حتی در متن مقررات مربوط به زمین چه در مسائل شرع مقدس و چه در قوانین عرف جاری هم این مسئله محرز و نهادینه شده است تا به موجب شرایطی، اگر محدودهای فاقد مالک یا مالکین مستند و یا معترض دارای مدرک معتبر محکمه پسند نباشد، متصرف آباد کننده آن چه حقیقی و چه حقوقی، میتواند ادعای مالکیت کند تا بر اساس قوانین، ضمن دارا بودن شرایط لازم، مالک آن باشد.
امروز سازمان ثبت اسناد و املاک کشور بر اساس طرح کاداستر در حال شناسایی و تفکیک و صدور سند یک برگی برای اینگونه زمینها هم است تا تکلیف وسعت یک میلیون و ششصد هزار کیلومتری سرزمین ایران شفاف شود.
این اقدام بزرگ و با اهمیت باید الگویی برای دیگر نهادها و ارگانها باشد تا وقت با ارزش دادگاهها در قوه قضاییه صرف مشکلات و موضوعات اینگونه نگردد. اگرچه شهرداریها در مواردی به وظایف ادارات دولتی ورود پیدا کردهاند تا با استفاده از تواناییهای بالقوه و بالفعل اقتصادی و امکانات فنی و ترابری، فرهنگی و اجتماعی ورزشی و هنری خود یار و مددکار آنها باشند که به نظر نمیرسد نام این مساعدت را بتوان مداخله یا تصرف گذاشت در حالی که شهرداری ها در ایران به روایتی خصولتی و محدود است اما در دیگر کشورهای پیشرفته همه ارگانهای خدماتی شان زیر مجموعه شهرداریهاست. از این نظر در شرایطی این شهرداریها است که میتواند آنها را مدیریت کند و بار خدمات سنگین شهری را در همه زمینه ها به دوش بکشد و در مواردی متعدد یار و یاور قوای سه گانه باشد و اینجاست که رؤسای سه قوه را متعهد میسازد تا ضمن ارج نهادن به این مساعدتها، نهایت همکاری و همدلی را با شهرداریها داشته باشد نه اینکه مرتب برایشان شاخ و شانه بکشد و پس از نمک خوردن، نمکدان را بشکند!
زمانی که وزارت ورزش بدون جوانان! با نقصان و کمبود اعتبار و امکانات مواجه میشود، این شهرداریها هستند که به کمک آنها میشتابند تا ضمن ایجاد اماکن مورد نیاز در بخش معاونت فرهنگی اجتماعی یاور تربیت بدنی و تفریحات سالم شهر شوند و از سویی همیار سازمان حفاظت محیط زیست هستند و به وزارت نیرو در امر احداث نیروگاههای برق تجدیدپذیر کمک میکنند و ضمن احداث تصفیه خانههایی در حاشیه کلانشهرها، از آب خاکستری برای آبیاری اشجار و فضای سبز، بهر میبرند که در حقیقت اکثریت بالاتفاق دستگاهها در بخش عمومی و خصوصی از خدمات بیشائبه این ارگان غیر دولتی که دستش تا آرنج در جیب صغیر و کبیر مردم است، با چراغ خاموش بهرهمند میشوند، همچنانکه وزارت میراث فرهنگی و زیر مجموعه آن در سطح کشور نیز بدون مساعدت و همیاری شهرداریها هرگز نتوانستهاند گامی در این باره، پیرامون حفظ و حراست از هویت آثار باستانی و تاریخی در حال تخریب به خصوص در پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، بردارند.
در این میان کلانشهر اصفهان را میتوان نمونه بارز آن دانست زیرا دهها اثر بی بدیل در حال تخریب تا به امروز و طی چند دهه گذشته به همت و سرمایه شهرداری تعمیر و مرمت و نگهداری شده است در حالی که اداره کل میراث فرهنگی اصفهان نه تنها آنچه از این بناها را که در اختیار داشته، نتوانسته به صورت مطلوب نگهداری کند، بلکه در بخشهای گردشگری و صنایع دستی نیز ناکام مانده تا به قول ضرب المثل معروف که می گوید« موش در سوراخ خود نمیرود ؛ جارو به دمش میبندد!» و حالا این وزارتخانه بالادستی در پایتخت و اداره کل آن در استان اصفهان است که یکی دو سال میشود پیگیر پس گرفتن این « اسبهای زین شده توسط شهرداری» یعنی بناهای تاریخی از معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری اصفهان است تا آنها را هم به سرنوشت غمبار و نافرجام آثاری پیوند بزنند که بر اثر ناتوانی و بی مسئولیتی متولیان آن در گذشته و امروز و همیاری فاجعه فرونشست زمین رو به زوال بروند!
همچنانکه گنبدهای نیلگون مساجد با پیشینهای بیش از چهارصد سال، یکی پس از دیگری ضمن ترمیم و تعمیرغیرتخصصی، کاشیهای فیروزهای اش دو رنگ از آب درآید و پلهای آن بر روی زاینده رود در حال انحطاط باشد و اگر تعمیر و ترمیمی در آنها صورت میگیرد؛ بجای استفاده از مصالح سنتی خاص آن اثر، به سراغ قیر و و گونی و آسفالت بروند! در حالی که آنچه از این بناها طی چند دهه گذشته در اختیار شهرداری اصفهان بوده، همچنان استوار و پا برجا ماندهاند و امروز اگر والی استان که اتفاقاٌ از همه این قضایا به دلیل پیشینه شهردار بودنشان مطلع هستند به آن ورود پیدا نکنند و خدمات شهرداری را به میراث فرهنگی کشور واستان ارج ننهند، قطعاً یکی از پاشنه آشیلهای خودشان در آینده خواهد بود و با ادامه این بی حرمتیها در دیگر مسائل شهری و استانی مواجه خواهند شد زیرا در حقیقت شهرداریها را میتوان بر اساس قوانین مصرح در شرع و عرف، مالک این گونه آثار ارزشمند تاریخی دانست که به خوبی از آنها نگهداری کردهاند و امانت داران امینی بودهاند پس چه بهتر که این روال همچنان ادامه داشته باشد.
تا به امروز برای بازپس گیری این آثار توسط سازمانی ناتوان در حفظ آنها؛ سنگ اندازیهای فراوانی صورت گرفته که با این تفاسیر باید پرسید اگر زیاده طلبی نیست پس چیست؟
حسن روانشید – روزنامهنگار پیشکسوت