به گزارش گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران، چهارمین نشست از سلسله نشستهای پژوهشی این جشنواره با عنوان «کتاب کودک و نوجوان به مثابه یک ارزش تمدنی» چهارشنبه (۱۷ مرداد ۱۴۰۳) با حضور چهرههایی چون محمد میرکیانی، شهرام شفیعی و سیداحمد میرزاده در محل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز (سوهانک) برگزار شد. شفیعی، نویسنده و طنزنویس […]
به گزارش گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران، چهارمین نشست از سلسله نشستهای پژوهشی این جشنواره با عنوان «کتاب کودک و نوجوان به مثابه یک ارزش تمدنی» چهارشنبه (۱۷ مرداد ۱۴۰۳) با حضور چهرههایی چون محمد میرکیانی، شهرام شفیعی و سیداحمد میرزاده در محل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز (سوهانک) برگزار شد.
شفیعی، نویسنده و طنزنویس کودکان و نوجوانان در سخنانی با اشاره به اهمیت حفظ واژگان زبان فارسی گفت: وجود قومیتها در ایران در کنار یکدیگر، بسیار باارزش است. چون این زبان یک زبان مشترک در میان گویشهای متفاوت است. بعضی وقتها میبینم سرهگرایی به ضد عربی محوری ختم میشود. به عنوان یک شهروند فکر میکنم این رفتارها نوعی زیادهروی است.
وی افزود: زبان فارسی زمانی باید در برابر زبانهای دیگر دفاع کند که آن زبان، فارسی را در معرض نابودی قرار دهد. وقتی زبانها با یکدیگر همزیستی دارند و فارسی از آنها بطور خلاقانه استفاده میکند و ابعاد واژهسازی را افزایش داده، قابل قبول است. من امروز به عنوان کسی که با نثر اساتید بزرگ سروکار داشتم فکر میکنم زبان فارسی در بهترین شرایط خودش به سر میبرد. در ادبیات مکتوب با یک ادبیات و نثر شسته رفته از نویسندگان معاصر مواجه هستیم.
محمد میرکیانی در تایید سخنان شفیعی گفت: برخی از حکایتهای عامیانه در سیر و گردش، یک سلوک زندگیگونه داشتند. یعنی از میان زندگی مردم و آثار ادبا به زبان مردم راه پیدا کردند و این به دلیل ظرفیت وجودی زبان بوده است. علت ماندگاری ادبیات کهن، داشتن حکمت است. حکمت ادبیات و زبان را به پدیدهای همه زمانی و همه مکانی تبدیل کرده است. خداوند در قرآن میفرمایند ما شما را به زبانها و شکلهای گوناگون خلق کردیم که از هم شناخته شوید.
وی افزود: نکته بسیار مهم این است که ما خیلی راجع به استفاده فردوسی از واژگان فارسی در شاهنامه شنیدهایم. اگر واژگان جوهره ماندگاری داشته باشند حتما ماندگار میمانند. واژگانی که در یک زبان بیشتر از هزار سال دوام آوردند جزئی از آن زبان هستند چون با آن زبان سازگاری پیدا کردهاند. ما نمیتوانیم بوستان و گلستان سعدی را بخاطر واژگان عربی کنار بگذاریم. اولین کسی که دستور زبان فارسی را برای اعراب نوشت یک ایرانی به نام ابنمقفع بود که در نهایت هم خلفای جاهل عرب او را به شهادت رساندند.
میرکیانی ادامه داد: هر اثر مکتوبی سند فرهنگی آن کشور محسوب میشود. هر شعر و داستانی که منتشر میشود به عنوان سند فرهنگی مکتوب آن کشور است. متاسفانه در بخشی از ترجمهها خصوصا در آثار روانشناسی، معادلسازی اشتباه رخ میدهد. واژهگزینی و واژهآفرینی حق اهل قلم است. البته به شرط قابل فهم و بیان بودن. اگر کسی توانایی خلق واژه جدید داشته باشد خدمت بزرگی به زبان فارسی کرده است.
سیداحمد میرزاده هم در ادامه این جلسه در توصیهای به حضار گفت: برای نوشتن شعر و داستان فقط به خواندن شعر و داستان کودک اکتفا نکنید.
شهرام شفیعی در بخش دیگری از این مراسم طی سخنانی گفت: زبان فارسی زبان ملی ما است. زبان، گردآورنده همه اقوام ایرانی است. زبان فارسی در کنار زبانهای دیگر ایرانی یک همزیستی خلاق دارد. هنر و ادبیات دستاوردی تمدنی است که باعث میشود به ملیت و تمدن خود افتخار کنیم. وقتی به هنر و تمدن خود نگاه میکنیم متوجه میشویم که در این تمدن استعدادهای فردی وجود داشته که باعث به بار نشستن ادبیات شده است. تمدن به معنای شکلگیری یک اجتماع با معناست. چون هر اجتماعی الزاما با معنا نیست. اجتماع معنادار، شاکله تمدن را تشکیل میدهد.
وی افزود: یک ویژگی مهم تمدنسازی ادبیات کودک این است که کودک را برای جامعهپذیری و حضور در اجتماع آماده میکند. این خصلت را در بسیاری از آثار کودک و نوجوان میبینیم. برخی از کتابهای ترجمه، کودکان را جامعهناپذیر بار میآورد. تمدن نیازمند انسانهایی است که خود و دیگری را بشناسند. ادبیات کودک هم به خودشناسی هم به دیگرشناسی کمک میکند.
میرکیانی در ادامه به پیوند حکمت و ادبیات اشاره کرد و گفت: حکمت، ارتباط منطقی بین مفاهیم و پدیدهها است. به بزرگانی که این ارتباط را درک کردند، حکیم میگوییم. علت مانا شدن ادبیات ما داشتن حکمت در این آثار است. من در تمامی آثار خودم چه آثار واقعیتگرا و چه آثار بازنویسی شده از متون کهن، دغدغه آشنایی نوجوانان با مفهوم زندگی را داشتم. اینکه بچههای این نسل درگیر برخی از دشواریها شدند این است که با مفهوم زندگی آشنا نیستند. باید کمک کنیم بچهها با آگاهی زندگی کنند. در بسیاری از آثار، مفهوم زندگی و سبک زندگی غیرقابل فهم است.
میرکیانی اضافه کرد: کار ادبیات کودک و نوجوان این است که مفهوم زندگی را قابل درک و فهم بیان کند. دهخدا میگوید اگر مردم با مَثَلها آشنایی داشته باشند با هم دعوا نمیکنند. نسل امروزی مَثَل نمیداند به همین دلیل دچار تنش میشود. بچههای امروز واژههای کمی در اختیار دارند. قدیمیها و پدر بزرگ و مادربزرگها گنجینه واژگانی پرباری داشتند چون قصه زیاد میشنیدند.
شفیعی در خاتمه این برنامه گفت: من استاد میرکیانی را شایسته این میدانم که دهخدای ادبیات کودک و نوجوان باشد. نگاهش به میراث فرهنگی، ادبیات و زبان فارسی و… جای تامل زیادی دارد. تمدنیترین کتابهای ادبیات کودک و نوجوان، کتابهایی هستند که نسلها را به هم پیوند میدهد. در آثار میرکیانی ویژگی بیننسلی وجود دارد. امیدوارم این آثار در ادبیات ما بیشتر شود تا بتوانیم بگوییم ادبیات ما در حیطه تمدنی فعالیت میکند.