آرتین زهرابی؛ رقابت های لیگ برتر پس از وقفه ای که در روند فعالیت های تیم ملی ایجاد شد، دوباره ادامه پیدا کرده است؛ لیگی که در هر فصل، میلیون ها بیننده داشت و هیجان موجود در آن، باعث می شد تا خیلی ها تعقیبش کنند و از بازی هایش لذت ببرند.
حمله کرونا به فوتبال ایران که به حذف اجباری «تماشاگران» از چرخه لیگ منجر شد، اما جذابیت های نصف و نیمه فوتبال ما را لت و پار کرد. دیگر چیز زیادی از این لیگ باقی نمانده بود که با فروکش کردن موج بی رحمانه این بیماری، شاهد بازگشتِ اندکی شور و هیاهو در فوتبال کشور بودیم.
اتفاقی که البته خیلی زود رنگ باخت و دوباره به هر دلیلی که تصمیم سازان درباره اش فکر می کنند، تماشاگران در ورزشگاه ها دیده نمی شوند. لیگِ بدون تماشاگر و بیننده اما با وجود پخش زنده بازی ها نیز از سوی بسیاری، تعقیب نمی شود. انگار این فوتبال مرده است و اثری از هیجان در آن دیده نمی شود.
آنچه از حالت مستتر خارج شده و عیان گشته، لیگی است عاری از کیفیت و شور و اشتیاق! این لیگ بیشتر به درد آنهایی می خورد که به عصبانی شدن علاقه دارند و می خواهند به هر قیمتی «فریاد» بزنند.
چاره کار اما چیست؟ می توانیم بگوییم هیچ! داوران دوباره سیبل شدند؛ موج شکایت ها روانه کمیته انضباطی شد و کار به تقاضای عجیب، شنود از تلفن های داوران کشید! مشت هایی هم در یک لیگ پایین تر، نثار صورت دیگران شد؛ خلاصه که حکایت عجیبی است…
به نظر می رسد این همه دست و پا زدن برای خارج کردن این فوتبال نگون بخت از حالت اغما، فعالیتی بی اثر و خنثی است. فوتبالی که تماشاگر ندارد، رغبت عمومی ایجاد نمی کند. این لیگ، بدون بیننده که کسی برای دیدن بازی هایش سر و دست نمی شکند به درد همین واکنش های عصبی می خورد.
هر کسی به فرا خور حالش، فقط فریاد می کشد اما از قدیم گفته اند آنچه ظاهرا به جایی نرسد فریاد است!