به گزارش هنرآنلاین،مجید کیانیان در این نشست گفت: من جز آخرین نسلی هستم که شاگرد آقای سمندریان در حوزه کارگردانی بودم. آقای سمندریان میگفت در هر برههای از سن و زندگیام وقتی در مواجهه با یک اثر هنری قرار میگیرم، یک چیز جدید از آن میگیرم. ۲۰ سال پیش بهگونه دیگری به این جمله نگاه […]
به گزارش هنرآنلاین،مجید کیانیان در این نشست گفت: من جز آخرین نسلی هستم که شاگرد آقای سمندریان در حوزه کارگردانی بودم. آقای سمندریان میگفت در هر برههای از سن و زندگیام وقتی در مواجهه با یک اثر هنری قرار میگیرم، یک چیز جدید از آن میگیرم. ۲۰ سال پیش بهگونه دیگری به این جمله نگاه میکردم اما وقتی بعدها به آن فکر کردم، دیدم که خودم نیز در مواجهه با بسیاری از آثار، همین حس را دارم. به عنوان مثال وقتی اولین بار، فیلم گاو را دیدم، تحت تاثیر جملات کلیشهای بودم اما ۲۰ سال بعد تحت تاثیر زندگی و تجربیاتی که داشتم، به دریافت دیگری رسیدم.
او افزود: امروز که میخواستم درباره این اثر صحبت کنم، به جمله آقای سمندریان فکر کردم. نکته جالب اینکه آقای سمندریان این متن را دو مرتبه اجرا کرده است. یک مرتبه در سال ۵۱ و مرتبه دیگر در سال ۸۶ که ما امروز آن را دیدیم. در مواجههای که امروز با این اثر داشتم، به این فکر میکردم که آقای سمندریان در سال ۸۶ به کدام بخش این اثر توجه کردهاند که در سال ۵۱ این کار را نکرده بودند. در این جلسه تلاش میکنیم که هم نگاهی به دورنمات داشته باشیم و هم اجرایی که آقای سمندریان از این اثر داشتهاند.
عباس غفاری در این نشست گفت: نگاه آقای سمندریان در سال ۵۱ قطعا خیلی متفاوت از اجرایی است که ما امروز از نمایش سال ۸۶ ایشان دیدیم. در صحبتی که خودم با آقای سمندریان داشتم، از ایشان سوال کردم که چرا این اثر را دو مرتبه و در آن زمان اجرا کردید؟! ایشان در پاسخ به موضوع هشدار دادن اشاره کرد. اینکه فقر در حال گسترش در جامعه است و وقتی این اتفاق رخ دهد، اخلاقیات از بین میرود. اما در سال ۵۱ به یک صورت دیگر به متن دورنمات نگاه میکند. در آن اجرا جملیه شیخی و بازیگران دیگری حضور دارند. نگاه آقای سمندریان در آن اجرا، به جامعهای است که چشم خود را روی بسیاری از مسائل بسته است.
او ادامه داد: نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» علاوه بر اینکه جزو متنهای برتر دورنمات است، جزو برترین متنهای قرن بیستم نیز هست. حتی نسخههای سینمایی در خارج و داخل ایران از آن ساختهاند. در نقاط مختلف جهان نیز از این اثر برداشتهای متفاوتی شده است. ولی همیشه درباره نگاه او بحثهایی مطرح بوده است.
کیانیان در ادامه این نشست گفت: رد پای آقای سمندریان در اثر وجود دارد اما خالق نمایشنامه دورنمات است. کما اینکه ما مقوله فروپاشی فضیلت را در دیگر آثار دورنمات نیز میتوانیم ببینیم. دورنمات این اثر را در دهه ۵۰، ۶۰ نوشته است. یعنی آن را بعد از جنگ جهانی دوم در سوییس و در فضای آلمانی نوشته که خودش صاحب فلسفه است. چگونه در یک جامعه تغییر سیستماتیک اخلاق روی میدهد؟! به هر ترتیب یک جامعهای به طور قراردادی توافق میکند تا یک اخلاقی را ایجاد کند و ذیل نفوذ عوامل بیرونی مانند قدرت، ترس، طمع، زیادهطلبی این اخلاق تغییر میکند. در نمایش نیز میبینیم که یک سری توافق صورت گرفته است اما بعد از ارائه پیشنهاد توسط زن به مرور قراردادها تغییر میکنند. به مرور امر اخلاقی در آدمها شکل گرفته و گزارهها در آنها تغییر میکند و جامعه به جایی میرسد که کنش واپسینش به لحاظ اخلاقی تحت تاثیر آن تغییر سیستماتیک اخلاق که ۱۸۰ درجه مخالف چیزی میشود که اول طلب کرده است.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: این جهانی است که او (دورنمات)خلق میکند. حال میتواند تحت تاثیر فقر و مقولههای دیگر نیز باشد. این اتفاقی است که همگی آن را میبینیم. به عنوان مثال، کشتن انسان جرم بوده اما همانطور که میبینیم در زمان جنگ این اتفاق در حال رخ دادن است. بنابراین هر جامعهای در شرایط مختلف گزارههای خود را تغییر میدهد. ما در این اثر با پدیدهای به نام دورنمات مواجهیم که اساسا با جامعهای که در آن زیست میکند، مشکل دارد. بنابراین در بحث فروپاشی فضیلت، مواجه شدن با آن را شروع میکند. اما ردهپای آقای سمندریان نیز در بخشهای مختلف کارگردانی نمایش دیده میشود.