خدمت جناب اقای سایمون شرکلیف، سفیر محترم انگلستان در ایران؛
در این چند ماه اخیر، دو ویدیو از جنابعالی و همکارانتان، به مناسبت فرا رسیدن شب یلدا و نوروز باستانی ایرانی، پخش شد که با شادمانی این رسوم زیبای ایرانی را به ایرانیان تبریک می گویید. در ویدیوی تبریک سال نو، به رسم زیبای ایرانی هم سفره ی هفت سین را در جلویتان پهن میکنید و با هر سین هفت سین، جمله ای زیبا و پرمعنا می سازید. اهنگی زیبا هم در طول این کلیپ پخش می شود.
به رسم مهمان نوازی، قصدم بر سکوت بود. ولی هر چقدر با خودم کلنجار رفتم نتوانستم سکوت کنم. در ابتدا قصدم بر نگارش این سطور به انگلیسی برایتان بود، لیکن چون کلیپ شما به فارسی بود، به فارسی مینویسم. اطمینان دارم، مشاورین فارسی زبانتان (که لزوما نمی توان همهی انها را ایرانی نامید)، برایتان ترجمه خواهند کرد.
هر چقدر به کلیپ های شما نگاه می کنم و میاندیشم، واقعا مشکلی در این کلیپ ها نمیبینم. همه ی مفاهیمی که در این کلیپها هست از جمله”ادای احترام به رسوم تاریخی در کشور میهمان”، “تبریک سال نو” و “ترویج شادی خود با دیگران” زیبا هستند و قابل تقدیر. هر مخاطب عام ایرانی که این کلیپ ها را میبیند، در دلش به تولید کنندهاش درود و تحسین میفرستد. مخصوصا قشر جوان ایرانی که دلگیر از برخی مسایل داخلی کشور هست، با دیدن این دو کلیپ شما هیجانزده میشود و با لبخند، انساندوستی شما و کشورتان را تحسین میکند.
اجازه بدهید اعترافی کنم. بنده هم در یک بعدازظهر که در دفترم نشسته بودم، هر دو کلیپ شما را دیدم. با هیجان در کسری از دقیقه آنها را تماشا کردم. در دلم قند آب شد که بزرگواری از انگلستان برای رسوم ایرانی احترام میگذارد و حتی تلاش می کند با زبان فارسی به ما سال نو را تبریک بگوید و حتی کنایهای هم در تفسیر هفت سین ها به حکومت بزند. ولی متاسفانه عمر دلخوشی ام به چند دقیقه هم نرسید، هر چقدر زمان می گذشت، طعم شیرین کلیپ شما در دهانم بیشتر به تلخی تغییر می کرد.
جناب شرکلیف گرامی، طعم تلخ کلیپ های شما نه بخاطر انتخاب رسوم و جشن های ایرانی برای این کلیپ ها است، نه اهنگهای زیبایشان، و نه متنهای دلربای شما. این کلیپ های زیبای شما، طعم تلخشان را از وقاحت سازنده و کشوری که این سازنده نمایندگی اش می کند، می گیرد. واقعا انتخاب واژگانی که اوج وقاحت شما را به درستی به خواننده منتقل کند، سخت و دشوار است. از شمایی باید سخن گفت، که مهمان کشوری هستید که مردمان مظلومش دهها سال است در زیر شدیدترین تحریمهای کشورش انگلستان هستند. مردمان مظلومی که گناهشان معلوم نیست. تنها گناهشان “تولد در ایران” هست. همان ایرانی که از قدیم، خار چشم کشور سازنده ی این کلیپ ها یعنی انگلستان بوده است. همان ایرانی که میلیونها انسانش را با ایجاد قحطی مصنوعی، دولت این سازنده، انگلستان، به کام مرگ کشید.
همان ایرانی که میلیونها انسانش را با تحریم های غیرانسانیتان از دسترسی به درمان مناسب، محروم کرده اید. بله، تلخی کلیپ های شما از وقاحت سازنده ایست که زبانش حتی یکبار به یک ابراز همدردی ساده با میلیونها ایرانی که کشورش انها را با قحطی و تحریم کشته است، باز نشده است. از یاد نمی بریم که شما نماینده ی دولتی هستید که ۸۰ میلیون ایرانی بیگناه را سالهاست در تحریم دارویی قرار داده است. همان دولتی که برای دنیا نسخه می پیچد، ولی عرضه ی جمعآوری بیخانمانان در یک شهر کوچک در انگلستان را هم ندارد.
جناب شرکلیف گرامی، شما شاید بتوانید به کمک چند مشاور فارسی زبانتان، چند کلیپ زیبا به فارسی بسازید. شاید بتوانید با کلمات قشنگ و حتی حرکات موزون در این کلیپ ها به خیال خودتان در دل جوانان ایرانی تاثیر بگذارید. شاید هم تا حدی موفق بوده اید. شاید تعداد قابل توجهی از جوانان ایرانی، “رد خون” بیگناه پدر، مادر وهمسرشان را که بخاطر تحریم سلامت ایران توسط دولت شما به قتل رسیده اند (و متاسفانه به قتل می رسند)، بر دستان شما در این کلیپها نبینند. درست است که ممکن است برخی از انها به همین نوشته ی هموطنشان که در دفاع از خون بیگناه اقوام خود انها می نویسد، اعتراض کنند. و درست است که بیشه ی “جنگ روانی” بر علیه ایران را از حضور “شیران سرزمین ایران” خالی دیدهاید. ولی باور کنید چه در جشنهای ایرانی «رقص باباکرم» کنید و یا چه در عزاداری های ایرانی با «لباس سیاه و ماتم زده گریه» کنید، هرگز نمیتوانید عملکرد کریه کشورتان برعلیه ایران و ایرانی را در تاریخ پنهان کنید. برای شما و دولتتان، تحریم سلامت ۸۰ میلیون ایرانی بیگناه برای دهها سال به جرمی ناکرده، ننگی ابدی و ظلمی نابخشودنی در تاریخ خواهد بود. ظلمی که به امید خداوند و به همت فرزندان ایران، از یادها نخواهد رفت و هزاران سال بعد هم که شده، بی پاسخ گذاشته نخواهد شد. فراموش نکنید که کهن سرزمین ایران، هزاران سال است که تلخی و شیرینی روزگار را چشیده و به کوری چشم بدخواهانش، هزاران سال آینده را هم سرفراز خواهد دید.
با تقدیم احترام – امضا ناشناس – یک ایرانی