گروه تجسمی خبرگزاری هنر ایران: حشمت الله نوروزی از دوران کودکی به هنر نقاشی و خوشنویسی علاقمند بود. او از سال ۱۳۷۱ به تهران آمد و فعالیت در زمینه خوشنویسی را به صورت جدی آغاز کرد وی در کنار استادی چون مهدی فلاح، داوود رواسانی و کیخسرو سروش به یادگیری خوشنویسی پرداخت. او «خط نستعلیق» […]
گروه تجسمی خبرگزاری هنر ایران: حشمت الله نوروزی از دوران کودکی به هنر نقاشی و خوشنویسی علاقمند بود. او از سال ۱۳۷۱ به تهران آمد و فعالیت در زمینه خوشنویسی را به صورت جدی آغاز کرد وی در کنار استادی چون مهدی فلاح، داوود رواسانی و کیخسرو سروش به یادگیری خوشنویسی پرداخت. او «خط نستعلیق» را به عنوان خط تخصصی برگزید و از سال ۱۳۸۰ شروع به تدریس این خط و خوشنویسی با خودکار و خط تحریری در دانشگاهها، فرهنگسراها و آموزشگاههای مختلف در انجمن خوشنویسان کرد.
آقای نوروزی با توجه به اینکه از سال ۱۳۸۰ مشغول تدریس خوشنویسی هستید، تا کنون چه تعداد نمایشگاه گروهی یا انفرادی برگزار کردید؟
در این سالها نمایشگاههای مختلفی در حوزه هنری، فرهنگسراهای مختلف مثل ارسباران و یا دانشگاه تهران برگزار کردم و در همایشها، جشنوارها و مسابقات خوشنویسی شرکت داشتهام که در سال های ۱۳۷۸ و ۱۳۹۴ در فرهنگستان بهمن و «مشق صلوات» حائز مقام شدم و همچنین سه الی چهار نمایشگاه در زادگاهم شهر بابل برگزار کردم.
چه شد شما به عنوان خوشنویس جذب خط نستعلیق شدید و این خط را به عنوان خط تخصصی خود برگزیدید؟
با توجه به قدمت زیاد خط نستعلیق و از آنجا که این خط در اواخر قرن هفتم توسط میرعلی تبریزی ابداع و تا دوره صفویه قوانینش به شکلی تکمیل شد، مسائل و کاستیهایی که در این خط وجود داشت توسط میرعماد برطرف شد و خط نستعلیق به کمال رسید. ما مدیون خوشنویسان متقدم هستیم و هرخوشنویسی با توجه به آن آگاهی و تخصص و تجربهای که دارد، مطالبی را به خط اضافه میکند و این تلاش برای خلاقیت و سلیقه در خوشنویسی باعث میشود جذب افراد میشود.
در میان شیوهای مختلف نگارش خط نستعلیق شما از کدام یک پیروی میکنید؟
منطق زیبایی که دراصول خط نستعلیق وجود دارد و این خط بر پایه آن استوار است باعث میشود افراد را به سمت خودش جذب کند. بزرگان خوشنویس هم بر این قضیه صحه میگذارند بنابراین دنبال رو پیدا میکنند میگویند فلان خوشنویس بزرگ در واقع سبک و سیاقش به این شکل است اما اگر بخواهیم بگوییم که کدام شخصیت بزرگ کدام خط را خیلی کامل و درجه یک و شست و رفتهتر تحویل جامعه هنرمندان خوشنویس و علاقمندان به خط داده میتوانیم از میرزا محمد کلهر در دوره معاصر نام ببریم.
اکنون آنچه در ارتباط با خوشنویسی کار میشود در واقع سبک و شیوه معاصر و یا سبک و شیوه قدیمیها به شیوه «عماد» یا «هروی» است. ما در واقع شیوه کلهر را کار میکنیم البته به این معنا نیست که توجه وعنایتی به مکتب و شیوه قدما نمیشود، خط اگر بخواهد جایگاه خوبی را پیدا کند و به یک شان و پختگی برسد قائدتاً از تکیهگاه محکم خطوط قدما کمک میگیرد.
علت اینکه نستعلیق در میان خطوط مختلف به نوعی بیشترین اقبال و توجه را دارد، چیست؟
خط نستعلیق اقلام متعددی دارد، در واقع همان قلمها هستند که اندازههای متعددی دارند. این اندازهها تخصص ویژه خوشنویس را هم مشخص میکند. خوشنویسی که در ریزنویسی و کتابت بسیار مطرح است به آن «مرکز قلم» میگویند. خط نستعلیق بخشهای تخصصی مانند: کتابت، چلیپا نویسی، قطعه نویسی، سیاه مشق، جلیل نویسی و کتیبه نویسی دارد.
اگرخوشنویس بخواهد مجموعه کاملی از این تخصصها را داشته باشد کار بسیار دشواری است. آنطور که جهانیان اذعان دارند خوشنویسی سختترین هنر به حساب میآید و در خوشنویسی نیز از میان خطوط هفتگانه و خطوط عربی مانند خط نسخ، ثلث، ریحان، دیوانی و… خط نستعلیق دشوارترین خط محسوب میشود.
در میان خطوط عربی چطور؟
بستگی به این دارد که ما چه خطی را مد نظر داشته باشیم، مثلاً خطوط دیوانی و ریحان شاید سختی باشد اما اگر بخواهیم بگوییم کدام خط شیوه نگارش و شاکلههایش سادهتر باشد خط نسخ است؛ نسخی که کتابت و نسخ قرآنی به آن میگویند. نسخ شیوه مختلف دارد به طور مثال: نسخ ایرانی و نسخ عثمانی داریم که با هم فرق میکنند، حتی اقلیمی که فرد در آن زندگی می کند در او تاثیر دارد، چون در حسش تاثیر میگذارد. ما خط ایرانی شکسته داریم که خیلی پیچیده است اما وقتی اینها را کنار هم میگذارید هیچ کدامشان به اندازه دشواری خط نستعلیق نمیشود. بنابراین هنرمندان یا افرادی که ذوق هنر خوشنویسی دارند ریاضتها و سختیهای خط نستعلیق را کاملاً درک میکنند. همه خطوط قابل احترام هستند هر فردی باتوجه به دانشی که دارد و تجربهای که در خوشنویسی به دست میآورد خطی را ابداع میکند که دیگران براساس معیارها روی آن صحه میگذارند و به هر حال تجربیات ذهنی هر هنرمند ارزشمند است.
تفاوتهای خوشنویسی با قلم و خودکار چه چیزی است؟
اولین و مهمترین تفاوت ابزاری است که مورد استفاده قرار میگیرد. نکته دوم آن حس هنری است که در قلم وجود دارد و آن تکنیک زیبانویسی یا وضوحنویسی یا راحت نویسی و یا درست نویسی که در خط تحریری وجود دارد. ما عناوین عرفانی یا آن شانی که آن خط باید داشته باشد را با قلم به کار میبریم. آن دورههای بسیار زیاد و متعددی که هنرمند یا هنرجو طی میکند و ریاضتهایی که صرف میکند که خطش به جایی برسد مربوط به خط قلم میشود که ما به آن میگوییم سیر و سلوک، اما خط روزمره و خط تحریری ابزار نوشتاری روزمره و کاربردی است و ما نمیتوانیم این عنوان را به قلم بدهیم چون قداست و شان خاصی دارد پس ما نمیتوانیم اینها را با هم تلفیق کنیم. هدف آنها زیبایی هستش در خودکار و تحریر نمیتوانیم بگوییم هدف تعالی است اما در قلم میتوانیم بگوییم.
همه نسلها دوست دارند که خط نوشتاریشان خوب شود اما نمیتوانیم بگوییم این امر جنبه هنری دارد. جنبه هنری خوشنویسی با خودکار در بخشی است که به صورت تخصصی انجام میشود که به درد خط نوشتاری روزمره نخواهد خورد همین بخش هم نمیتواند خودش را در مقام خط قلم قرار دهد. سبکها و تکنیکهای مختلفی که در خط قلم وجود دارد و زاویای تعریف شده در هر خط دارد و جنس متفاوت قلم یا مرکب باعث میشود این دو مقوله کاملاً متفاوت باشند. خط تحریری یعنی ارتباط یک خودکار یا رواننویس با کاغذ اما در قلم ما همچین چیزی نداریم. خود فرد با توجه به ذائقه و عشق درونی که دارد در خوشنویسی با قلم کار میکند اما این شرایط برای فردی که خوشنویسی با خودکار انجام میدهد وجود ندارد، در خونشویسی با قلم انسانها ساخته میشوند.
به نظر شما دلیل اینکه در سالهای اخیر هزینه زیادی برای آثار هنری خصوصاً خوشنویسی در کشورهای عربی صورت میگیرد چیست؟
خیلی از کشورها دارند فرهنگسازی انجام میدهند تا بخواهند هنر کشورشان که خلاءهای خیلی زیادی دارد را غنیتر بکند، آنها میخواهند آینده کشورشان را بسازند. اینها جزو ثروتهای آن کشور محسوب میشوند و امروزه هر کشوری موزه داشته باشد این خودش اعتبار فرهنگی و هنری برای آنها میآورد. اگر کشورهایی مثل قطر و امارات روی مسائل هنری سرمایهگذاری میکنند هدفشان تجارت و سود نیست، از نظر من آنها دارند به هدف بالاتری فکر میکنند. فرض کنید اگر اثر من را میخرند و با شرایط خاص و هزینه زیادی نگهداری میکنند به آن دلیل نیست که میخواهند آن را بفروشند بلکه میخواهند اینها را به عنوان میراث نگهدارند و بعد یک موزه بزرگ هنری تاسیس کنند و بعد این آثار را به نام خودشان بزنند و این مساله بسیار نگران کنندهای است.
مثلاً تعداد زیادی از انجمنها اعتراض کردند که چرا ترکیه خط نستعلیق را به نام خودشان ثبت کردند در صورتی که خط نستعلیق متعلق به ایران است و قدمت زیاد دارد. به هر حال خط در مجامع بینالملی مقوله ارزشمند و باشکوهی است و به نوعی اعتبار و میراث هر کشور محسوب میشود. یکی از وجوه شناسنامه فرهنگی کشور ما خوشنویسی است همانطور که ما ایرانیان در موسیقی بسیار قوی هستیم و در نگارگری و هنرهای دیگر هم همینطور، این آیینها باید حفظ شود به شرط آنکه مسئولین کشور مخصوصاً مسئولین وزارت ارشاد و آنهایی که صاحب مسئولیت هنری هستند به گوش باشند. وقتی اقتصاد هنر ضعیف شود منِ هنرمند کارم را به کشورهای عربی میفروشم و این باعث میشود یک شکاف بزرگ در هنر ایجاد شود حال ممکن است این هنر نقاشی و خوشنویسی باشد، الآن این اتفاقات خیلی زیاد میافتد. من خیلی کوچکتر از این هستم که بخواهم بگویم کار من ارزش این چنینی دارد اما به هر حال اینها باعث رشد و بالندگی مملکت ما میشود، اگر غیر از این اتفاق بیافتد متاسفانه ما در نسل بعدی هیچ قشری را نداریم که به سمت هنر حرکت کنند ذوقشان به سمت چیزی دیگر میرود و این مثل فرار مغزها است که ما مشاهده میکنیم. متاسفانه به شکلی فرار آثار هنری میشود که هنرمند برای تامین مالی و معیشت زندگی خودش چنین تصمیمی خواهند گرفت بنابراین نباید اجازه داده شود که اقتصاد ما آنقدر ضعیف و سست شود که هنرمند دست به چنین کاری بزند، امیدوارم با ایمان و توکلی که در هنرمندان کشورمان وجود دارد مورد حمایت قرار بگیرند. ما آنقدر استعداد و توانایی در جامعهمان داریم که اگر خوب دیده شوند اتفاقات بسیار درخشانی هم در زمینه هنری و هم در زمینه فرهنگی در جامعه خودمان خواهیم داشت.
خبرنگار: غزاله صوفیانی