شنبه, ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ / بعد از ظهر / 18:02:31 | 2025-05-10
تبلیغات
تبلیغات
کد خبر: 300799 |
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۳ |
7 بازدید
۰
می پسندم
ارسال به دوستان
پ

به گزارش هنرآنلاین، تجدد با مرور خاطره‌ای از حضور همسرش در ایران گفت: در بهشت زهرا بودیم، قطعه شهدا. یک خانواده شهید بر سر مزاری بودند و شربت و آب و چایی و… تعارف کردند.  ژان کلود شروع کرد در دفترچه‌ای که همیشه همراهش بود، تصویر پسر شهید را کشیدن. جوهر ماژیکش تمام شد، از من […]

به گزارش هنرآنلاین، تجدد با مرور خاطره‌ای از حضور همسرش در ایران گفت: در بهشت زهرا بودیم، قطعه شهدا. یک خانواده شهید بر سر مزاری بودند و شربت و آب و چایی و… تعارف کردند.  ژان کلود شروع کرد در دفترچه‌ای که همیشه همراهش بود، تصویر پسر شهید را کشیدن. جوهر ماژیکش تمام شد، از من خواست و من هم نداشتم. همه دنبال خودکار بودند. خیلی آرام همسر شهید ویترین بالای مزار شهید را باز کرد و خودکار شهید را برداشت و به ما داد. من گفتم این که حتما کار نمی‌کند، به خاطر گذشت سال‌ها اما کار کرد. مادر شهید این نقاشی را گذاشت داخل ویترین. بعد ما خداحافظی کردیم و داشتیم دور می‌شدیم، پسر شهید آمد و خودکار را به ژان کلود داد. ژان کلود آن را در مهم‌ترین جا و گران‌بهاترین جای خانه نگه داشت.

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ادراك خبر در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید