به گزارش هنرآنلاین، سجاد عزیزیآرام در ابتدای بیست و هشتمین ماهنشست «درآستانه» از محمدعلی بهمنی، شاعر تازه درگذشته یاد کرد که پیش از این در برخی نشستهای کانون زمستان حضور داشت و به نقد آثار میپرداخت. او از حاضران خواست تا یک دقیقه به احترام این هنرمند سکوت کنند. سپس از کتابهای «شب رویایی» و […]
به گزارش هنرآنلاین، سجاد عزیزیآرام در ابتدای بیست و هشتمین ماهنشست «درآستانه» از محمدعلی بهمنی، شاعر تازه درگذشته یاد کرد که پیش از این در برخی نشستهای کانون زمستان حضور داشت و به نقد آثار میپرداخت. او از حاضران خواست تا یک دقیقه به احترام این هنرمند سکوت کنند.
سپس از کتابهای «شب رویایی» و «من ناصرالدین شاهم» آثار علیرضا مرتضیقلی رونمایی شد.
در ادامه ویدئویی از صحبتهای علیرضا مرتضیقلی پخش شد، او روی صحنه آمد و یکی از غزلهایش را برای حاضران خواند.
سپس با پخش ویدئویی درباره فرامرز قریبیان، آیین تجلیل از این هنرمند محبوب آغاز شد.
در این مراسم داریوش فرهنگ درباره فرامرز قریبیان گفت: بازیگری توانا که در همه کارها روش و منش دارد؛ بدون حاشیه. او به هر قیمتی حاضر نشده در هر کاری حاضر شود؛ با اخلاق است و دیسیپلین خاص خودش را دارد. مهمترین ویژگیاش این است که استایل دارد؛ در راه رفتن، نشستن، برخاستن، اعتراض، عکس العمل و مهمترین نکتهی او، چشمهایش است که هنوز هم در خود او میدرخشد.
وی ادامه داد: توجه به هنرمندان بسیار کار پیچیدهای است. هنرمندان کارشان پرسیدن است، مسئولین کارشان پاسخ ندادن است. آیا هنرمندی میشناسید که کشور و مردمش را دوست نداشته باشد، یا نخواهد کار کند؟ آقای قریبیان گفته بودند خداحافظ، اما آقای قریبیان! حرفه ما بازنشستگی و سن و سال ندارد. حرفه ما به تو، بازی تو و چشمان پر فروغ تو نیاز دارد.
در بخش دیگری از مراسم گوهر خیراندیش نیز عنوان کرد: پس از اینکه آقای داودی فیلمنامه «مرد بارانی» را نوشت، من گفتم چرا باید در فیلمها هر بار یک آقایی یک عشقی داشته باشد و وقتی همسری دارد او را ببیند؟ گفتم من دوست ندارم این طور باشد و فیلم را قبول نکردم؛ آن زمان من اجرای نمایش «عروسی خون» را به کارگردانی استاد علی رفیعی داشتم، دعوت کردم که خانم رویا تیموریان را ببینند و این طور شد که من نقش را از دست دادم. وقتی همسرم همبازی ایشان شد، هر روز از اخلاق، ادب، استایل و چشمهایشان میگفت. آقای قریبیان گوهری در نگاهشان دارند و این نگاه یک داستان کامل را نشان میدهد. هر وقت زندهیاد اسماعیلخانی از نظم، ادب، احترام و صبوری آقای قریبیان میگفت، من به خود میگفتم که چه نقشی را از دست دادی! هنوز امیدوارم ایشان برگردند و در کنار هم بتوانیم بازی کنم.
سپس ایرج راد بیان کرد: هیچ کس را برای حضور در این مراسم مجبور نکردند، همه با عشقِ دیدن آقای قریبیان آمدند؛ سپاسگزاری مردی که سالها در سینما درخشید، زحمت کشید و افتخار آفرید؛ نه تنها در زمینه بازیگری و کار خودش بلکه توانست به سینمای ایران شخصیت دهد. جایگاه ویژهای از نظر منش و شخصیت و اعتبار دارد. هنرمندی که شاخص باشد، فقط به شکل یک چهره خودش را در سینما نشان نمیدهد، بلکه خودش یک فرهنگ و جایگاهی ویژه از انسانیت، منش، اخلاق، رفتار و تاثیر عمیقی که روی جامعه دارد، باشد. آقای قریبیان! شما افتخارآفرین بودید و ما افتخار میکنیم که توانستیم درکنار شما کار کنیم. به وجود شما افتخار میکنیم. نام شما در تاریخ سینمای این مملکت همواره جاودان خواهد ماند.
در بخش دیگری از مراسم بزرگداشت فرامرز قریبیان، ابوالحسن داودی با بیان خاطراتی، اظهار کرد: در سیزده فیلمی که کار کردم، شانس این را داشتم که با خیلی از بازیگران بزرگ و چهرههای سینمایی کار کنم اما چند نفر بودند که به عنوان اسطوره، همیشه از آرزوهایم بود که بتوانم زمانی با آنها همکاری داشته باشم. یکی از آنها فرامرز قریبیان بود. خوشبختانه در فیلم «مردبارانی»، شرایط فراهم شد، البته ابتدا قرار بود با زندهیاد شکیبایی کار کنیم که به دلیل همزمانی با فیلم آقای مهرجویی، این همکاری فراهم نشد. با ناامیدی به سراغ آقای قریبیان رفتم و ایشان پذیرفتند. این فیلم یکی از تاثیربخشترین کارهایم با یک بازیگر بود. از او خیلی چیزها یاد گرفتم، آن هم زمانی که فکر میکردم حرفهای شدهام.
در ادامه تهمینه میلانی نیز گفت: من با آقای قریبیان کار نکردهام اما افتخار داشتم که در ۱۶ سالگی، هزار بار فیلم «گوزنها» را با همکلاسیهایم ببینم، در ۱۹ سالگی وقتی با آقای کیمیایی کار میکردم، او را از نزدیک دیدم و فکر میکردم پاسخ تمام سوالهایم درباره چریکهای ایران را میتوانم از او بپرسم. حضور آقای قریبیان برای من معجزه بود. میدانید این نتیجه چیست؟ این جادوی نقش است. نقشهای باورپذیری که ملکه ذهن ما میشود و قبول میکنیم او همان آدم است.
سپس مسعود جعفری جوزانی بیان کرد: حرف زدن درباره آقای قریبیان برای من کار مشکلی است، زیرا ما از یک نسلی میآییم که سینما برایمان خیلی جدی بود. وقتی رفتیم سینما بخوانیم به نظر دیگران عجیب و قریب بود که مگر سینما خواندن دارد؟ آقای قریبیان، یک تصویری است که در ذهن نسلی مانده و حرکات و منششان را تغییر داده است. در عصر جدید، بازیهای جمعی، ورزش و کارهای جنبی هنری، شاخصِ هنری و فرهنگی یک ملت و یک کشور محسوب میشوند. چکیده تولید جمعی سینما در چهره بازیگر سینما نمایان میشود و او را تبدیل به یک تصویر ماندگار در اذهان میکند که از ظاهر تا ذهنیت مخاطب را میتواند تغییر دهد.
وی ادامه داد: آقای قریبیان فقط یک چهره نیست، یک ستاره و سوپر استار نیست، او یک بازیگر است که در عمق نگاه، ایست و حرکت خود آن تصویر را میسازد. بازیگری که فقط در یک چیز خلاصه نمیشود؛ گفتار، لحن و حرکتش در یک توازن است. یک هنرمند مثل آقای قریبیان، حتی اگر سناریو ضعیف باشد، کار میکند و چنان باورپذیری ایجاد میکند که ضعف فیلم را میبخشید.
جعفری جوزانی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: قریبیان یک چهره ماندگار فرهنگی است. نگاهی که آقای قریبیان برای فرهنگ ایرانی در سینمای ایران به جا گذاشت، جوانمردی و از خود گذشتن برای دیگران بود. او یک رفیق است.
همچنین سعید مطلبی نیز عنوان کرد: در این سالها چیزی را بهدست آوردم که هیج وقت با هیچ کاری نمیتوانستم بهدست بیاورم. با آدمهایی آشنا شدم و زندگی کردم که زندگی کردن با آنان، لذت بردن از معاشرت با آنها و آموختن از ایشان یک دنیا میارزید. یک خوشحالی دارم که فرامرز قریبیان هست که امیدوارم سالها باشد و من از روی چنین صحنهای میتوانم به او بگویم دوستت دارم. ۵۰ سال است او را میشناسم و یک بار ندیدم از کسی بد بگوید. دل شکسته و آزرده بود و نارفیقی دیده بود، درباره آن آدم حرف میزدند و او کلامی نگفت. از او یک حسادت و حرف تحقیرآمیز نشنیدهام. امروز که من دوستانم را ندارم و دلم برایشان تنگ است، وقتی فرامز قریبیان را میبینم، دلم باز میشود و دوباره میتوانم به او بگویم دوستت دارم رفیق.
در ادامه نیز محمد متوسلانی در سخنانی کوتاه اظهار کرد: تمام صفات خوب بشری در او جمع است. من یکی-دو بار در طول کارم سعی کردم با او همکاری داشته باشم اما اتفاق نیفتاد و حسرتش برای من ماند. این شانس را داشتم در «گناهکاران» در خدمتشان باشم و برعکس شد؛ ایشان من را دعوت کردند. امیدوارم که همچنان بدرخشد و در تصمیمش تجدید نظر کند تا ما او را دوباره روی پرده سینما ببینیم، لذت ببریم و سرمشقی برای همه باشد.
سام قریبیان نیز در ادامه این مراسم گفت: اقتباس در سینمای ایران به دلیل مسائلی که معمولا بین سازندگان فیلم و نویسندگان هست موفق نبوده است. اما آقای قریبیان از بازیگرانی بودند که چندین اثر موفق داشتند که بر اساس کتاب بوده است از جمله فیلمهای «سایههای بلند باد»، «خاک»، «چشمهایش»، «مرگ پلنگ»، «غزل» و … .
درادامه فرامرز قریبیان با تشویق حاضران به روی صحنه آمد.
وی در سخنانی کوتاه با تشکر از حاضران عنوان کرد: آقای فرهنگ خودشان از اسطورههای سینمای ایران هستند، به عنوان بازیگر و کارگردان کارهای درخشانی داشتند. سریال زیبای «سلطان و شبان» که یکی از بهترینها در سریالسازی ایران است و فیلم سینمایی «طلسم» نیز یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران بوده است. آقای متوسلانی نیز سالها قبل از من در سینما بودند. من قرار بود در فیلم زیبای «جستجوگر» بازی داشته باشم اما بنا به دلایلی متاسفانه نتوانستم و پس از سالها او در فیلم «گناهکاران» بازیگر بود.
وی ادامه داد: من شانس زیادی نداشتم که با خانمهای کارگردان کار کنم، به غیر از خانم درخشنده که پیغام محبتآمیزی فرستادند و شرمنده شدم. به غیر از ایشان، شانسی نداشتم که با خانم تهمینه میلانی کار کنم، ولی دوست خوب من و از پولسازترین کارگردانهای سینمای ایران هستند. ایرج راد، خودش از اساتید است و افتخار داشتم در یکی از اولین فیلمهایشان به نام «گردباد»، من هم حضور داشته باشم البته سام پسر من، در این فیلم، فرزند آقای راد بودند.
وی افزود: باید از زندهیاد نعمت حقیقی یاد کنم، او در کتابفروشی سخن، اولین کتاب را به من داد و من کتابخوان شدم که برای حرفهای که میخواستم شروع کنم مهم بود. فیلم «مرد بارانی»، کار موفقی شد و زمانی که به خاطر آن برنده سیمرغ جشنواره فجر شدم، جایزه را نعمت حقیقی به من داد. از آقای داوودی سپاسگزارم که این فیلم را ساخت. با آقای جوزانی به عنوان کارگردان کار نکردم، اما در «آژانس دوستی» همکاری داشتیم و باعث شد فیلمنامه «چشمهایش» را برای من بنویسند تا کارگردانیاش کنم. رفاقت ما همچنان ادامه دارد و خواهد داشت. آقای مطلبی عزیز، من را به سالهایی که وارد سینما شدم بردند. آقای مطلبی سالها با نام مستعار فیلمنامه مینوشتند. فیلم «صلات ظهر» را خیلیها هنوز دوست دارند.
قریبیان گفت: درود میفرستم به همه هموطنان عزیزم که تمام طول ۵۷-۵۸ سال و به قول پسرم شاید ۶۰ سال (از زمانی که نوجوان بودیم و به دفتر سامویل خاچیکیان میرفتیم و در زیرزمین به صداگذاری فیلمها کمک کردیم) به من لطف داشتند و من را حمایت کردند، از همه سپاسگزارم.
سپس با اهدای نشان سال استاد از سوی کانون ادبی زمستان، تندیس، لوح تقدیر و هدایا از فرامرز قریبیان به مناسبت یک عمر فعالیت مستمر و اثر بخش در حوزه بازیگری و کارگردانی سینما و آثار ادبیات محور تجلیل شد.
در ادامه آیدین نظمی قطعهای را با خوانندگی و نواختن پیانو اجرا کرد.
در بخش دیگری از این مراسم نیز شرکتکنندگان در بخش مسابقه به اجرای آثار راهیافته پرداختند و با رای داوران جایزه ترانه ماه به سوسن صدیقی و جایزه خوانندگی پاپ به رامین جوکار توسط فرامرز قریبیان اهدا شد.
اجرای قطعهای با شعر محمدعلی بهمنی و صدای مهدی یغمایی و پیانونوازی محمدرضا چراغعلی از دیگر بخشهای این مراسم بود.
گوهر خیراندیش، داریوش فرهنگ، تهمینه میلانی، پژمان بازغی، بهمن فرمانآرا، ابوالحسن داوودی، نصرالله مدقالچی، فرزاد موتمن، اصغر همت، شهره سلطانی، ایرج راد، سام قریبیان، کوروش تهامی، مجید قناد، سعید مطلبی، اسماعیل محرابی، مسعود جعفری جوزانی، بهرام دهقانی، فرزاد حسنی، شاهد احمدلو، مهدی یغمایی، محمدرضا چراغعلی، حمید غلامعلی، مازیار عصری، علیرضا عیوضی، چنگیز حبیبیان، محمد متوسلانی، فرخ نعمتی، سهیلا رضوی، علی قائممقامی، حسین سلیمانی، جمشید جهانزاده، فرزانه نشاطخواه، مهدی میامی و… از جمله مهمانانی بودند که در این مراسم حضور داشتند.