به گزارش ادراک خبر و به نقل از فیز، “مارت گوتیه”(Marthe Gautier)، محقق و پزشک فرانسوی که هفته گذشته جان خود را از دست داد، یکی از بسیار زنانی بود که نقش زیادی در اکتشافات علمی ایفا کردهاند اما افتخار تلاشهای علمی آنها نصیب همکاران مردشان شده است. در ادامه به تنها چند مورد از زنانی میپردازیم که نتیجهی تلاشهایشان گاهی به سرقت رفته، جوایز مهم علمی به همکارانشان اهدا شده و تاریخ کارها و تلاشهای آنها را به فراموشی سپرده است.
مارت گوتیه
گوتیه که روز شنبه ۳۰ آوریل در سن ۹۶ سالگی درگذشت، در سال ۱۹۵۸ کشف کرد که افراد مبتلا به سندرم داون نسبت به سایر افراد یک کروموزوم بیشتر دارند.
او در سال ۲۰۱۴ به مجله “ساینس”(Science) گفت، زمانی که نتوانسته به طور دقیق کروموزوم مورد نظر را با میکروسکوپ کمتوان خود شناسایی کند، “ساده لوحانه” لامهای خود را به “ژروم لژون”(Jerome Lejeune)، ژنتیکشناس قرض داده است.
او شش ماه بعد از دیدن مقالهای با موضوع کشف کروموزوم ۲۱ به نام لژون در حالی که نام او با غلط املایی به عنوان نفر دوم ذکر شده بود، شوکه شد. در سال ۱۹۹۴ کمیته اخلاقی موسسه تحقیقات پزشکی INSERM فرانسه اعلام کرد که به نظر میرسد لژون کاشف اصلی این کشف مهم نبوده است.
“روزالیند فرانکلین”(Rosalind Franklin)
این شیمیدان بریتانیایی اولین کسی بود که ساختار مارپیچ دوگانه دیانای را کشف کرد. فعالیتهای او منجر به ایجاد تصویر اشعهایکس معروف موسوم به “تصویر ۵۱”(Photo ۵۱) در سال ۱۹۵۲ شد.
“فرانسیس کریک”(Francis Crick) و “جیمز واتسون”(James Watson) در آن زمان بر روی نظریه مشابهی کار میکردند و تحقیقات آنها پیش از فرانکلین در مجلهای مشابه منتشر شد. این موضوع باعث شد که بسیاری تصور کنند که مطالعه فرانکلین صرفاً از نظریه این دو نفر پشتیبانی میکند. کریک و واتسون در سال ۱۹۶۲ برای این کشف جایزه نوبل پزشکی را دریافت کردند. این درحالی است که فرانکلین چهار سال قبل از آن در سن ۳۷ سالگی جان خود را در اثر سرطان تخمدان که احتمال میرود در اثر کار روزانه با درجات بالای اشعهایکس ایجاد شده باشد، از دست داد. مشخص نیست که اگر فرانکلین زنده بود موفق به دریافت جایزه نوبل میشد یا خیر.
کریک در نامهای متعلق به سال ۱۹۶۱ که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، اهمیت کار “فرانکلین” در تعیین “ویژگیهای خاص” مولکول دیانای را تصدیق کرد.
“جاسلین بل برنل”(Jocelyn Bell Burnell)
“جاسلین بل برنل”، اخترفیزیکدان بریتانیایی، اولین تپ اخترهای رادیویی را در سال ۱۹۶۷ زمانی که دانشجوی کارشناسی ارشد بود، کشف کرد.
اما “آنتونی هویش”(Antony Hewish)، استاد راهنمای پایان نامه او و یک ستاره شناس مرد دیگر جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۷۴ برای این کشف دریافت کردند و برنل از این جایزه بینصیب ماند.
“لیزه مایتنر”(Lise Meitner)
“لیزه مایتنر” فیزیکدان اتریشی-سوئدی، یکی از افراد مهم و کلیدی در کشف شکافت هستهای بود و به همین دلیل آلبرت انیشتین به او لقب “ماری کوری آلمانی” را داده است.
او و همکارش “اتو هان”(Otto Hahn) در سال ۱۹۳۹ در مجلهی “نیچر” مقاله معروف خود در مورد شکافت هستهای را منتشر کردند.
با این حال، اتو هان تنها کسی بود که جایزه نوبل شیمی را در سال ۱۹۴۴ برای این کشف بزرگ دریافت کرد این در حالی است که بسیاری هر دوی این افراد را شایسته دریافت نوبل میدانستند.
“چین-شیونگ وو”(Chien-Shiung Wu)
“چین-شیونگ وو”، فیزیکدان چینی-آمریکایی، بر روی پروژه منهتن کار میکرد و “آزمایش وو” که یک آزمایش فیزیک ذرات و فیزیک هستهای بود را در سال ۱۹۵۶ به انجام رساند.
آزمایش او “قانون بقای پاریته”(conservation of parity) را که پیش از آن یک قانون اساسی طبیعت در نظر گرفته میشد، رد کرد. اما باز هم همکاران مرد او بودند که جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۷۵ برای این تحقیق دریافت کردند. فعالیتهای او باعث شد که به او لقب “مادام کوری چینی” بدهند.
فهرستی که ادامه دارد…
این فهرست میتواند ادامه پیدا کند و زنان دانشمندی که در بالا به آنها اشاره کردیم، معدود کسانی هستند که با گذشت چندین دهه، مشارکتهایشان به رسمیت شناخته شده است.
باور بر این است که نقش همسران، مادران و دختران دانشمندان مرد، از جمله همسر اول اینشتین، “میلوا ماریچ”(Mileva Marić) ریاضیدان و فیزیکدان، مدتها است که نادیده گرفته میشود.
در سال ۱۹۹۳، “مارگارت روسیتر”(Margaret Rossiter)، مورخ آمریکایی، سرکوب سیستماتیک مشارکت زنان در پیشرفت علم را به افتخار “ماتیلدا جوسلین گیج”(Matilda Joslyn Gage)، فعال حقوق بشر، “اثر ماتیلدا” نامید.
“ناتالی پیگارد-میکو”(Natalie Pigeard-Micault)، مورخ فرانسوی، به خبرگزاری فرانسه گفت که حتی امروزه در کتب درسی مدارس به نقش زنان در تاریخ علم کمتر پرداخته شده است.
او با اشاره به اینکه از ماری کوری همیشه به عنوان فردی «استثنایی» یاد میشود، گفت: عدم اشاره به نام زنان دانشمند این تصور را ایجاد میکند که تعداد انگشتشماری از زنان در تحقیقات علمی نقش داشتهاند.
انتهای پیام