وظیفه رسانه در همه جای دنیا انعکاس وقایع، اخبار و صحبتهاست و سپس تحلیل و بررسی آن. اگر رسانهای در قبال یک مسئله مهم در حیطه تخصصی خود سکوت کند، متهم به رفتار آماتوری میشود؛ اتفاقا و دقیقا بزرگترین مشکل رسانهها در کشور ما نیز از همین رسالت و وظیفه ذاتی میآید!
ما در فوتبال مشکل بزرگی داریم که در همین روزهای آخر لیگ برتر به وضوح خود را نشان داد. حرفهایی که مربیان در کنفرانس مطبوعاتی میزنند -چه قبل و چه بعد بازی- و پس از انعکاس رسانهها و تحلیل این حرفها وقتی متوجه اشتباه خود میشوند و میبینند که ماجرا به ضرر آنها تمام شد، رسانهها را متهم به برهم زدن آرامش خود و مقصر ناکامی تیمشان معرفی میکنند!
به عنوان مثال به حرفهای جواد نکونام قبل از بازی با پیکان نگاه کنید؛ یعنی دیداری که استقلال بعد از ۱۶ هفته صدرنشینی برای دومین بار به عنوان تعقیبکننده پرسپولیس باید قدم به میدان میگذاشت و برای امیدواری به لغزش حریف، باید سه امتیاز بازی را میگرفت. در چنین شرایطی تمرکز و آرامش از نان شب برای استقلال واجبتر بود اما ببینید که سرمربی این تیم چه حرفهایی زد! فقط به این فراز کوتاه از حرفهای نکونام به عنوان نمونه دقت کنید:
اگر تیم استقلال دوم شود هم ناکامی نیست. مگر آرسنال امسال دوم شد اتفاق بدی است؟ کسی از روز اول فکر نمیکرد ما جزو سه تیم اول باشیم. این که بگوییم روز آخر شیرین میشود یا نه را نمیشود گفت. ما شرایط خاصی داشتیم و توانستیم نتایج خوبی کسب کنیم. من به عشق هواداران تا ثانیههای آخر میجنگم و از روز بعدش هم تمام تمرکزمان روی فصل بعد است که تیم خوبی داشته باشیم.
انصافا بعد از شنیدن این حرفها چه چیزی به ذهن شما میآید؟ حتی کسی که کارشناس فوتبال هم نیست و چندان شناختی از این تخصص ندارد، به چه نتیجهای از این جملات میرسد؟ جواد نکونام در اولین سال حضور روی نیمکت تیم بزرگ استقلال نیاز به کسب تجربه داشت. با آن شرایطی که استقلال در شروع فصل داشت و آن مشکلات بین مدیریت و کادر فنی، هیچکس توقع قهرمانی در قدم اول را نداشت اما چه کسی این توقع را ایجاد کرد؟ خود نکونام از روز اول حرف قهرمانی زد! این نکونام بود که هرجا نشست از قهرمانی و لیاقت شاگردانش گفت و وقتی با قضا و قدر، پرسپولیس و سپاهان امتیاز از دست دادند و تیمش به صدر رسید، مدام برای آنها کری میخواند!
قدیمیها ضربالمثلی دارند که میگفت «جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت بود؟» و نکونام هرگز به این روزها فکر نکرد که ممکن است در ادامه مسیر لیگ شرایط تغییر و تیمش از صدر جدول دور بماند! او که در ابتدای فصل در عمل تقریبا نیمی از بازیکنانش را نمیخواست و چه در تابستان و چه در نقل و انتقالات زمستانی لیستی از ستارههای بزرگ منتشر کرد که مشخص بود خرید آنها در توان استقلال و خیلی تیمهای دیگر لیگ نیست! با این کار عملا بازیکنان خود را سرخورده کرد!
عجیبتر مواردی همچون رمضانی یا حامدیفر که از تیم کنار گذاشته شده و سپس برگشتند و بازی هم کردند! نکونام در حرف از شاگردانش تعریف میکرد و در عمل روحیه آنها را با این رفتارها خراب کرد! البته که همه اینها تجربه میشود اما مشکل اینجاست که جواد هنوز با همان فرمان غلط میرود. اینکه اگر رقیب بود ورزشگاه را عوض میکردند اشتباهی بود که در تمام این فصل نکونام هر هفته تکرار کرد. او به جای تمرکز روی تیم خودش مدام از رقبا حرف زد و مدام مسئولان فدراسیون و داوران را متهم به جانبداری از این و آن میکرد؛ اصلا هم برایش فرقی نداشت که این رقیب فرضی چه کسی باشد. تنها حرف درستش در این مصاحبه آخر تمرکز روی کار خودش بود قبل از بازی بزرگ با پیکان اما باز فقط حرف بود و او در عمل متاسفانه خودش با بیشترین شدت و حدت این تمرکز را بر هم زد!
نکونام که با مشورت غلط از اول فصل گام در مسیر اشتباهی گذاشت و حتی وقتی متوجه اشتباه بودن حرفهایش بعد از بازی با نساجی شد، با همان فرمان برای جبران اقدام کرد که کار خرابتر شد! دعوت از چند خبرنگار برای صحبت مجدد و دوباره همان حرفها و همان داستان! اما چه حرفهای بعد از بازی با نساجی و چه این حرفها، همه یک معنا دارد و آن اینکه جواد انگار میخواهد عمومی را برای پذیرش نایب قهرمانی آماده میکند!
این چه مقایسهای است که نکونام از تیم خودش با آرسنال کرد؟ آرسنال که از ابتدای فصل هرگز ادعای قهرمانی نکرد! مربیان باتجربه همیشه رقبا را بالا میبرند تا از فشار توقعات روی تیم خود کم کنند. درخواست تغییر زمین و داور و …. هم اشتباه دیگر نکونام بود، یعنی شما همه این کارها را میکنید تا برای فردای بعد از بازی بهانه داشته باشید و بگویید به این دلایل بود که نتوانستیم موفق شویم! درست مثل حرفهای بعد از بازی با نساجی که نکونام گفت «یک جام برای آن تیم است و یک جام برای بقیه»! حرفها و بهانههای نخنما مثل اینکه «نمیخواهند ما جام بگیریم» و … در آن لحظاتی که شمس آذر گل مساوی را زده بود نکونام نمیدانست اگر این نتیجه بماند او چه جوابی برای طرفداران خواهد داشت!
و در نهایت اینکه این مشت نمونه خروار بود. این فصل تجربه بزرگی برای نکونام شد تا در آینده مربی کاملتری شود. او کاندیدای بالقوه نیمکت تیم ملی در آینده است؛ اگرچه با حرفهای در فاصله این دو بازی آخر این آدرس را هم به هواداران داد که احتمال دارد فصل بعد روی نیمکت استقلال هم نباشد!
چه باشد و چه نباشد، نکونام در این فوتبال میماند و کار میکند. باید از تجربه این فصل و اشتباهات زیاد عبرت بگیرد. باید مشاوران بهتری برای خود انتخاب کند و باید در وهله اول روی کار فنی خود تمرکز کند. با حاشیه و جنگ روانی به کسی جام نمیدهند!
این مطلب را هم بخوانید: نکونام قهرمانی پرسپولیس را زیر سوال برد: با یک آفساید جام جابهجا شد/ یک جاهایی زورم واقعا نرسید/ من پای بازیکنانم میایستم