گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجهپاشا، داستانی عمیق و انسانی را روایت میکند که مخاطب را به تفکر درباره روابط انسانی و تأثیرات طبیعت بر زندگی وامیدارد. این فیلم به خوبی پیوندهای خانوادگی و چالشهای زندگی را به تصویر میکشد و با روایت صادقانه خود، احساس همدلی و همذات […]
گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجهپاشا، داستانی عمیق و انسانی را روایت میکند که مخاطب را به تفکر درباره روابط انسانی و تأثیرات طبیعت بر زندگی وامیدارد. این فیلم به خوبی پیوندهای خانوادگی و چالشهای زندگی را به تصویر میکشد و با روایت صادقانه خود، احساس همدلی و همذات پنداری را در تماشاگران ایجاد میکند.
فیلم در یک محیط روستایی با استفاده از لوکیشنهای طبیعی و بکر فیلمبرداری شده است. این فضاسازی زیبا و دلنشین، به «در آغوش درخت» جذابیت خاصی بخشیده و تماشاگر را به دل طبیعت میبرد. استفاده از نورپردازی و رنگهای طبیعی نیز به ایجاد یک فضای احساسی و تأثیرگذار کمک کرده است. در بخش بازیها هم بازیگران این اثر خواجهپاشا به خوبی توانستهاند شخصیتهای خود را به تصویر بکشند و احساسات آنها را به مخاطب منتقل کنند. اجرای قوی بازیگران در صحنههای احساسی، به شدت بر تأثیرگذاری فیلم افزوده است.
سینما به عنوان یک فضای اجتماعی و فرهنگی در کانون توجه
تمامی عوامل گفته شده باعث شد، انتخاب فیلم «در آغوش درخت» به عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۵، نه تنها توجهها را به خود جلب کند، بلکه بلیتهای این فیلم برای دو هفته به طور کامل پیشفروش شوند و هیچ سالنی در این مدت برای فروش بلیتی برای ارائه نداشته باشد. این پدیده بیانگر تأثیر عمیق انتخابهای سینمایی در رویدادهای مهم، بر رفتار مخاطبان و رونق گیشه سینما است.
نبود بلیت این فیلم برای دو هفته پس از موفقیتهایش در جشنواره فجر، اکرانهای داخلی و حالا انتخاب برای جایزه اسکار نشاندهنده این است که وقتی یک فیلم به عنوان نماینده یک کشور در رویدادهای بینالمللی انتخاب میشود، توجه بیشتری به آن جلب میشود. این توجه نه تنها به افزایش فروش بلیتها منجر میشود، بلکه موجب میشود که سینما به عنوان یک فضای اجتماعی و فرهنگی، دوباره در کانون توجه قرار گیرد.
لزوم توجه به فرصت برابر برای حضور در عرصههای بینالمللی
با این حال، این انتخابها و توجهها به یک فیلم خاص، میتواند محدودیتهایی را نیز به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، وقتی تنها یک فیلم از هر کشور به اسکار معرفی میشود، فرصت برای سایر فیلمها و سازندگان آنها محدود میشود. هر چند این امری است که خارج از اختیارات داخلی سینمای کشورمان است. اما سینمای ایران دارای پتانسیلهای زیادی است و تعداد زیادی از فیلمهای اجتماعی و درامهای خانوادگی وجود دارند که میتوانند در سطح بینالمللی دیده شوند. به طور نمونه فیلم «رکسانا» که طبق صحبتهای رسمی و غیررسمی در صورت داشتن فرصت اکران میتوانست نمایندهی خوبی برای سینمای ایران در اسکار باشد.
استقبالی که از «در آغوش درخت» بعد از انتخاب برای اسکار در سینماهای داخلی شده، این گزاره را مطرح میکند که در صورتی که سازمان سینمایی فرصتی برابر برای تمامی آثار فراهم کند و فیلمسازان با امید به این شرایط به کارشان بپردازند، سینما باز هم به دوران اوج خود باز خواهد گشت و این خود چرخهی امکان معرفی فیلمهای بیشتر، اکران بیشتر و بهتر و متعاقبا رونق بیشتر گیشه سینما را فعال خواهد کرد.
امکان اکران برابر داخلی فرصتی برای دیده شدن سینما و سینماگران ایرانی در جهان
باید توجه کرد داشتن فرصت برابر برای حضور در جایزههای مطرح جهانی نه تنها به سینماگران برای فیلمسازی انگیزه میدهد بلکه در نهایت به افزایش فروش گیشه و دیده شدن فیلمهای اجتماعی با داستانهای متنوع نیز کمک خواهد کرد. در واقع، هر چه تعداد فیلمهای ایرانی که به جشنوارههای بینالمللی و به ویژه اسکار معرفی میشوند بیشتر باشد، احتمال جذب مخاطبان بیشتری برای سینما نیز وجود دارد.
تجربه سالهای گذشته نیز واقعیت تاثیر معرفی آثار و امکان کسب جایزه در گیشه آنها را چه در داخل و چه در خارج از کشور تایید میکند. به عنوان مثال، در سینمای اصغر فرهادی فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» که به دلیل داستان قوی و روایت تأثیرگذار خود توانسته بودند به موفقیتهای بزرگی دست یابند، باعث شدند دیگر فیلمهای این سینماگر که پیش از کسب جایزه اسکار ساخته شده بودند هم به اکران بینالمللی برسند. این نشان میدهد که اگر فیلمهای دیگری با مضامین مشابه و داستانهای جذاب به اسکار معرفی شوند، میتوانند به موفقیتهای مشابهی دست یابند.
در نهایت نمیتوان کتمان کرد و نگفت که انتخاب «در آغوش درخت» به عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۵، در وهلهی اول فرصتی استثنایی برای این فیلم و آیندهی سینمای بابک خواجهپاشا خواهد بود و در گام بعدی سینمای ایران نیز از آن بهرهمند خواهد شد. اما برای بهرهبرداری بهینه از این فرصت، نیاز به تغییر در سیاستهای انتخاب و معرفی فیلمها داریم. با ایجاد فرصتهای بیشتر برای فیلمهای مختلف، میتوانیم نه تنها به رونق گیشه سینما کمک کنیم، بلکه به غنای فرهنگی و اجتماعی سینمای ایران نیز بیفزاییم. این اقدام میتواند در دورهای که اقتصاد سینمای ایران به کمدی وابسته شده است، زمینهی توسعه همه جانبه سینما و افزایش توجه به آثار اجتماعی و فرهنگی را فراهم سازد.
خبرنگار: زهرا عباسی