شوربختانه بسیاری از داوطلبان کنکوری و آن دسته از نوجوانانی که خود را برای کنکورهای سال آینده آماده می کنند، آینده خود را در گرو تحصیل در رشته مورد علاقهای که درآمد خوب یا امکان مهاجرت آسان دارد میبینند! آنها برای انتخاب رشته و دانشگاه معیارهایی دارند که شاید این روزها کمتر در رسانهها منعکس […]
شوربختانه بسیاری از داوطلبان کنکوری و آن دسته از نوجوانانی که خود را برای کنکورهای سال آینده آماده می کنند، آینده خود را در گرو تحصیل در رشته مورد علاقهای که درآمد خوب یا امکان مهاجرت آسان دارد میبینند! آنها برای انتخاب رشته و دانشگاه معیارهایی دارند که شاید این روزها کمتر در رسانهها منعکس شده است. تصور این جوانان از آینده پیشرو در یک سمت ماجرا و سیاستهای آموزش عالی که گاهی مورد انتقاد مسئولان هم واقع میشود، در سمتی دیگر وضعیت پیچیدهای را رقم زده است.
به گزارش ادراک خبر، این روزهای داوطلبان کنکور به تحقیق درباره رشتهها و دانشگاههای مختلف اختصاص دارد. سالهاست که داوطلبان گروه تجربی بخش بزرگی از کنکوریها را تشکیل میدهند؛ این که چرا گروه ریاضی و رشتههای مهندسی، متقاضی سابق را ندارند و چرا تمایل به داشتن مشاغل خدماتی با درآمد بالا بیش از علاقه به حضور در صنعت شده نیازمند واکاوی جدی است.
در کنکور سال ۱۴۰۱ نیز تعداد داوطلبان گروه علوم تجربی از مجموع داوطلبان گروه علوم ریاضی و انسانی بیشتر بود اما آمارهای آموزش عالی نشان میدهد، نهایتاً تعداد دانشجویان گروه علوم انسانی بیش از سایرین خواهد بود. براساس آمار منتشره از سوی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹؛ ۵۰.۹ درصد دانشجویان در رشته علوم انسانی، ۲۴ درصد در رشتههای فنی و مهندسی، ۷.۸ درصد در رشتههای علوم پزشکی، ۷ درصد در رشتههای هنر، ۶.۶ درصد در رشتههای علوم پایه و ۳.۶ درصد در رشتههای دامپزشکی و علوم کشاورزی تحصیل میکنند. طبیعتاً بخش قابل توجهی از این دانشجویان به رشتههای تحصیلی یا دانشگاههای خود علاقهای ندارند و صرفاً برای گرفتن یک مدرک تحصیلی پا به دانشگاه گذاشتهاند. دانشجویانی که روزی همانند داوطلبان امروز مشغول وزن دهی به عواملی بودند که بر ترتیب پر کردن کدهای رشته و دانشگاه در سامانه انتخاب رشته، تاثیرگذار بود.
دانشجویان آینده، از رشته و دانشگاه چه میخواهند؟
داوطلبان کنکور برای انتخاب رشته، به معیارهای گوناگونی توجه میکنند. از علاقه، بازار کار و درآمد تا آسانتر بودن روند مهاجرت تحصیلی. “شیرین . ج “، یکی از داوطلبان گروه تجربی است که دوست دارد در رشته پزشکی قبول شود.
او میگوید: من سه نکته را در انتخاب رشته دانشگاهی در نظر میگیرم. اول این که به رشته علاقمند باشم، دوم اگر قرار باشد در ایران بمانم رشته تحصیلیام بازار کار خوب و درآمد معقولی داشته باشد و سوم این که اگر تصمیمم مهاجرت بود بتوانم به راحتی پذیرش بگیرم!
این داوطلب گروه تجربی میگوید اگر رتبهاش جوری بود که نمیتوانست در دانشگاههای سراسری قبول شود، ترجیح میداد مجدداً در کنکور شرکت کند، تا به دانشگاهی برود که برای تحصیل نیاز به پرداخت شهریه است.
“ژینا . م” نیز یک ماه پیش کنکور تجربی داده است. او نیز مهمترین معیارش علاقه شخصی است و در این زمینه میگوید: اگر مبنا فقط علاقه شخصی باشد ترجیح میدم بیوتکنولوژی یا زیست شناسی سلولی مولکولی بخوانم اما پتانسیل پژوهشی رشته نیز برایم مهم است و از سوی دیگر میخواهم مطمئن باشم که امکان مهاجرت برای رشته تحصیلیام وجود دارد! او هم مانند شیرین ترجیح میدهد یک سال پشت کنکور بماند تا در رشته و دانشگاه مورد علاقهاش پذیرفته شود و معتقد است جَو تحصیلی و اعتبار مدرک دانشگاههای سراسری بهتر است.
“نازنین . ر”، داوطلب کنکور علوم انسانی بوده و میگوید به اقتصاد، حقوق و فلسفه علاقه دارد. برای او هم مهم است که هم به رشتهاش علاقمند باشد و هم بازار کار خوبی داشته باشد. او میگوید برایم مهم است که دانشگاهی که پذیرفته میشود در شهری متفاوت با محل زندگیاش باشد.
این داوطلب کنکور علوم انسانی میگوید به دلیل شهریه بالای دانشگاه آزاد، اگر دانشگاه سراسری قبول نشود ترجیح میدهد سال بعد مجدداً در کنکور شرکت کند. این تصمیمی است که “ملیکا . ب” هم دارد؛ او قرار است سال آینده در کنکور علوم انسانی شرکت کند. البته برای او وجهه دانشگاه نزد مردم جامعه نیز مهم است. اما “ایلیا . ط” میگوید تنها معیار او برای انتخاب رشته دانشگاه، رشتهای است که برای پذیرش گرفتن از دانشگاههای خارجی مناسب باشد! او که داوطلب کنکور علوم انسانی بوده، میگوید دوباره حاضر نیست در کنکور شرکت کند و حتی اگر لازم باشد دانشگاههایی را انتخاب میکند که از دانشجو شهریه دریافت میکنند.
این آینده نگری فقط برای دانش آموزانی که به تازگی کنکور دادهاند یا در شُرف شرکت در آزمون سراسری هستند؛ نیست.
“مانی . ی” قرار است پاییز وارد مقطع یازدهم شود. او که اکنون برنامهنویسی را نیز فراگرفته است میگوید درباره بازار کار برنامهنویسی کامپیوتر به خوبی تحقیق کرده و مطمئن است آینده خوبی دارد. او میگوید پدر و مادرش تشویقش میکنند که در خارج از کشور تحصیلاتخود را ادامه دهد۱ خودش نیز فکر میکند در خارج از کشور بهتر میتواند پیشرفت کند! اما “عرفان . م” آینده دیگری برای خودش متصور است. او صرفاً برای گرفتن مدرک به دانشگاه میرود و امیدوار است بتواند در ۱۰ سال آینده کاری که از راه دانشگاه به آن رسیده است را کنار بگذارد. او که در کنکور رشته ریاضی شرکت کرده، دوست دارد در دانشگاه سراسری حسابداری بخواند.
صندلیهای خالی دانشگاهها چشم انتظار دانشجو
به نظر می رسد آن قدر که داوطلبان به وجود بازار کار برای رشتهها اهمیت میدهند، سیاستگذاران به تناسب ظرفیت رشتهها و نیاز جامعه توجه ندارند!
براساس آن چه در دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری سال ۱۴۰۱ آمده است، ۲۳ دانشگاه غیرانتفاعی در سطح استان اصفهان در رشتههای زیرگروه علوم ریاضی صرفاً با سوابق تحصیلی دانشجو میپذیرند. یعنی بدون نیاز به شرکت در کنکور میتوان با پرداخت شهریه در این دانشگاهها تحصیل کرد و نهایتاً با مدرک مهندسی فارغ التحصیل شد! اسبابی برای دامن زدن بیشتر به تب مدرک گرایی که در حال خاموشی است.
علی آهون منش، دبیرکل اتحادیه دانشگاهها و موسسات غیرانتفاعی سال گذشته با بیان این که روند ورشکستگی دانشگاهها از سالها پیش آغاز شده گفته است، گفت: بسیاری از دانشگاهها سهمی از بودجههای دولتی ندارند و پایداریشان تنها به واسطه شهریه دانشجویان است بنابراین با ادامه این وضعیت، ورشکستگی این فضاها قطعی است.
دکتر زلفیگل وزیر علوم نیز سال گذشته اعلام کرده بود که تعداد صندلیهای خالی دانشگاهها رو به افزایش است و جمعیت دانشجویی در حال کاهش. با این وجود، سوال قابل تامل این است که چرا زیرساختهای آموزشی کشور و یارانهای که نهادهای آموزشی غیردولتی دریافت میکنند به رشتهها و دانشگاههایی اختصاص نمییابد که به نیاز و ظرفیت جامعه و مسائل آن توجه دارند؟ شاید بهتر است به جای آن که بخش عمدهای از دانشگاهها را به دانشجویانی اختصاص دهیم که بی علاقه بوده و صرفاً برای دریافت مدرک به سراغ دانشگاههای کمتر شناخته شده آمدهاند، سهمیهای برای پذیرش مشروط دانشجویان علاقمند و با استعدادی که نمره کل کنکور آنها تنها کمی با نفر آخر پذیرفته شده در رشته و دانشگاه برتر تفاوت دارد، ایجاد کنیم. این ظرفیت میتواند هنگام بررسی تعداد فارغ التحصیلان مورد نیاز در سالهای آتی در نظر گرفته شود و به کمک آن و یا حتی با دریافت شهریه از دانشجویان متمول، از دانشجویان کم بضاعت حمایت کرد.
از سوی دیگر، میتوان منافع آموزشی تعداد مشخصی از دانشگاههای غیرانتفاعی را به دانشگاههای برتر سراسری گره زد و این دانشگاهها را علاوه بر کاهش ظرفیت، به نسخه نوبت دوم یا پردیس دانشگاههای سراسری تبدیل کرد. شاید بدین ترتیب فرصت مناسبی برای رشد متقاضیان تحصیل در دانشگاههایی که مدرک آنها مشابه مدرک دانشگاههای مادر است، فراهم شده و بازار کار مناسب برای دانش آموختگان باانگیزه ایجاد شود.
تغییرات بنیادین در آموزش عالی و جلوگیری از رشد قارچ گونه موسسات آموزشی غیردولتی میتواند گام موثری برای رفع دغدغه دانشجویان و دانش آموزانی باشد که در این گزارش به آنها اشاره شد. دغدغههایی که خود را در کلید واژههایی همچون “بازار کار”، “امکان پیشرفت در خارج از کشور” و ” وجهه اجتماعی دانشگاه های سراسری” نشان دادهاند.