گروه فرهنگی خبرگزاری هنر ایران: برای اولین بار ۱۳ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ بود که اولین مناظره تاریخ انتخاباتهای ریاست جمهوری بین میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد برگزار شد و بینندگان از شبکه سه سیما این رویداد تاریخی را مشاهده کردند. انتخابات سال ۸۸ مملو از تنش بود و این تنش از گسستی که […]
گروه فرهنگی خبرگزاری هنر ایران: برای اولین بار ۱۳ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ بود که اولین مناظره تاریخ انتخاباتهای ریاست جمهوری بین میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد برگزار شد و بینندگان از شبکه سه سیما این رویداد تاریخی را مشاهده کردند.
انتخابات سال ۸۸ مملو از تنش بود و این تنش از گسستی که در جامعه وجود داشت نشات میگرفت. طبیعتا در آن زمان عدهای از مردم احمدینژاد را نماینده تفکر خود را میدانستند و گروهی هم میرحسین موسوی را مسیر تحقق افکار خود میپنداشتند. در این شرایط مناظره میان این دو میتوانست تعیینکننده باشد. از این رو شاید گفتگوی احمدینژاد و موسوی بر جهتدهی ادامه مناظرهها در سالهای آینده تاثیرگذار بود. اما چالش میان این دو نامزد به افشاگری و اتهامات بعضا ناجوانمردانهای کشیده شد و در واقع شروعی تلخ برای پدیده مناظره در کشور ما بود.
سال ۸۸ میتوانست افتتاحیهای باشکوه و متمدنانه برای گفتگو میان طیفهای مختلف سیاسی و فرهنگی در رسانه باشد، اما حادثهای تلخ رقم خورد و بستری مطلوب برای همدلی بین اقشار جامعه ایجاد نشد. وقتی تنش در جامعه به اوج میرسد دیگر فرصتی برای گفتگو درباره مسائل جدی جامعه مهیا نیست. از آنجا که اولینها تعیینکننده هستند، این شکل از مناظره مبنای رای آوردن شد و شاهد بیاخلاقیهایی در مناظرات انتخاباتی سالهای ۹۲، ۹۶ و ۱۴۰۰ بودیم.
متاسفانه برخی، از مناظراتِ انتخاباتِ ناگهانی ۱۴۰۳، انتظار گفتگوهایی مشابه سال ۸۸ را دارند و تصور میکنند که بایستی جنجالها و بگو مگوها تعیینکننده کسی باشد که حداکثر آرا را اخذ میکند. مناظرههایی که برای انتخاب رئیس دولت چهاردهم ترتیب داده شده، یک تفاوت اساسی با دورههای پیشین دارد. همواره در انتخابات ریاستجمهوری، گفتمانی با نقد وضعیت موجود بر سر کار میآید و تجربه نشان داده که تیغ تیز نقد نسبت به دولت مستقر می تواند برخی آرا را جلب کند.
اما این بار شهادت آیتالله رئیسی، کشور را در وضعیتی قرار داد که خیلی نمیتوان با نقد دولتی که رئیسجمهور آن در حین خدمت به شهادت رسیده، آرای مردم را سمت خود کشاند. به علاوه با عرض تاسف فراوان باید گفت که برخی از مردم با صندوق رای قهر کردهاند و فضای شهر هم انتخاباتی نیست. اما درباره مناظرههای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری خاصه بخشی که به هنر و ادبیات ارتباط دارد برایمان اهمیت بیشتری پیدا می کند.
تاکنون سه مناظره با موضوعات مختلف بین نامزدهایی که خود را شایسته ریاستجمهوری در چهاردمین دولت پس از انقلاب میدانند برگزار شده که سومین مناظره به مسائل فرهنگی اختصاص داشته است. در مسائل فرهنگی هم، بخشی از گفتگوها به موضوعاتی چون کتابخوانی، سینما، تئاتر و زیرساختهای هنری اختصاص داشته است. شش نامزد، هر کدام نظرات و برنامههای خود درباره حوزههای مذکور عنوان کردهاند. به این شکل که بخشی از اهالی فرهنگ و هنر و همچنین برخی کارشناسان این حوزه سوالاتی را پرسیدند و هر کدام از کاندیداها پاسخ هایشان را به بینندگان مناظره عرضه کردند.
مناظرههای دوره چهاردهم نسبت به گذشته یک قدم رو به جلو محسوب میشود، چرا که مسائل مهم فرهنگی همچون کتاب و سینما به شکل مستقیم به موضوع گفتگو میان نامزدها تبدیل شده است. تا پیش از این حرفهایی که بعضا وفاق اجتماعی را خدشهدار میکرد، نقل محفلِ مناظره بود، اما این بار سوالات عمیقتری مطرح شد که میتوانست پاسخهای عمیقی را در پی داشته باشد. از این جهت میتوان گفت که مناظرات ۱۴۰۳ میتواند مقدمهای برای طرح حرفهای جدیتری در مناظرات باشد.
در این بین، همه نامزدها به شکل جزئیتر وارد موضوعاتی چون سینما و تئاتر شدند و حتی اسم برخی آثار سینمایی و سینماگرانی چون احمدرضا معتمدی و اصغر فرهادی وارد مناظرات شد. به علاوه یکی از کاندیداها درباره مشکلات صنفی سینماگران هم صحبت کرد. همچنین وعده داده شد که تعداد سینماها و سالنهای هنری افزایش پیدا خواهد کرد.
شایان ذکر است که همه نامزدها بایستی درباره ایده کلان خود بیشتر سخن میگفتند. البته میتوان گفت مخاطبان تا حدی با اندیشه این افراد در حوزه فرهنگ آشنا شدند. در این میان کلیگویی و شعار زدگی برخی نامزدها نمود فراوان داشت. جایی که حرف از فیلمهای جشنوارهای سخن به میان آمد. اهالی سینما میدانند که بسیاری از آثاری که به جشنوارههای خارجی راه پیدا میکنند، کیفیت قابل قبولی ندارند و اگر در کشور اکران شوند با استقبال خوبی مواجه نخواهند شد.
در مناظرهها همچنین وعده افزایش سالن سینماها داده شد، بدون اینکه به یک نقشه اساسی و راهبرد برای هنر کشور اشاره شود.
درباره مناظره فرهنگی میتوان بیشتر نوشت. اما هدف این بود که ابتدا درباره این مناظره یک مسئله را تحسین کنیم و آن ورود تخصصی به حوزه فرهنگ بود. بر خلاف آنچه در سالهای گذشته رخ داده بود و سیاستزدگی و عوام فریبی مناظرهها را پر کرده بود. اما این نکته را هم نباید فراموش شود که ذهن رئیسجمهور باید بتواند همه مسائل مثل فرهنگ، اقتصاد و سیاست را در جای خود ببیند. در این صورت مناظره جای حرفهای عمیقتری می شود و بیننده میتواند به حرفهای دقیقی که به میان آید توجه کند و رئیسجمهوری انتخاب کند که بتوان درباره ادعاهایش از او مطالبه کرد. متاسفانه سالهاست فرهنگ قربانی سیاست میشود و وقتش رسیده اصلاح اساسی در این باره را از تبلیغات انتخاباتی شروع کنیم.