به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در واکنش به سریال کمبود و قطع برق و گاز در کشور و ارائه اطلاعات نادرست از طرف دولت در این خصوص و همچنین انداختن همه تقصیرها به گردن دولت شهید رئیسی، این موضوع را مورد واکاوی دقیق قرار داد و نوشت: […]
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در واکنش به سریال کمبود و قطع برق و گاز در کشور و ارائه اطلاعات نادرست از طرف دولت در این خصوص و همچنین انداختن همه تقصیرها به گردن دولت شهید رئیسی، این موضوع را مورد واکاوی دقیق قرار داد و نوشت:
سالهاست که مردم شریف ایران با سریال ناراحت کننده و تأمل برانگیزی تحت عنوان (زمستان و تابستان و کمبود و قطع برق و گاز) مواجه و بدون هیچ توضیح قانع کننده ای آنرا به اجبار پذیرفته و روز به روز شاهد تشدید و تغلیظ آن میباشند!! در خصوص این موضوع و دلایل بروز این کمبود و محدودیت ها، سالهاست که سخنان، دلایل، توجیهات و بهانه های زیادی از جانب دولتها، مقامات ذیربط، جناح ها و برخی از کارشناسان مطرح و به خورد رسانه ها و مردم عزیزمان داده میشود که اگر بخواهیم بیطرفانه، وجدانی و فراجناحی به موضوع بنگریم، باید بگویم که غالب این دلایل و سخنان مطروحه، غیرقابل قبول و توجیهاتی بیش نمیباشند و نمیدانم چرا آقایان مسئول به علل و واقعیت بروز این بحران اشاره نمیکنند؟
به همین خاطر درصدد واکاوی این موضوع برآمدم تا در جهت تنویر افکار عمومی با نگارش این یادداشت اقتصادی، به دلایل واقعی بروز بحران فوق الذکر پی برده و آنرا منتشر نمایم تا از این پس خدایی ناخواسته هیچ کسی غیر واقعی و به دروغ، مقصر بروز این بحران معرفی نشود!!
طبق بررسی های بعمل آمده به این نتیجه رسیدیم که نه “گاز” دلیل کمبود و خاموشی “برق” در کشور میباشد و نه کمبود “برق” موجب قطعی “گاز” در اقصی نقاط ایران میباشد و این دو سوخت و انرژی، هیچگونه ارتباط مستقیمی در بروز این بحران ندارند، از همین رو باید هر یک از این انرژی ها و دلایل کمبود و قطعی آنها را بطور مجزا مطالعه و واکاوی نماییم.
ابتدا به صنعت برق میپردازم:
تاریخچه صنعت برق ایران را میتوان همزمان با تاریخچه مدرنیته شدن ایران اعلام کرد. در خصوص اهمیت صنعت برق باید عرض کنم که اینقدر این انرژی مهم میباشد که تصور زندگی بدون برق برای ما ناشدنی، غیرممکن و بعضاً وحشتناک نیز میباشد.
برای اینکه با این صنعت و پیشینۀ آن بهتر آشنا شویم، در این یادداشت نیم نگاهی به سراغ تاریخچه صنعت برق در ایران رفتیم و سرگذشت آن را از آغاز تا سالهای اخیر بررسی کردیم.
از همین رو لازم به ذکر است که تا سال ۱۳۱۰ جریان برق شبانه روزی در ایران وجود نداشت!! برای نخستین بار در این سال ایدۀ برق شبانه روزی در میان دولتمردان وقت مطرح و البته فقط برای شهر تهران برنامه ریزی شد و قدمهای اولیه برای تحقق آن برداشته شد. البته نیاز به تأکید چندانی هم ندارد که وسعت شهر تهران در آن زمان به اندازه یک منطقه تهران امروزی هم نبود!!
از برداشتن قدمهای اولیه برای رسیدن به برق شبانهروزی تا ساخت اولین نیروگاه برق ایران حدود ۶ سال طول کشید.
سال ۱۳۵۳ وزارت نیرو متولد شد:
با توجه به اینکه تا سال ۵۳ نهادها و سازمانهای مختلفی مجری حوزۀ انرژی در کشور بودند و هماهنگی میان آن دستگاهها بسیار ضروری بود، از همین رو به موجب لایحۀ قانونی مصوب ۲۸ بهمن ۱۳۵۳ نام وزارت آب و برق به “وزارت نیرو” تغییر پیدا کرد.
خودکفایی در صنعت برق ایران از سال ۱۳۵۷ آغاز گردید:
با پیروزی انقلاب اسلامی، بازنگری اساسی در خط مشی صنعت برق و هماهنگ کردن آن با اهداف عالی انقلاب ضرورت پیدا کرد. توجه به مفهوم خودکفایی، سرمایهگذاری در کارخانه های تولیدکنندۀ تجهیزات مورد نیاز صنعت برق، کوتاه کردن دست مشاوران و پیمانکاران خارجی و توجه به توانمندی های بومی و بهره مندی بهینه از توانایی های داخلی، صنعت برق را در مسیر تازهای قرار داد.
آغاز توسعۀ صنعت برق در سایۀ جنگ تحمیلی بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷:
در این دوران که هشت سال آن همزمان و مقارن با جنگ تحمیلی بود، صنعت برق ایران خود را موظف میدید که علاوه بر نگهداری و بهره برداری از تأسیسات موجود، در جهت حمایت از مردم و دفاع از پشت جبهه، توسعه و گسترش لازمه، چه در امر تولید و انتقال و چه در جهت توزیع و خدمت رسانی به مشترکان را نیز انجام دهد.
برقرسانی به روستاها که تا پایان سال ۱۳۵۷ در ۴۲۳۷ روستاهای نزدیک شهرها تحقق یافته بود به صورت یکی از محورهای اساسی فعالیتهای صنعت برق درآمد. بطوریکه طی دورۀ جنگ تحمیلی، علیرغم همۀ مشکلات و دشواری ها، سالانه بطور متوسط به بیش از ۱۸۰۰ روستا برقرسانی شد، بدین ترتیب، در پایان سال ۱۳۶۷ تعداد روستاهای برقدار کشور از ۴۲۳۷ روستا به ۲۲۵۴۱ روستا رسید.
درکل در سالهای اولیۀ پس از پیروزی انقلاب و طی دوران جنگ تحمیلی، با وجود همه تنگناها و مشکلات ناشی از جنگ، صنعت برق کشور به رشد همه جانبۀ خود ادامه داد.
توسعۀ صنعت برق ایران زیر چتر سازندگی از ابتدای سال ۱۳۶۸ تا اواسط دهۀ۷۰ :
با پایان یافتن جنگ تحمیلی، ابتدا ترمیم خسارتها و خرابیهای دوران جنگ در اولویت مدیران و مسئولین صنعت برق کشور قرار گرفت؛ برای مثال، بررسی های آن ایام نشان میداد که از نیروگاههای فعال و نصب شدۀ کشور، چیزی معادل ۲۲۱۰ مگاوات بر اثر آسیب های جنگ از مدار خارج شده است. با احتساب تأسیسات انتقال نیرو و دیگر تجهیزات تخریب شده، میتوان تصور کرد که بازسازی ویرانه های بازمانده از جنگ چه کوشش و تلاش عظیمی را طلب میکرده است!!
ترمیم خسارت ها صنعت برق که از نیمۀ دوم سال ۱۳۶۷ آغاز شده بود با حداقل سه سال کار فشرده و شبانه روزی به انجام رسید و تا پایان سال۱۳۷۰ واحدها و تأسیسات آسیبدیده مجدداً در مدار قرار گرفتند. پس از خاتمۀ جنگ، فعالیتهای “صنعت برق” سامان بیشتری پیدا کرد و همگام با دو برنامهی اول و دوم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بعد از انقلاب به پیشرفت چشمگیری دست یافت.
وضعیت صنعت برق امروز کشورمان چگونه است؟
برق ایران از دو طریق و به دو شکل تولید میشود که اولین روش که مهمترین شکل آن نیز میباشد، تولید و تأمین انرژی برق توسط نیروگاههایی است که با منابع و سوخت تجدیدناپذیر کار میکنند. این روش تولید انرژی از دیرباز در کشور وجود داشته و نیروگاههای حرارتی که از ذخایر فسیلی بویژه نفت، گاز، مازوت و زغال سنگ و اورانیوم استفاده میکنند، در سراسر کشور پراکنده شدهاند. این نیروگاهها بیش از ۸۰ درصد از انرژی برق مورد نیاز کشور را تولید میکنند.
دسته دوم از نیروگاههای تولید برق در ایران، نیروگاههایی هستند که از انرژی تجدیدپذیر استفاده میکنند. رایج ترین نیروگاههای تولید برق از منابع تجدیدپذیر، نیروگاههای خورشیدی، بادی، انرژی دریایی و آبی می باشند که منابع مورد نیاز آنها همیشه در دسترس میباشد و هرگز هوا را آلوده نمیکنند و میتوانند به برقی ارزان و مقرون به صرفه تبدیل شوند.
در حال حاضر حدود ۹۴ نیروگاه با سوخت تجدیدناپذیر (فسیلی) و قریب به ۸۵ نیروگاه برقابی، حدود ۴۲ نیروگاه خورشیدی، چیزی حدود ۱۱ نیروگاه بادی و همچنین ۶ نیروگاه متفرقه دیگر در کشورمان وجود دارد.
ظرفیت اسمی نیروگاهی کشورمان تا پایان سال ۱۴۰۲ حدود ۹۳۰۰۰ مگاوات اعلام شده بود. در صورتیکه قدرت واقعی، رسمی و عملی تولید برق در سال ۱۴۰۲ فقط به ۶۱۴۰۰ مگاوات رسید!! با توجه به نیاز مصرف کشور به ۷۳۵۰۰ مگاوات برق، عملاً در پیک بار و اوج مصرف، صنعت برق کشور با ۱۲۱۰۰ مگاوات کمبود تأمین روبهرو بوده است. این کمبود ۱۶درصدی را با مدیریت بار، بر اساس نظرات مدیران ارشد صنعت برق جبران کرده اند!! (این مدیریت یعنی اینکه برق مردم و صنایع را قطع کرده اند تا بدین شکل و به اجبار، بخشی از مصرف کشور را کم کنند)!!
هرچند مسئولین صنعت برق با مدیریت بار و با ایجاد تنگنا و محدودیت برای مردم و صنایع و قطع نمودن برق در فصل تابستان که اوج مصرف برق بدلیل استفاده از کولرها در این فصل بروز میکند، توانسته اند کشور را با ۱۲۱۰۰ مگاوات کمبود اداره کنند اما علیرغم این تلاش قابل تقدیر مسئولین؛ نمیتوانیم اثرات اقتصادی کمبود تامین برق ۱۲۱۰۰ مگاواتی را در ساختار مالی بخش تولید صنعتی کشور نادیده بگیریم. از همین رو پیشتر پیشبینی کرده بودیم که چنانچه تمهیدات درستی اندیشیده نشود، قطعاً در سال ۱۴۰۳ درصورت آمادگی کامل تولید برق آبی، یعنی تولید ۸۰۰۰ مگاواتی، قدرت عملی تولیدی برق کشور به ۶۳۰۰۰ مگاوات میرسد که با توجه به پیشبینی نیاز مصرف یعنی ۷۷۰۰۰ مگاوات، صنعت برق در پیک بار و اوج مصرف سال ۱۴۰۳ با ۱۴۰۰۰ مگاوات کمبود تأمین برق روبهرو خواهیم شد که نسبت به سال ۱۴۰۲ رشد ۱۹درصدی خواهد کرد!! در صورت عدم برنامه ریزی صحیح و مدیریت درست، باید عرض کنم که متأسفانه روند کمبود فوق برای سالهای بعد نیز دور از تصور نیست و بدیهی است اثرات منفی مدیریت بار اجباری و تحمیل خاموشی به مردم و صنایع در توسعه اقتصادی کشور اجتناب ناپذیر و تقریبا غیرقابل سنجش ولی بسیار اثرگذار خواهد بود.
کتمان واقعیت ، توجیه عملکرد نادرست و دادن اطلاعات غلط به مردم!!
کسری یا بقول امروزی ها، ناترازی تولید برق کشور طی سالهای اخیر موجب شده تا همه ساله بویژه در فصول تابستان برق مردم در شهرها و روستاها و صنایع در اقصی نقاط ایران طبق زمانبندی های خاصی قطع شود که این قطعی برق، سختی هایی را به مردم تحمیل نموده و موجب نارضایتی عموم شده است، منتهی از این ناراحتی و نارضایتی بدتر این است که دلیل واقعی این کمبود و قطعی برق را به مردم نمیگویند و با سخنانی عجیب و غریب، سعی میکنند تا واقعیت را کتمان، مدیریت غلط صنعت برق را توجیه و اطلاعات نادرست به خورد رسانه ها و مردم بدهند!!
در این راستا چند سالیست که دلیل قطع برق را مصرف زیاد مردم و صنایع، بحران آب و کمبود بارندگی، کمبود سوخت بویژه گاز و از همه مهمتر اینکه جدیداً همه تقصیرها را به گردن دولتی میاندازند که رئیس جمهورش شهید شده و دیگر حضور ندارد تا از خودش دفاع و پاسخ اتهامات آقایان را بدهد!! متأسفانه اینقدر به دولت شهید رئیسی اتهام وارد کرده اند که قطعی برق به دلیل سوء مدیریت دولت سیزدهم بوده و این اطلاعات غلط را به مردم القاء نموده اند که با کمال تأسف مردم کوچه و خیابان هم این اطلاعات غلط را باور و بین همدیگر رد و بدل میکنند!!
از همین رو بر خود واجب میدانم تا با بیان دلایل واقعی کمبود و قطعی برق، ذهن مردم عزیزمان را شفاف و اطلاعات واقعی و درستی را در اختیار عموم و رسانه ها قرار دهم.
دلایل واقعی کمبود برق و قطعی ها
دلایل واقعی کمبود و قطعی برق کشورمان را حتی یک کارشناس جزء در ادارات برق مناطق تهران و همچنین شهرستانها هم میداند و من نمیدانم چرا مسئولین محترم از اعلام آنها طفره میروند؟!!
کمبود برق در کشورمان چند دلیل مشخص و روشن دارد که ذیلاً تیتر وار به برخی از آنها اشاره میکنم. فقط یکی از موارد را شرح میدهم و آن اینکه سالهاست که از نیروگاهها، دستگاهها و تجهیزات صنعت برق استفاده شده و نسبت به نوسازی و سرمایه گذاری در این زمینه چندان قدم اجرایی برداشته نشده!! در همین ارتباط چند سال پیش طی مطلبی در رسانه به این موضوع پرداختم و هشدار دادم که در صورت عدم سرمایه گذاری و نوسازی تجهیزات صنعت برق، مشکلات زیادی برای کشور بوجود خواهد آمد که متأسفانه گوش شنوایی نبود!!
آخرین باری که بر روی دستگاهها و تجهیزات صنعت برق کشور سرمایه گذاری و این بخش نوسازی شد در دولتهای هفتم و هشتم بود و از آن روز تا به امروز، بیشتر از این تجهیزات بهره برداری و استفاده شده تا نوسازی و از همین رو مسئولین و رؤسای دولتهای هفتم تا چهاردهم بخوبی دلیل واقعی این قطعی ها و کمبود برق در کشور را میدانند!!
دلایل کمبود و ریشه قطعی برق را میتوان در چالش های دوازده گانه بشرح زیر اعلام نمود:
* عدم بهینه سازی و ایجاد سیکل ترکیبی نیروگاههای گازی موجود
* توقف احداث نیروگاههای جدید فسیلی و تجدید پذیر
* عدم نوسازی و بهینهسازی سیستم انتقال و توزیع قدرت برق
* مدیریت ناکارآمد در تامین نهاده های تولیدی نظیر مواد اولیه، تجهیزات و سوخت
* تعارض منافع میان وزارت نیرو و بخش خصوصی
* نبود امکانات آزمون استاندارد برای برخی از تجهیزات و کالاهای تولیدی داخل جهت استفاده در صنعت برق
* مشکلات ناشی از تحریم در واردات تجهیزات و قطعات صنعت برق و صادرات خدمات فنی و مهندسی
* قراردادهای یکجانبه وزارت نیرو با بخش خصوصی
* مکانیزم غلط و ناکارآمد قیمت گذاری و خرید ارزان برق تولیدی نیروگاههای بخش خصوصی
* دلخوری و عدم اقبال سرمایه گذاران برای فاینانس در صنعت برق
* مصرف بالای برق توسط دستگاههای ماینر یا همان استخراج کننده های ارزهای دیجیتال
* عدم فعالیت نیروگاههای برق هسته ای مانند نیروگاه هسته ای بوشهر
کلام آخر:
نظر باینکه عدم برنامه ریزی صحیح و عملکرد غلط مسئولین ذیربط صنعت برق باعث شده تا خاموشی که فقط در فصل تابستان اتفاق می افتاد، اینقدر گسترش یابد که اخیراً در فصل پاییز و زمستان هم گریبان مردم و صنایع را گرفته و چند روزی است که دولت محترم، قطع برق را به گردن مازوت سوزی انداخته و میگوید چون سوزاندن مازوت در نیروگاهها باعث آلودگی هوا میشود و این آلودگی برای مردم مضر میباشد، از همین رو فعلاً برخی از این نیروگاهها را تعطیل کرده ایم که همین امر موجب کمبود تولید برق شده است!!
اولاً محض اطلاع دولت محترم عرض میکنم که فقط ۷ درصد از آلودگی هوا مربوط به مازوت سوزی میباشد نه بیشتر و در ضمن، چرا قبل از اینکه سوخت جایگزین را مهیا و آماده بکنید، نسبت به تعطیلی نیروگاهها اقدام مینمایید و برای مردم و صنایع مشکل درست میکنید؟
ضمنا طبق اظهارات جدید جناب آقای رحمانی (مدیرعامل شهرک صنعتی عباس آباد تهران) جناب آقای علی آبادی وزیر محترم نیرو که سابق بر این مدیرعامل “شرکت مپنا” بوده اند، بجای اینکه فکری به حال مشکلات برق کشور بکنند، برعکس به صنعت گران کشور اعلام نموده اند که بیایید و از “شرکت مپنا” برق سبز بخرید و الان بابت هر کیلو وات برق ۲ میلیون ۹۰۰ هزار بپردازید و تابستان سال آینده که سطح خاموشی ها به بیش از ۳۵% خواهد رسید، برق سبز خود را تحویل بگیرید!! ( با این وضعیت و با این نوع مدیریت، مشکلات برق کشور نه تنها مرتفع نخواهد شد بلکه روز به روز بیشتر نیز خواهد شد)!!
به یک مورد عینی که تصور میکنم تجربه بسیار موفقی بوده اشاره میکنم تا شاید تلنگری باشد برای دولتمردان و مسئولین صنعت برق کشور و آن اینکه وقتی به کشور چین که حدود ۲۰ برابر کشور ما جمعیت دارد سفر کرده و میکنیم، به عینه میبینم که بر روی اکثر پشت بامهای منازل و ادارات در شهرها و روستاهای چین، سلولهای خورشیدی تولید برق (پنل های خورشیدی) نصب شده و هر واحدی با استفاده از پنل های خورشیدی خویش، بخشی از برق مورد نیاز خود را تولید میکند که همین امر موجب شده تا کشور بزرگ و پر جمعیت چین مشکل برق نداشته باشد!!
پس چرا در کشور ما از این تجربه موفق استفاده نمیشود و اجازه نمیدهند تا مردم از پنل های خورشیدی برای منازل خودشان استفاده کنند؟ البته شاید این ممانعت دولت دلایل فنی یا علت خاصی دارد که نگارنده این یادداشت از آن بی خبر است!
مع الوصف انرژی برق مهمترین انرژی مورد استفاده در هر کشوری از جمله ایران است. این انرژی از مصارف خانگی گرفته تا چرخ کارخانه ها و صنایع را به حرکت در میآورد. در صورتیکه از انرژی برق تولید شده از منابع تجدید ناپذیر هم درست بهره برداری شود، از این انرژی میتوان برای به حرکت در آوردن خودروهای برقی و کاهش دادن آلاینده های محیطی نیز استفاده نمود.
در بخش دوم به اوضاع گاز کشور میپردازم:
با وجود اینکه ایران دومین کشورِ دارای ذخایر گازی دنیاست و با تولید سالانه حدود ۲۵۰ میلیارد متر مکعب گاز، پس از آمریکا و روسیه، سومین کشور جهان تولیدکننده گاز جهان به شمار میآید، اما متأسفانه در تأمین گاز مورد نیاز خود در فصول سرد سال، با مشکل مواجه و گاز مصرف کنندگان خانگی قطع میشود!! با وجود اینکه ایران دومین ذخایر گازی جهان را دارا میباشد اما همه ساله در فصل سرما بخشی از گاز صنایع قطع و خوراک پتروشیمی ها نیز کاهش مییابد، از طرفی دیگر بر روی عملکرد نیروگاههای گازی کشور نیز تأثیر منفی میگذارد!!
در همین راستا سوال اساسی اینجاست که چرا دومین کشور دارنده ذخایر گازی جهان، همواره در فصول سرد سال با کمبود گاز روبه روست؟ برای پاسخ به این سوال مهم، ابتدا باید این موضوع را بخوبی واکاوای کنیم تا اطلاعات و دورنمایی کامل از میزان ذخایر، میزان تولید و میزان مصرف داشته باشیم.
ایران، دومین کشور دارنده ذخایر گازی و سومین تولیدکننده گاز در جهان میباشد:
ایران با داشتن ۳۳ هزار میلیارد متر مکعب (۳۳ تریلیون متر مکعب) بالغ بر ۱۲۰۰ تریلیون فوت مکعب دومین کشور دارنده ذخایر گازی در دنیا پس از روسیه میباشد. این میزان ذخایر در حدود ۱۸درصد کل ذخایر جهان محسوب میشود. روسیه با در اختیار داشتن ۳۷ هزار میلیارد متر مکعب، بزرگترین و نخستین کشور دارنده این منبع انرژی ارزشمند و پاک محسوب میشود. سومین کشور بزرگ دارنده گاز در جهان، کشور قطر میباشد که در حدود ۱۳ درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد.
از منظر تولید گاز نیز، ایران با تولید ۲۵۰ میلیارد متر مکعب گاز در سال البته طبق آمار ۲۰۲۱، سومین کشور تولیدکننده گاز در جهان به شمار میآید. این در حالیست که آمریکا با تولید ۹۱۴ میلیارد متر مکعب و روسیه با ۶۳۸ میلیارد مترمکعب نخستین و دومین کشورهای بزرگ تولیدکننده گاز در جهان هستند.
آمریکا در حالی بزرگترین تولیدکننده گاز در جهان است که کل ذخایر آن در حدود ۱۲ هزار میلیارد متر مکعب برآورد شده و رتبه ۵ دنیا را به لحاظ ذخایر گازی در اختیار دارد.
چین چهارمین کشور تولیدکننده گاز دنیا با تولید ۱۹۴ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۱ به شمار میرود، این نیز در حالیست که چین در حدود ۸ درصد کل ذخایر گازی دنیا را دارا میباشد.
قطر نیز با تولید سالانه ۱۷۳ میلیارد مترمکعب پنجمین تولیدکننده گاز در دنیا محسوب میشود.
منابع و ذخایر تولید گاز در ایران:
بر اساس اطلاعات و آمار روابط عمومی وزارت نفت، بطور مشخص دو منبع تولید و تأمین گاز در کشورمان وجود دارد، منبع اول که منبع اصلی نیز میباشد، میدان گازی پارس جنوبی است که حدود ۷۰ درصد از گاز مورد نیاز کشور را به تنهایی تأمین میکند. این رقم بین ۶۸ تا ۷۵ درصد برحسب فصل، ماه، انجام تعمیرات دورهای، ظرفیت و برنامه تولید آن تغییر میکند اما در زمستان میتواند تولید را تا ۷۵ درصد برساند.
مابقی نیز در قالب ۲۰ درصد از میادین مستقل و ۵ درصد هم از بخش های نفتی تأمین میشود. این در حالیست که در سال ۱۳۸۲ مجتمع گازی پارس جنوبی حدود ۳ درصد از گاز مورد نیاز کشور را تأمین میکرد!!
توسعه میدان گازی پارس جنوبی از اواسط دهه ۱۳۷۰ آغاز شد و با توجه به مشترک بودن این میدان با قطر و سرمایهگذاری گسترده و وسیع دوحه با دادن سهم عمده از این میدان به شرکتهای بزرگ نفتی جهان جهت توسعه، تمرکز اصلی صنعت نفت کشورمان بر توسعه این میدان قرار گرفت.
در۲۰ سال گذشته نیز تلاش وزارت نفت بر توسعه میدان گازی پارس جنوبی قرار داشته و تمهیدات لازم و استفاده از تمامی ظرفیتهای وجود برای افزایش تولید گاز غنی از این میدان مشترک گازی در دستور کار قرار گرفته است.
میزان مصرف گاز تولیدی در بخشهای مختلف کشور:
میزان مصرف گاز در بخشهای خانگی، تجاری، صنایع و نیروگاهی، عدد و رقمی مشخص و درصدی خاص و منظم ندارد و نسبت به زمان و مکان، متغیر و دائماً در حال پایین و بالا رفتن میباشد، بطوریکه آمار مصرف در فصول گرم با فصول سرد بیش از ۱۰۰% تفاوت دارد و از طرفی مصرف در استانهای بزرگ و صنعتی مثل تهران با استانهای کوچک و بعضاً محروم نیز خیلی فرق دارد!! از همین رو تولید گاز در کشور نسبت به سرد و گرم بودن فصول بین ۵۰۰ تا ۸۵۰ میلیون مترمکعب در روز نوسان دارد و در همین راستا مصرف در بخشهای خانگی و تجاری نیز نسبت به فصول سال بین ۳۵ تا ۷۰ درصد تغییر میکند!!
بطوریکه مصرف گاز طبیعی کشور در بخش خانگی در فصل تابستان حدود ۱۶۰ تا ۱۷۰ میلیون متر مکعب در روز میباشد؛ ولیکن در فصل سرد سال این مقدار بعضاً به ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون متر مکعب نیز میرسد.
درکل کمبود گاز در ایران بعنوان یکی از چالش های مهم بخش انرژی کشور شناخته میشود. طبق اظهارات اخیر مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، کشور با ناترازی روزانه حدود۲۶۰ میلیون مترمکعب گاز روبهروست. این وضعیت بویژه در فصل زمستان و با افزایش مصرف خانگی و صنعتی، به یک مسئله بحرانی تبدیل میشود.
کمبود و ناترازی گاز در ایران:
عوامل و دلایل متعددی در بروز این بحران دخیل هستند. تفاوت بین ذخایر و تولید گاز، افزایش مصرف، مشکلات زیرساختی، مدیریت ناکارآمد و وجود تحریمهای خارجی از جمله مهمترین دلایلی هستند که به کمبود گاز در ایران دامن زده و میزنند.
لازم به تأکید است که بین ذخایر گازی کشور و میزان تولید گاز در طی سال، تفاوت و فاصلۀ زیاد و فاحشی وجود دارد!! سرمایه گذاری اندک در صنعت گاز، فرسودگی تأسیسات و نبود مدیریت یکپارچه در تولید و توزیع گاز، از جمله موانع اصلی در این زمینه میباشند!!
ضمناً رشد جمعیت و توسعه صنایع، مصرف گاز در ایران را بطور قابل توجهی افزایش داده و روز به روز بر مصرف آن می افزاید.
دلایل اصلی کمبود گاز در ایران:
* مشکلات زیرساختی شبکه های انتقال و توزیع گاز، نشت و هدر رفت گاز به میزان روزانه حداقل ۲۷ میلیون متر مکعب
* قدمت و عدم تعمیر و نگهداری مناسب شبکه تولید و توزیع
* مدیریت ناکارآمد و عدم برنامهریزی دقیق جهت تولید، ذخیره سازی و توزیع گاز،
* عدم سرمایه گذاری کافی در بخشهای تحقیق، توسعه و نبود شفافیت در آمار و اطلاعات مربوط به صنعت گاز،
* وجود تحریمهای بینالمللی علیه ایران نیز در تشدید این مشکل بی تاثیر نبوده
* محدودیت در دسترسی به فناوریهای جدید، تجهیزات و قطعات یدکی
* عدم سرمایه گذاری خارجی باعث شده تا روند توسعه صنعت گاز با کندی مواجه شود.
کلام آخر:
باتوجه باینکه مدیریت ضعیف و نادرست دولتها و عدم سرمایه گذاری کافی موجب بروز بحران کمبود گاز در کشور شده و مقصر این معضل یک شخص یا دولت نمیباشد. مثلاً چرا دولت نهم و دهم با وجود فروش و صادر نمودن بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار نفت، در جهت توسعه صنایع نفت و گاز، در این بخشها سرمایه گذاری مناسب نکرد؟ یا دولت یازدهم و دوازدهم علیرغم امضای برجام و رفع تحریمها، کار چندان قابل دفاعی در خصوص توسعه بخش گاز انجام نداد؟ حالا چون رئیس دولت سیزدهم شهید شده و دیگر در قید حیات نیست، اصلاً صحیح و منطقی نمیباشد که همه تقصیرها و کم کاریها را به گردن دولت سابق بیاندازیم!!
نگارنده این یادداشت نه در دولت سابق پست و سمتی داشته و نه طرفدار آن دولت میباشد اما اگر قرار است قضاوت کنیم، بهتر است با وجدان باشیم و درست قضاوت کنیم. فلذا با میدان دادن به بخش خصوصی و دستگاههایی همچون صندوق توسعه ملی، میتوان بر این مشکل فائق آمد و اگر با پیشرفت مذاکرات، بتوانیم تحریمها را هم از سر راه برداریم، قطعاً میتوانیم از وجود سرمایه گذاران خارجی هم جهت توسعه میادین نفتی استفاده کنیم.
انتهای پیام/