آب در هاون سنگی ریختهاند و میکوبند تا شاید قوام بگیرد درحالیکه حتما میدانند چنین اتفاقی نخواهد افتاد و در ادامه این تلاشهای بیثمر هر چالشی اگر رفع نشود بحرانی در راه خواهد داشت.
بیتوجهی بعضی وزیران کمتوان چون متولی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در طول حداقل چهار دولت گذشته استحکامی که تا قبل از آن در این مجموعه نهادینه شده بود به یکباره و از هر سو ریزش کند و مسئولان آن را بهنوعی سردرگمی و دستپاچگی دچار نماید تا هرلحظه دستورالعمل و بخشنامهای نسنجیده صادر کند که نتایج اسفباری چون ترک خدمت، اعتصاب و درنهایت مهاجرت این قشر زحمتکش را به همراه داشته باشد و از سویی و با چراغ خاموش و زیر چتر رانت و شاید مافیا، بعضی از چهرههای پشت پرده هرسال نسبت به کم کردن سهمیه پذیرش در کنکور اقدام نمایند و بخصوص سنگهایی پیش پای پزشکان عمومی بیندازند تا نتوانند مسیر ناهموار تخصص و فوق تخصص را طی نمایند و امروز جانشین کم معلومات مهاجران و از دست رفتگان قابل توجهی از این جامعه در دوران ویروس کرونا باشند که افتخار شهدای بهداشت و سلامتی را دارند که حالا وظیفه وجدانی متولیان فعلی نهاد بهداشت و درمان کشور است تا موقعیت نگرانکننده زیرمجموعه خود را درک نموده و اجازه ندهند هرروز چالشی تازه به بار سنگین آن افزوده شود.
مسلم است این وزارتخانه را میتوان استراتژیک ترین نهاد خدماتی کشور دانست که اگر ضعیف و ناتوان باشد، آثار مخربی بر سلامتی آحاد جامعه باقی خواهد داشت. از حق نگذریم که دولتها همیشه درصدد کمک هرچه بیشتر بهسلامتی مردم بوده و برای تأمین نیازهای ضروری از هیچ اقدامی عدول نکردهاند اما وقتی نوبت مدیریتهای کلان میرسد، وزارتخانه با نظام پزشکی و انجمنهای مختلف زیرمجموعه زاویه پیدا میکند تا هرکدام ساز خودشان را با کوک کنند! شاید همیشه در این کشور باید بحرانیهایی چون کرونا حضور داشته باشد تا مسئولان بالادستی بهداشت و تندرستی جامعه فارغ از هر نوع اختلافسلیقهای به تلاشهای مضاعف بپردازند همانگونه که در کابینه دوازدهم و بهصورت خودجوش و بدون دخالت دولتمردان غیربهداشتی، وزیر وقت توانست با کمک وزارت امور خارجه نیازهای واکسنی و تنفسی را قبل از دست یافتن به تولید داخلی تأمین کند که این امر تنها نتیجه یک همدلی و اتحاد بدون دخالت سیاستهای چندگانه و حزبی بود ولی امروز که خوشبختانه آرامش بر سراسر کشور مستولی است و خزانه هم با چالش کمبود ارز مواجه نیست که بیش از هشتاد هزار نفر واجب الحج میتوانند هرکدام رقمی معادل ۵۰۰ دلار با سرجمع بیش از چهل میلیون دلار برای هزینههای غیرضروری در عربستان از خزانه دریافت کنند؛ بنابراین اگر مشکلات در روند اجرایی در وظایف وزارت بهداشت و آموزش پزشکی درست تعریف نشود تنها حاصل ضعف مدیریت و بهم ریختگی در آن است که بحران کمبود و یا حتی نبود بیشترین داروها و اقلام ضروری و اورژانسی یکی از دهها موارد آن است. طرح نظارت بر تولید و توزیع این ابزار بااهمیت در امر درمان بیماران اگرچه شروع خوبی داشت اما در ادامه ضمن تداخل نسبی بیمه سلامت با تأمین اجتماعی و دوگانه بودن تصمیمات، باعث شد تا مشکلاتی را ایجاد کند که مهمترین آنها بیمههای تکمیلی و اکمل برای بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری است تا پس از گذشت نزدیک دو ماه از سال جاری تکلیف نزدیک به ۵ میلیون نفر از این قشر و خانواده آنها مشخص نباشد!
بههرحال آنچه قابلذکر است اینکه یک دست صدا ندارد و وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هرقدر هم قدرتمند باشد نمیتواند فارغ از مساعدتهای دیگر نهادها به کار خود ادامه دهد همانگونه که همچنان بدهکار پاراکلینیک ها و داروخانههاست تا درحالیکه قسمتهای مختلف نظام و بخصوص وزارتخانههای تعاون، راه و شهرسازی، کشور و آموزشوپرورش در تلاشند که قانون جوانی جمعیت و افزایش زادوولد را فعال نمایند اما وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همچنان از تأمین شیرخشک نوزادان عاجز است و نمیتواند سهم یارانه داروخانهها را بهموقع تأمین کند تا همکاریهایشان خدشه دارد نشود.
همانگونه که به دیگر وزارتخانهها ازجمله نفت نیازمند است تا همچنان مراکز درمانی خود را در سراسر کشور پشتیبانی کند که حداقل و به نحو مطلوب در خدمت بهداشت و سلامتی کارکنان و بازنشستگان و خانوادههای نفت باشند؛ زیرا آماری نزدیک به چهار میلیون را شامل میشود. بیش از ۱۰۳ سال است بخش درمان وزارت نفت از قدرتمندترین امکانات پیشرفته در مراکز خود برخوردار است تا به روایتی بخش اعظمی از وظائف وزارت بهداشت و درمان را به عهده بگیرد؛ بنابراین انتظار بجا دارد اگر مساعدتی صورت نمیگیرد، سدی نیز زد نشود! زیرا وزارت نفت بر اساس یک متد منظم و دارا بودن توانایی مالی بالا نسبت به تأمین نیازهای بهداشتی مراکز زیرمجموعه خود اقدام میکند و حتی بعضی داروهای کمیاب را از طریق ارتباط اقتصادی که با دنیا دارد تهاتر مینماید و دیگر اقلام را نیز از طریق سازمان غذا و دارو یکسال قبل و بهصورت نقد پیشخرید میکند.
از این نظر باید دست مدیران ارشد نفت و زیرمجموعه آن را بوسید که اینگونه به کمک وزارت متولی تندرستی و آحاد جامعه آمده است، نه اینکه داروخانههای مراکز بهداشتی، درمانی و بیمارستانهای آن را به بهانههای واهی پلمپ نمایند و با ایجاد چالشی باورنکردنی، دست مسئولان نفت و کانونها و نهادهای بازنشستگی آن را در حنا بگذارند تا به دریافت نشان وزارت سنگانداز مفتخر شوند!
حسن روانشید – روزنامهنگار پیشکسوت