گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: «قطب شمال» نام سریالی است که امین محمودی یکتا آن را نویسندگی و کارگردانی کرده و اولین تجربه کارگردانی او محسوب میشود. محمودییکتا پیشتر به عنوان نویسنده در دو سریال «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» حضور داشت. فرزاد فرزین، آناهیتا درگاهی، فرهاد آئیش، امیرحسین فتحی، نازنین بیاتی، فرزاد […]
گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: «قطب شمال» نام سریالی است که امین محمودی یکتا آن را نویسندگی و کارگردانی کرده و اولین تجربه کارگردانی او محسوب میشود. محمودییکتا پیشتر به عنوان نویسنده در دو سریال «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» حضور داشت.
فرزاد فرزین، آناهیتا درگاهی، فرهاد آئیش، امیرحسین فتحی، نازنین بیاتی، فرزاد حسنی، عباس جمشیدیفر، نگار فروزنده، و … در این سریال نقش آفرینی کردند.
در خلاصه این سریال آمده است که «همایون و ارغوان درآستانه ازدواج قربانی خیانتی هولناک میشوند، همایون پشت دیوارهای زندان برای انتقام از سامان لحظه شماری میکند که مرگ از راه میرسد. آرشام یکتا متولد میشود، دختری به نام صحرا کنارش قرار میگیرد تا مسیر انتقام از خائنان برای آرشام هموار شود.»
سریال قطب شمال که برگرفته از رمان کنت مونت کریستو، اثر الکساندردوما است همچون گناه فرشته در ابتدا با یک جمله از نویسنده کتاب آغاز میشود، در ادامه به سریال ترکی «ایزل» که در دهه ۹۰ منتشر شد، شباهتهای بسیاری دارد و اغلب سکانسها با این سریال ترکی برابری میکند، به گونهای که میتوان گفت بیش از آنکه اقتباسی از کتاب باشد، نسخه ایرانی سریال ایزل است.
به نظر میرسد فضای قطب شمال همچون دو سریال «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» سوررئال است. این در حالی است که این فضا در دو سریال پیشین آنگونه که باید به تصویر کشیده نشد، حال باید دید قطب شمال پتانسیل اجرای چنین فضایی را دارد یا به بیراهه میرود.
روایت قصه و فیلمنامه این سریال تکراری و کلیشهزده است و کارگردان بر آن است با استفاده از قابهای جدید، خلاقیت در فیلمبرداری را به رخ بکشد، از این رو در این سریال از لنز واید استفاده کرده که گاه آزاردهنده است و حس خاصی را تداعی نمیکند.
در مجموعه «ایزل» کاراکتر اصلی در پی پاپوشی که دوستانش برایش دوختهاند، روانه زندان میشود، در این سریال نیز عینا همان قصه را شاهد هستیم؛ چراکه «ایزل» داستان مرد جوانی را روایت میکند که پس از یک دزدی منتهی به قتل به زندان میافتد و دوستانش قتل را به گردن او میاندازند؛ در این سریال طی یک آتشسوزی در زندان صورت نقش اصلی دچار سوختگی میشود و فکر میکنند او مرده است، او با کمک یک جراح پلاستیک صورت خود را تغییر میدهد و پس از آن به دنبال تغییر نام خود است و با دختر مورد علاقه خود ازدواج میکند؛ میتوان گفت در قطب شمال نیز پس از طی کردن چنین اتفاقاتی آنجاست که آرشام یکتا متولد میشود.
در سریال ترکی مذکور شخصیتی در زندان به قدرتمند شدن نقش اصلی برای انتقامگیری کمک میکند که در قطب شمال این نقش را فرهاد آئیش عهدهدار است که جزئیات آن با «ایزل» برابری میکند.
این سریال در اپیزودهای دیگر نیز کلیشهای بودن خود را به تصویر میکشد؛ چراکه ورزش کردن و شنا رفتن نقش اول در زندان، کتک کاری و قتل در حمام زندان و انفجار خودرو پس از خروج سرنشینان را بارها در سریالها و فیلمهای ایرانی شاهد بودهایم.
نوع پوششها و تصویربرداری در این سریال به گونهای است که گاه فضای تبلیغ پوشاک و کالا را برای مخاطب تداعی میکند و در برخی سکانسها از تصویربرداری سینمایی خبری نیست. با این حال اما اپیزودهای بعدی مشخص میکند این سریال صرفا کپیبرداری از سریالی دیگر است و با تداوم روند کلیشهای سناریو مخاطبان خود را از دست میدهد یا توانایی نگه داشتنشان را خواهد داشت.