وقتی میگوییم باشگاههای ما فقط پیشوند فرهنگی – ورزشی دارند و هیچ کاری در زمینه فرهنگسازی برای بازیکنان و طرفداران خود نمیکنند، دقیقاً از همین اتفاقی حرف میزنیم که عصر شنبه گذشته در ورزشگاه آزادی برای حامد لک افتاد.
حامد لک دروازهبانی با سابقه است که سالها در سطح اول فوتبال ایران بازی کرده، او در تمام تیمهایی که بود به شیطنت و روشهای اعصاب خردکن وقت کشی مشهور بود! به گونهای که خیلی از فوتبالیها لک را با همین ویژگیها میشناختند و به یاد میآوردند!
وقتی حامد لک به پرسپولیس آمد، کاملاً شخصیتی متفاوت از خود به نمایش گذاشت. خیلیها مخالف این خرید یحیی گل محمدی بودند و لک را گزینه مناسبی برای تیم بزرگ نمیدانستند. آنها به کنایه میگفتند پرسپولیس باید حمله کند، قرار نیست تحت فشار قرار بگیرد که بازیکنی با تخصص وقت کشی لازم داشته باشد! لک طی دو فصل حضور در پرسپولیس با این تیم قهرمان شد و تا فینال لیگ قهرمانان آسیا بالا رفت. در رقابتهای بینالمللی بارها دروازه تیمش را نجات داد و از آن مهمتر، طی دو سال حتی یک حاشیه برای پرسپولیس درست نکرد. به عبارت دیگر او اگر برای هر تیمی دردسر داشت، برای پرسپولیس یک نعمت بود!
اوج کار لک موقع جدایی از پرسپولیس بود. به محض اینکه علیرضا بیرانوند برگشت، او با اینکه قرارداد داشت بدون هیچ حاشیه و دردسری برای باشگاه بی سر و صدا راهش را گرفت و رفت. چه بسا هر کس دیگر بود برای دریافت رقم قراردادش لااقل یک مصاحبه میکرد! حامد لک خیلی ناگفتهها از پرسپولیس داشت و دارد اما هرگز بعد از جدایی از این تیم برای پرسپولیس حاشیه درست نکرد. همه اینها را گفتیم تا به اینجا برسیم که اگر قرار بود روز بازی پرسپولیس با مس تماشاگران پرسپولیس یک بازیکن حریف را تشویق کنند، شایستهترین فرد حامد لک بود.
او که در این مسابقه بارها مصدوم شد و از درد به خود پیچید اما هر بار به یاد قدیم فحش خورد ! متهم به وقت کشی شد و پرسپولیسیها فراموش کردند که این همان بازیکن سابق خودشان است که آن همه برایشان زحمت کشید.
فشار عصبی روی لک آنقدر زیاد شد که مرتکب حرکتی روی سروش رفیعی شد که به گواه کارشناسان باید کارت قرمز میگرفت. اما اینجا کاری به مسائل فنی درون زمین نداریم، مسئله مهمتر رفتار غیر فرهنگی تماشاگران با یک بازیکن سابق خود بود. واقعا حامد لک چرا باید از دقیقه اول توهین میشنید؟ چرا بازیکنان سابق برای طرفداران تیمهای بزرگ هیچ جایگاه و ارزشی ندارند؟ این خود پرسپولیس بود که به سراغ بیرانوند رفت، حامد لک هم به تیمی دیگر رفت تا چرخه فوتبال ادامه پیدا کند، گناه او چه بود که برای تیم خود تلاش میکرد؟
داستان حامد لک در بعد از ظهر شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ از آن پروندههایی است که باید تا رسیدن به نتیجه در فوتبال ایران پیگیری شود.