شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-11-23
تبلیغات
تبلیغات
کد خبر: 252980 |
تاریخ انتشار : ۲۰ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۲ |
17 بازدید
۰
می پسندم
ارسال به دوستان
پ

به گزارش هنرآنلاین به نقل از ایسنا، این کارگردان باسابقه تئاتر درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: این روزها مشغول آماده‌سازی نمایش «باغ شب‌نمای ما» هستم که قرار است بعد از ماه محرم و صفر روی صحنه برود. او ادامه داد: از آنجاکه این نمایش یک کار کمدی است، اجرای ما بعد از ایام سوگواری خواهد […]

به گزارش هنرآنلاین به نقل از ایسنا، این کارگردان باسابقه تئاتر درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: این روزها مشغول آماده‌سازی نمایش «باغ شب‌نمای ما» هستم که قرار است بعد از ماه محرم و صفر روی صحنه برود.

او ادامه داد: از آنجاکه این نمایش یک کار کمدی است، اجرای ما بعد از ایام سوگواری خواهد بود و قرار است نمایش ما در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه برود.

مرزبان که پیش‌تر همین نمایشنامه را اجرا کرده است، درباره اجرای دوباره آن توضیح داد: حدود ۲۳ سال پیش این نمایشنامه را اجرا کردیم ولی علاقه‌مند بودم دوباره با نگاهی تازه و با پاره‌ای تغییرات، آن را روی صحنه بیاورم که خوشبختانه در حال حاضر این شرایط فراهم شده است.

این کارگردان که از مدت‌ها پیش قصد داشت نمایش «نوبت دیوانگی» را نیز برای دومین بار اجرا کند، درباره وضعیت اجرای آن گفت: تصمیم داشتم که این نمایشنامه را مهر و آبان امسال اجرا کنم ولی سالن اجرا را برای بهمن و اسفند در اختیار ما می‌گذاشتند، به همین دلیل از اجرای این نمایش در سال جاری منصرف شدم و قرار شد اجرای «نوبت دیوانگی» به بهار سال آینده موکول شود.  

نمایش «باغ شب‌نمای ما» از جمله نمایشنامه‌های مشهور اکبر رادی است که در قیاس با تعدادی از نمایشنامه‌های او کمتر اجرا شده است.

در خلاصه داستان این نمایش آمده:«شاه در پناه تخت‌طاووس ایستاده، خیره به باغ بیرونی، تصنیفِ «باباجان یکی یه پوله خروس» را به سوت می‌نوازد و آهسته بشکن می‌زند. عمله خلوت دست‌ها را جلو گذاشته، سرها به زیر، عین مهره‌های شطرنج که در خانه‌های خود درست چیده شده‌اند. فقط اعتمادالسلطنه است که نزدیک تخت دو زانو روی قالیچه نشسته، روزنامه‌ای به شکل طومار میان انگشتان خود گرفته عبوس است. کمی بعد آقا مردک از پشت تخت‌طاووس برمی‌خیزد و با یک گلدان نقره میان دو دست، کرنش‌کنان عقب می‌کشد. و آنگاه سرها نظاره‌کنان به شاه بالا می‌آید… در این صحنه درباریان و اهل اندرون می‌روند و می‌آیند و گویی در یک فضای سیالِ مه‌آلود، آرام شناورند.»

 

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ادراك خبر در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید