انتخاب وزرا و چینش کابینه دولتها در ایران همواره یکی از مهم ترین چالشهایی بوده که روسای جمهور منتخب بلافاصله پس از اخذ رای مردم با آن مواجه شدهاند.
اگر گزافه نگفته باشیم معمولا انتخاب ترکیب کابینه و در نهایت اخذ رأی اعتماد مجلس برای آنها به لحاظ سختی و چالشی بودن آن دست کمی از سختی رقابتهای انتخاباتی نداشته و انتخاب کابینه مهمترین سنگ محک رییس جمهور منتخب در آغار دوره ریاست جمهوری او است.
هر رییس جمهور هر چقدر هم که خوب و متخصص و به اصطلاح همه چیز تمام باشد، اما اگر نتواند کابینه خوبی ببندد بلاشک با شکست فاجعه بار مواجه خواهد شد.
در واقع وزرا و اعضای کابینه به عنوان همکاران و دستیاران رییس جمهور مهمترین ابزار او برای نیل به اهدافی هستند که بر مبنای آن از مردم رأی اعتماد گرفته است، پس اگر این ابزار به هر دلیلی به خوبی کار نکنند رییس جمهور از دستیابی به اهداف خود باز مانده و نمیتواند پاسخگوی اعتماد مردم باشد.
بنابراین هر رییس جمهوری تلاش میکند که بهترین نفرات را به عنوان اعضای کابینه خود انتخاب نماید البته پیدا کردن همین بهترین نفرات سختترین کار ممکنی است که هر رییس جمهوری در دوره خود با آن روبرو است. شاید پیدا کردن این افراد و استفاده از آنها در کابینه سهل و آسان به نظر آید اما تجربه نشان داده که اینگونه نیست و چالشهای آن فراتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
برخی از چالشها و سختیهای انتخاب و چینش کابینه به این شرح است.
۱- سهم خواهی حمایت کنندگان، هم حزب و جناحیها و در یک کلمه مجاهدان روز شنبه!
این مورد اولین و شایع ترین و در عین حال پرخطرترین چالش انتخاب نفرات کابینه است.
اگر رییس جمهور تن به خواسته آنها بدهد عملاً در آینده کنترلی بر دولت خود نخواهد داشت و اگر آنها را نادیده بگیرد باعث رنجش آنها که او را در رسیدن به پست ریاست جمهوری یاری دادهاند خواهد شد.
بنابراین رییس جمهور مجبور است به گونهای عمل کند که نه زیر بار وزرای تحمیلی و سهمیهای برود و نه به گونهای باشد که باعث از دست رفتن حامیان خود گردد.
۲- افراد انتخابی برای کابینه باید دارای تخصص و تعهد در بالاترین سطح خود باشند، چالش و مسئله مهم اما این است که تشخیص مصادیق تخصص و تعهد معمولا بسیار مشکل است.
در هر پست برای وزرا و معاونان رییس جمهور تعداد زیادی کارشناس و متخصص آن رشته با تجربههای مختلف در کشور وجود دارد که تشخیص اینکه کدام یک عملکرد بهتری خواهند داشت بسیار مشکل است.
واقعیت موجود در کشور ما این است که قضاوت یک فرد با یک کارنامه و تجربه مشخص از سوی افراد مختلف معمولا صفر و صدی است، برخی او را کاملاً موفق و بدون عیب و نقص به شمار آورده و برخی دیگر او و عملکردش را یک فاجعه تمام عیار تلقی میکنند.
در این شرایط واقعا انتخاب فرد اصلح و مناسب برای پست وزارت و معاونت در کابینه به کابوسی ترسناک برای هر رییس جمهوری تبدیل میشود.
۳ – با فرض اینکه با هر صعوبتی فرد متخصص و متعهد مورد نظر پیدا شد او علاوه بر تخصص و تعهد در رشته تخصصی خود بایستی دارای ویژگیهای ذل نیز باشد؛
الف- فرد مورد نظر بایستی با افکار، منویات و خواستههای رییس جمهور و اهدافی که قرار است در دولت محقق شود کاملاً آشنا بوده و آنها را قبول داشته باشد.
ب- او باید هنر کار جمعی و توانایی هماهنگی با دیگر اعضای کابینه را داشته باشد.
ج- او باید توانایی هماهنگی و تعامل مثبت با مجموعههای حاکمیتی خارج از دولت بویژه مجلس را نیز داشته باشد.
د- فرد مورد نظر برای کابینه باید دارای سعه صدر بالا بوده و تحمل فشارهای مختلفی را که طبیعتاً هر مسئولی در آن سطح تجربه خواهد کرد داشته باشد، زود عصبانی نشود و حداقل در هنگام عصبانیت هر چیزی که دم دستش آمد را به سمت رییس جمهور و دیگر اعضا کابینه پرتاب نکند.
۴- اعضای کابینه بایستی تا حد امکان یک دست و هماهنگ و همراستا با هم باشند، کابینهای متشکل از اعضا هم سطح معمولا بسیار بهتر از کابینهای متشکل از ژنرالهایی که هر کدام ساز خود را مینوازند عمل میکند.
۵ – چالش مهم بعدی که پس از طی همه مراحل گذشته با آن مواجه خواهیم شد همانا اخذ رأی اعتماد وزرای پیشنهادی از مجلس شورای اسلامی است.
این چالش معمولا وقتی که دولت و مجلس از دو جناح متفاوت تشکیل شدهاند همان گونه که در این دوره با آن مواجه هستیم بیشتر رخ مینماید.
البته میتوان امیدوار بود که با توجه به شخصیت خاص رییس جمهور منتخب که به تعامل سازنده و دوری از دعواهای داخلی اعتقاد داشته و این واقعیت که او چندین دوره نماینده مجلس بوده و شناخت خوبی از نمایندگان و فرایندهای مجلس دارد، بتواند از این شرایط به عنوان برگ برندهای مهم و کارساز برای اخذ رأی اعتماد حداکثری اعضا کابینه دولت چهاردهم استفاده نماید.
محمد سعادتمند – الف