان در فضای دانشگاهها دست بهدست میشود که صحنههای غیرمنتظرهای را ساخته است. همچنین تعدادی از معترضان که تعدادشان به بیش از ۱۰۰ نفر میرسد تنها در روز شنبه ۲۸ آوریل، برابر با هشتم اردیبهشت، در اعتراضان به اسراییل و اقدامات نتانیاهو در غزه دستگیر شدهاند. پلیس ایالات متحده دانشجویان دستگیر شده را متهم به اقدامات افراطگرایانه کرده است. همزمان با همدلی رسانهها با دانشجویان در شرق و غرب، برخی هم در مورد امکان گسترش یهودیستیزی در کشورهایی که تعداد شهروندان یهودی آنها قابل توجه است هشدار دادهاند. با این حال موج اعتراضات نه تنها فروکش نکرده، که هر روز شعلهور میشود. برخی اعتراضات اخیر در دانشگاهها را با جنبش می ۱۹۶۸ در فرانسه مقایسه میکنند. جنبشی که البته تفاوتهای عمدهای با رویکرد دانشجویان در سال ۲۰۲۴ دارد. بهنظر میرسد آنچه در آمریکا اتفاق میافتد در حال تاثیرگذاری بر روی اتفاقات غزه است. زمزمههایی در مورد پیشنهادهای تازه و پیدا کردن راهحلی برای آتشبس در این باریکه به گوش میرسد که به اعتقاد برخی از کارشناسان، نتیجه گسترش مخالفتها علیه سیاستهای نتانیاهو در دانشگاههای مهم غربی است.
در خبرآنلاین با علی بیگدلی کارشناس مسائل بینالملل در مورد اعتراضات علیه اسراییل به گفتگو نشستهایم:
آیا اعتراض دانشجویان در شرایطی که جنگ بعد از هفت ماه متوقف نشده؛ میتواند روند رسیدن به توافقی برای آتشبس را جلو بیندازد؟
فضای دانشجویی در غرب به این صورت است که این رفتارهای واکنشهای طبیعی و احساسی است که دانشجویان در دانشگاههای آمریکایی و اروپایی از خود نشان داده و دولتها و فضای اجتماعی را تحتتاثیر قرار میدهند. دولتهای مستقل به دنبال این هستند که هم قدرت خود را حفظ کنند و هم دنبال منافع ملی خود بروند. اما الان شرایط اعتراضات دانشجویی در سطح جهانی گسترش پیدا کرده که نشان میدهد شاید در طول ۷۵ یا شش سال حکومت اسرائیل، آنها تا این حد مورد تنفر فضای بینالمللی قرار نگرفته بودند. بیشترین تظاهراتها هم در آمریکا، انگلستان و فرانسه صورت میگیرند. در فرانسه شش میلیون یهودی داریم که تظاهرات به فضای یهودیستیزی کمک میکند که باعث نگرانی شده. اما از همه بیشتر حجم تظاهراتی است که در آمریکا وجود دارد. ایالات متحده در آستانه انتخابات است و بایدن میخواهد از این پنج، شش میلیون یهودی برای رای آوردن استفاده کند. دموکراتها معمولا رای خود را از اقلیتها میگیرند و بابت همین هم مقداری نگران است. مقاومتی که پلیس در آمریکا میکند بر سر مهار تظاهرات است تا گستردگی پیدا نکند و باعث بیزاری اقلیتهای یهودی از بایدن نشود تا مبادا آنها بهطرف ترامپ بروند.
یک نکته مهم وجود دارد. اول اینکه نگاه تنفرآمیزی که فضاهای دانشگاهی و روشنفکری را در کشورهای اروپایی و امریکا و انگلستان بهوجود آمده؛ اصلا سابقه نداشته. حتی در جنگ شش روزه، سالها ۱۹۶۵ یا ۱۹۷۳ هم این میزان تنفر نسبت به اسراییل ایجاد نشده بود. تنها در کشورهایی نیست که تنفر وجود دارد. بلکه درکشورهای غربی که همگی متعهد به حفظ بقای اسراییل هستند میزان تنفر به این رژیم افزایش پیدا کرده است. الان در آستانه شکلگیری یک نشست جدید برای متوقف کردن جنگ هستیم که همگی محصول همان تظاهرات و رفتارهای دانشجویی است که با واکنشهای شدید پلیسی مواجه شده اما اثرگذار بوده است.
اعتراضات به برخورد ایالات متحده برای متوقف کردن دانشجویان و اساتید بالا گرفته است. پیش از این نظام سیاسی امریکا بهندرت زیر بار چنین اقداماتی علیه جامعه دانشگاهی کشور میرفته است. بهنظر شما دلیل این برخورد خشونتبار چیست؟
نوع دموکراسی آمریکا با دموکراسی اروپایی متفاوت است. مثلا در مورد دموکراسی در فرانسه، دموکراسی جمعی است و سندیکاها و اتحادیهها خیلی قدرتمند هستند. همان شورش دانشجویی در سال ۱۹۶۸ دنیا را متحیر کرد. آنها توانستند جنبشهای کارگری و اتحادیههای دانشآموزی و کارمندی را هم جلب کردند. بنابراین نوع نگرشهای دانشجویی در اروپا و بهویژه در فرانسه با آمریکا و انگلیس متفاوت است. دموکراسی آنها، دموکراسی فردی است. در ایالات متحده کمتر سابقه داشته که دانشگاهها بهعنوان نماد روشنفکری چنین واکنشهایی از خود نشان دهند. جامعه امروز دنیا نگرش جهانی شده و دیگر نگرشها ملی نیست. آنچه که آمریکاییها در گذشته فکر میکردند مردم نگرش ملی دارند واقعیت ندارد چون ما به سمت جهانی شدن حرکت میکنیم. در آمریکا کمتر سابقه داشته که چنین حجم از نارضایتی از سوی قشر تحصیلکرده روشنفکر علیه حاکمیت و سیاستهای دولت شکل بگیرد. دلیل دیگر این است که تنفر نسبت به زورگوییهایی که نتانیاهو نسبت به غزه و حماس اعمال میکند هر انسانی را متاثر میکند و حمایت دولتهای آنها مخصوصا امریکا با کمکهای میلیاردی که اخیرا تصویب کرده دانشجویان را عصبانی کرده است. آنها معتقدند مالیاتی که ما پرداخت میکنیم تبدیل به سلاح شده و در دست اسراییل باعث مرگ مردم بیگناه میشود.
در اتحادیه اروپا نوعی چندگانگی در ارتباط با رابطه با اسراییل قرار دارد و بنابراین اعتراض به سیاستهایی از این دست اتفاق تازهای نیست. این موضوع هم هست که باید به آن توجه کنیم. در آمریکا ایپک خیلی قدرت زیادی در آمریکا دارد. بنابراین در آمریکا چنین واکنشی در قبال موضوعی خارجی در فضای دانشگاه کمتر اتفاق افتاده است. نسل جوان معترض در آمریکا نه پایبند به جمهوریخواهان و نه پایبند به دموکراتهاست.
برخی اعتراضات دانشجویان را به می ۱۹۶۸ در فرانسه تشبیه میکنند. آیا شما اشتراکی در این دو رویداد دانشجویی میبینید؟
جنبش دانشجویی در سال ۱۹۶۸ یک اعتراض درونی داشتند که دانشجویان با گرایش چپ آمدند و از دولت تقاضا میکردند که به وضعیت کارگری و کارمندی توجه کرده و اصلاحات اجتماعی انجام دهد. این مسائل داخلی بود. اما الان موضوع انسانی است و بحث سیاسی مطرح نیست. بار ایدئولوژی چپ و راست ندارد و واکنشی انسانی به وضعیت غیرانسانی است که نتانیاهو به وجود آورده. آنطرف قضیه این است که جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ سابقه در تاریخ نداشته و یک جنبش سازمان یافته بود. من بهخاطر دارم که وقتی سه دانشجو برای مذاکره به تلویزیون آمدند؛ وزیر علوم فرانسه گفت من چون احساس تقصیر میکنم همین حالا استعفا میدهم. دموکراسی در فرانسه به این شکل است. من معتقدم بر اساس موارد تعریف شده چیزی به نام دموکراسی در آمریکا وجود ندارد. اعتراضات کنونی نوعی واکنش عاطفی در واکنش با رفتارها نسبت به مردم بیگناه است. در فرانسه جنبش سازمانیافته بود و تمام جهان را و حتی شوروی را تحتتاثیر قرار داد.
پیش از اینکه کار به اینجا بکشد، در آمریکا اساتید یا دانشجویان حامی فلسطین بایکوت میشدند. این روند بیش از شش ماه ادامه داشت. چه اتفاقی افتاد که دانشجویان ناگهان میدان را از طرفداران اسراییل گرفتند؟
نوع دموکراسی در آمریکا مبتنی بر لیبرالیسم فردی است. آنها فرد فرد اعتراض خود را مطرح میکنند. در اروپا لیبرالیسم جمعی است و مثلا در فرانسه بر اساس اندیشههای ژانژاک روسو شکل گرفته و همان اراده جمعی است. در ایالات متحده چون تنوع قومیت و نژاد و ملیتها وجود دارد همبستگیها خیلی دیر اتفاق میافتد. اما رفتار خشن و غیر انسانی اسراییل نسبت به فلسطینیها آنقدر شدید است که همه را به سمت یک هدف حرکت داده است. چنین چیزی تاکنون سابقه نداشته است. در جنگهای گذشته اسراییل با اعراب ما چنین همصداییهایی نداشتیم. در حوادثی که در اروپا و امریکا هم شکل گرفته چنین مواردی نداشتهایم. من فکر میکنم در ۱۰۰ سال گذشته چنین اتفاقی حداقل در آمریکا بیفتد.
آیا برخلاف خواسته اسراییل و متحدانش افسانه حمایت از اسراییل در حال فروپاشی در ذهن دانشجویان است؟
دانشجوها فعلا به فروپاشی نظم موجود فکر نمیکنند. در امریکا دولت دستور داده آنها را دستگیر کنند و حتی زندان دانشجویان را تهدید میکند. اما موضوع بار احساسی و انسانی دارد و سازمانیافته یا ایدئولوژیک نیست. جالب است که در کشورهای مسلمان ما همصدایی با کشورهای غربی در اعتراض به کشتاری که در غزه اتفاق افتاده است نمیبینیم. از نظر روانشناسی سیاسی علت این است که مرزها و اعتقادات رفته رفته تغییر میکند و مساله انسانیت بیش از هر مساله دیگری پررنگ شده و مردم توجه زیادی به مسائل ملی ندارند. در آمریکا هم دولت و هم دانشجو در حال مقاومت هستند. دانشجو قشر تحصیلکرده و تاثیرپذیر است. کارگران یا سندیکاهای کارگری چنین حساسیتهایی ندارند. اما دانشجو خود را موظف میداند که باید چنین واکنشهایی از خود نشان دهد و این اقدامات طبیعت قشر دانشجو است.
۳۱۱۳۱۲