پنجشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-11-21
تبلیغات
تبلیغات
کد خبر: 278809 |
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۰ |
2 بازدید
۰
1
ارسال به دوستان
پ

گروه سیاسی – خبرگزاری تسنیم: نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا و پیروزی دوباره دونالد ترامپ، که پس از چهار سال دوری به کاخ سفید بازگشت، موج جدیدی از بحث‌ها را درباره سیاست‌های این کشور در قبال ایران و منطقه خاورمیانه به راه انداخت. برخی بر این باورند که تغییر رئیس‌جمهور در آمریکا می‌تواند به تغییرات […]

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم: نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا و پیروزی دوباره دونالد ترامپ، که پس از چهار سال دوری به کاخ سفید بازگشت، موج جدیدی از بحث‌ها را درباره سیاست‌های این کشور در قبال ایران و منطقه خاورمیانه به راه انداخت.

برخی بر این باورند که تغییر رئیس‌جمهور در آمریکا می‌تواند به تغییرات اساسی در سیاست‌های واشنگتن نسبت به ایران و خاورمیانه منجر شود. اما آیا این تغییرات واقعاً برای ایران سودمند خواهد بود؟

یکی از دیدگاه‌های رایج در ایران این است که دموکرات‌ها به‌عنوان جناحی که می‌توان با آن‌ها وارد مذاکره شد، ظرفیت ایجاد تغییرات مثبتی در روابط ایران و آمریکا دارند. این گروه معتقدند که تنش‌ها و سیاست‌های ترامپ علیه ایران، تحت تأثیر شخصیت فردی او بوده و ربطی به سیاست‌های کلی آمریکا ندارد.

این تصور، اما با واقعیت‌های موجود در سیاست خارجی ایالات متحده هم‌خوانی ندارد. تغییرات در سیاست‌های آمریکا در قبال ایران و منطقه، تحت تأثیر شخص رئیس‌جمهور یا جناح حاکم، نخواهد بود و این تغییرات اساساً به روابط استراتژیک آمریکا با اسرائیل و منافع کلان این کشور بستگی دارد.

پرونده ضد ایرانی دموکرات‌ها سیاه‌تر است

در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما، برخی در ایران امیدوار بودند که آمریکا به سمت سیاست‌های سازنده‌تری در قبال ایران حرکت کند. اما حمایت‌های بی‌وقفه ایالات متحده از اسرائیل در این دوران، نشان داد که سیاست‌های واشنگتن همچنان در راستای منافع تل‌آویو پیش می‌رود.

در جنگ‌های غزه در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴، که هم‌زمان با ریاست‌جمهوری اوباما و نخست‌وزیری نتانیاهو بود، آمریکا به‌طور مستقیم از اسرائیل حمایت کرد و در نتیجه این حمایت‌ها، حدود ۲۵۰۰ نفر از مردم فلسطینی کشته شدند.

حمایت از اغتشاشات خیابانی سال ۸۸ در ایران هم بخشی از رویکرد تقابلی آمریکا با ایران بود، در دوران جو بایدن نیز شاهد آن بودیم که فاجعه‌ای دیگر در غزه رخ داد و تحت حمایت‌های بی‌وقفه آمریکا از اسرائیل، بیش از ۵۰ هزار نفر در این منطقه جان خود را از دست دادند.

همچنین، هم‌زمان با این درگیری‌ها، تحریم‌های ضدایرانی که به بهانه‌های مختلف وضع شده بودند، افزایش یافتند. آمریکا به بهانه انتقال موشک از ایران به روسیه شرکت‌های ایرانی را تحت تحریم برد و اتحادیه اروپا هم راستا با آمریکا در آخرین اقدام ضد ایرانی خود، شرکت‌های هواپیمایی ایران را تحریم کرد.

این موضوعات نشان می‌دهند که سیاست‌های آمریکا و متحدانش در قبال ایران و منطقه به‌طور بنیادین به انتخاب رئیس‌جمهور وابسته نیست و همواره تحت تأثیر روابط استراتژیک آمریکا با اسرائیل و دیگر متحدان غربی قرار دارد.

مواجهه آمریکا با غرب آسیا را روابطش با اسرائیل جهت دهی می‌کند

حمایت‌های مستمر آمریکا از اسرائیل و افزایش فشارها و تحریم‌ها علیه ایران، اثبات می‌کند که صرف‌نظر از اینکه چه حزبی در کاخ سفید باشد، سیاست‌های ایالات متحده در قبال ایران تغییرات عمده‌ای نخواهد داشت. چه دموکرات‌ها در قدرت باشند، چه جمهوری‌خواهان، سیاست‌های کلان آمریکا در قبال ایران و منطقه خاورمیانه همواره به روابط استراتژیک با اسرائیل وابسته است.

بنابراین، ایران باید از رویکردهای خوش‌بینانه که در انتظار تغییرات عمده به‌واسطه تغییر رئیس‌جمهور آمریکاست، پرهیز کند. آنچه واقعاً اهمیت دارد، این است که ایران باید به تقویت توانمندی‌های خود در برابر فشارهای خارجی ادامه دهد و از وابستگی به تغییرات در سیاست‌های آمریکا خودداری کند.

نادرستی این دیدگاه که روی کار آمدن دموکرات‌ها می‌تواند وضعیت ایران را بهبود بخشد، با مرور جنایات اسرائیل تحت حمایت روسای جمهور دموکرات قابل رد است. در دوران اوباما و بایدن، شاهد آن بودیم که سیاست‌های آمریکا در قبال ایران هیچ تغییری نکرد و حتی فشارها و تحریم‌ها شدت گرفت، امروز نیز انتظار تغییرات چشمگیر از سوی دموکرات‌ها یا جمهوری‌خواهان، غیرواقع‌بینانه است.

ایجاد کریدور آیمک که با هدف عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای منطقه توسط بایدن پیگیری می‌شد نیز مصداقی برای تائید این گزاره است که سیاست‌های ایالات متحده در قبال منطقه تحت تأثیر روابط استراتژیک واشنگتن با اسرائیل و اولویت‌های کلان این کشور در منطقه است. بنابراین، ایران باید در پی تقویت بنیان‌های خود در حوزه‌های مختلف باشد تا در برابر این فشارها مقاومت کند و از تهدیدات خارجی به‌خوبی عبور نماید.

حرکت آمریکا به سمت افول غیرقابل انکار است

برخی از تحلیلگران داخلی به اشتباه ادعا می‌کنند که ایران به‌طور نادرست قدرت آمریکا را افول‌ یافته توصیف کرده و باید از این نگرش دست بردارد، زیرا به عقیده آن‌ها آمریکا همچنان قدرتی بلامنازع است و ایران باید با این واقعیت کنار بیاید.

این نگاه به‌ویژه با توجه به بازگشت ترامپ به قدرت و افزایش ناامیدی‌ها در مورد دموکرات‌ها، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. اما باید توجه داشت که ادعای افول کامل آمریکا از سوی ایران، برداشتی تحریف‌ شده از مواضع رسمی تهران است. ایران هرگز نگفته که قدرت آمریکا به‌طور کامل نابود شده است، بلکه تاکید اصلی بر این بوده که آمریکا به دلیل سیاست‌های نادرست خود، در مسیری رو به زوال قرار دارد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار با بسیجیان در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۲ به صراحت فرمودند: «آمریکا رو به افول است. این وضعیّتی که آمریکایی‌ها دچارش شده‌اند، عامل بلندمدّت دارد؛ اینها در طول تاریخ وضعیّتی را به وجود آوردند که نتیجه‌اش همین است و به این آسانی‌ها علاج‌شدنی نیست. این سنّت الهی است، این‌ها محکومند به اینکه ساقط بشوند، محکومند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنه‌ی قدرت جهانی.» این بیان، بر حرکت آمریکا به سمت افول تاکید دارد و در عین حال قدرت فعلی آن را نادیده نمی‌گیرد. سیاستمدارانی مانند بایدن و ترامپ که به فساد اخلاقی و ضعف مدیریتی متهم‌اند، نمایانگر چهره‌ای از زوال اخلاقی و سیاسی این کشور هستند. چنین رهبری، اعتبار و قدرت نرم آمریکا را در جهان کاهش داده و نشانه‌ای از روند افولی است که به وضوح دیده می‌شود.

در مقابل دشمن تاریخی چاره‌ای جز افزایش توانمندی وجود ندارد

دلیل دوم نقد این دیدگاه آن است که فرض بر این است که چون آمریکا قدرتمند است، ایران باید در برابر خواسته‌های آن تسلیم شود. این استدلال نادرست عدم درک درست از سیاست‌های جهانی و منافع ملی را نشان می‌دهد. آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، از تمامی ابزارهای ممکن برای مقابله با ایران، استفاده می‌کند.

در برابر قدرتی مانند آمریکا، سازش و نرمش نمی‌تواند راه‌حل باشد. در برابر تهدیدات فزاینده، ایران باید به افزایش توانمندی‌های خود در حوزه‌های مختلف از جمله نظامی و اقتصادی ادامه دهد. قدرت نظامی و بازدارندگی قوی، ابزارهایی هستند که ایران را قادر می‌سازد در برابر هرگونه تهدید خارجی ایستادگی کند.

این امر نه تنها به حفظ امنیت و استقلال ایران کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود کشور توان لازم برای مقاومت در برابر سیاست‌های خصمانه را داشته باشد و بتواند به‌طور موثری منافع ملی خود را حفظ و تقویت کند.

انتهای پیام/

لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ادراك خبر در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید