نتایج تحقیق انجام شده توسط محققان کشورمان نشان از آن دارد که خستگی فکری و ذهنی بسیار بیشتر از خستگی عضلانی موجب اختلال در حافظه کاری فضایی ما بهعنوان یک قابلیت شناختی مهم میشود. به گزارش ادراک خبر، خستگی پدیدهای است که ذاتاً با عملکرد کلی افراد در ارتباط است. این پدیده که بهصورت خستگی […]
نتایج تحقیق انجام شده توسط محققان کشورمان نشان از آن دارد که خستگی فکری و ذهنی بسیار بیشتر از خستگی عضلانی موجب اختلال در حافظه کاری فضایی ما بهعنوان یک قابلیت شناختی مهم میشود.
به گزارش ادراک خبر، خستگی پدیدهای است که ذاتاً با عملکرد کلی افراد در ارتباط است. این پدیده که بهصورت خستگی ذهنی یا خستگی عضلانی مطرح میشود، میتواند باعث کاهش کارایی، هوشیاری و درنهایت اختلال در عملکرد ذهنی فرد شود. هنگامیکه افراد برای زمان طولانی در حال انجام کاری هستند به استفاده از عملکردهای شناختی نیاز دارند؛ بنابراین اغلب، خستگی ذهنی را تجربه خواهند کرد که انعکاس آن کاهش عملکرد و انگیزه برای ادامه کار درکنار افزایش در میزان و شدت اشتباهات است.
متخصصان، خستگی را بهعنوان حالتی ناشی از فشار ذهنی، جسمانی، بیماری و یا کاهش کارآیی عضله یا اندام بعد از فعالیت طولانیمدت تعریف میکنند. مسیرهای عصبی خستگی جسمانی و ذهنی دارای همپوشانی زیادی هستند. هر دو مورد از سیستم تسهیلکننده و مهارکننده عصبی تشکیل شدهاند. مطالعات نشان دادهاند فعال شدن سیستم مهاری نهتنها باعث افت عملکرد شناختی میشود، بلکه با افزایش درک تلاش، انجام کار جسمانی را نیز دچار اختلال میکند. تلاشهای ذهنی طولانیمدت میتوانند باعث فعال شدن قشر کمربند قدامی مغز شوند و خستگی ذهنی را ایجاد کنند. خستگی عضلانی نیز درنتیجه قطع زنجیره رویدادها از سیستم عصبی مرکزی تا فیبرهای عضلانی روی میدهد. درواقع پدیده خستگی، بهطور ذاتی، چندبعدی است.
در خصوص این پدیده، محققانی از دانشگاه شهید بهشتی، مطالعهای را انجام دادهاند که در آن تأثیر خستگی ذهنی و عضلانی بر حافظه کاری فضایی که از مهمترین ابعاد شناختی انسان است، مورد بررسی واقع شده است.
در این مطالعه، تعدادی از دانشجویان پسر ۲۰ تا ۳۰ ساله دانشگاه شهید بهشتی مشارکت داشته و دادههای مورد نیاز پژوهشگران را از طریق پرسشنامه، نرمافزار و یک دوچرخه کارسنج فراهم آوردهاند.
نتایج حاصل از این پژوهش بر اهمیت نقش خستگی ذهنی بر کاهش عملکرد حافظه کاری اشاره دارند. این نوع خستگی مربوط به کارکردهای شناختی و مغزی است و لذا میتوان نتیجه گرفت که یافتهها با رویکرد موسوم به «بالا به پایین» و همچنین با دیدگاههای شناختی مانند نظریه «برنامه حرکتی تعمیمیافته» منطبق هستند.
در این خصوص، علیرضا فارسی، استاد و پژوهشگر گروه علوم رفتاری و شناختی و فناوری ورزش دانشگاه شهید بهشتی و همکارش میگویند: «یافتههای ما نشان دادند که اثر شرایط خستگی ذهنی بر حافظه کاری معنادار و قابل توجه است و موجب کاهش آن میشود. اما شرایط خستگی عضلانی اثر معناداری بر آن ندارد».
به گفته آنها، «حافظه کاری، توانایی عملکرد فرد با بازنمودهای ذهنی است و برای برقراری ارتباط بین دانش قبلی و اطلاعات جدید ضروری است. بررسیهای ما حاکی از آن هستند که تأثیر فعالیتها و عملکردهای ذهنی مداوم بر حافظه کاری نسبت به خستگی عضلانی بیشتر است».
نتایج این تحقیق، هم از منظر تئوری میتوانند دانش پایه ما را در خصوص چگونگی خستگی ذهنی و عضلانی بر حافظه کاری بسط دهند و هم از نقطهنظر کاربردی میتوانند خطوط راهنمایی را برای مربیان و افرادی که با تمرینات یا عملکرد شناختی و ذهنی مداوم کار میکنند، ترسیم کنند.
این نتایج در قالب یک مقاله علمی پژوهشی در دوماهنامه «شناخت» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان منتشر شدهاند.